اصل پيترشبكه رويش در محیطهای سازمانی، برای ارتقاء انسانها به یک موقعیت جدید، به جای اینکه توانمندیها و شایستگیهای آنها برای فعالیت در موقعیت جدید سنجیده شود، به توانمندیها و دستاوردهای آنها در موقعیت قبلی توجه میشود.کارکنان، به محض اینکه در یک موقعیت شغلی موفق میشوند و میتوانند تمام استانداردهای آن را رعایت کنند، احساس میکنند که شایستگی قرار گرفتن در یک موقعیت بالاتر را هم دارند. مدیران هم، احساس میکنند که به هر حال، موفق بودن در موقعیت شغلی قبلی میتواند یک شاخص پیش بینی کننده مناسب، برای عملکرد فرد در موقعیت شغلی جدید باشد. قانون پیتر که توسط لارنس پیتر (Laurence Peter) در کتاب The Peter Principle مطرح شد و به طور خاص به ناکارآمدی سازمانهای بوروکراتیک اشاره داشت، امروز به تجربهی مشترک بسیاری از مدیران تبدیل شده است.گاهی آن را به صورت ساده شده (و البته کمی متفاوت) به این شکل بیان میکنند: " اکثر انسانها زمانی از موقعیت شغلی خود راضی هستند که معتقد باشند در حد مشخصی از بی کفایتی هستند و به محض احساس کفایت، از موقعیت فعلی ناراضی خواهند بود." اينكه مديران بتوانند پرسنل را در اين مرز بي كفايتي و احساس كفايت به گونه اي حفظ كنند تا از تخريب يا بي انگيزه شدن انها جلوگيري به عمل ايد از دقدقه هاي امروز مديران هوشمند مي باشد.