Part
خرید رمان ماه تلخ🌀 تاوان سکوت 🌀
#part_378
حشرم زده بود بالا . چشمم به کیر حافظی خورد هوس کردم بخورمش . دست حافظی رو زدم کنار و رفتم کنار ویدا . روی تخت حالت داگی شده بودم و پشتم به حافظی بود . با انگشتاش با کص و کونم بازی میکرد . ویدا ول کن نبود با خنده کیرشو از دهن ویدا در آوردمو گفتم :
+ بسه هر چی خوردی نوبت منه
ویدا هم حالی شوخیش گرفته بود و گفت :
- نمیخوام مال خودمه
حافظی از اونور همینجوری که کصمو انگشت میکرد گفت :
* مال دو تاتونه دعوا نکنید . دو تایی بخوریدش .
لپمو گذاشتم روی رونش و تخماشو کردم تو دهنم ویدا هم کیرشو تا ته میکرد تو دهنش و دورشو میلیسید . تخماشو که میک میزدم دردش میگرفت . منم آروم مثل گربه فقط لیس میزدم . جامو با ویدا عوض کردم و مثل این کیرنخورده ها افتادم به جون کیرش . با دستم براش کیرشو می مالیدم و سرشو لیس میزدم . دیوونه اش کرده بودیم . هر چی سعی کرد ادامه ندیم ما ول کن نبودیم . کیرش داغ داغ شده بود . یهو آبش با فشار پاشید تو صورت من و ویدا . نفس عمیقی کشید و گفت :
* من که گفتم ولش کنید
چشممو یواشکی باز کردم که تو چشمم نره ویدا هم چشماشو بسته بود . حسابی هم آب داشت کیرش . دستمال کاغذی آورد و بهمون داد . رفتیم صورتمون و شستیم . خودشم اومد و کیرشو شست . وقتی برگشتیم توی اتاق ازش خواستم دراز بکشه من با کصم بشینم رو کیرش . یکمی کیرشو مالیدم تا راست شد . مالیدم به سوراخ کصم که خیس شده بود و نشستم روش که تا ته کصم رفت . همون حالت مکثی کردم . وزن کصمو انداخته بودم روی کیرش و کصمو با فشار میکشیدم روی کیرش . تمرکز کرده بودم که آهسته انجام بدم و خیلی بهم حال میداد . ویدا هم بیکار نبود رفت و با کصش نشست روی صورت حافظی . ویدا پشتش به من بود . کمی رو به جلو خم شدم . از پشت گردنو ویدا رو لیس میزدم و کصمو با کیر استاد پر و خالی می کردم . از روی کیرش بلند شدمو گفتم :
+ بهروز جون بیا تو بکن . تو میکنی کصمو خیلی بهتره
ویدا هم از روش بلند شد . لباشو به هم مالید . اول یکمی کصمو لیس زد
* خوشمزه است حالا نمیدونم مزه کص توعه یا کیر خودمه
+ گزینه اول جواب صحیح است
پاهامو تا میتونست از هم باز کرد . ویدا پاهامو باز نگه داشته بود و بهروز هم با تمام قدرتش کیرشو تو کصم می کوبید . سینه هام بالا و پایین میشد . کصم حسابی داغ کرده بود . توی همون حالت اینقدر تند تند تلمبه زد که به ارگاسم نزدیک شدم . کونمو به پهلو خوابوندم . از بغل کیرشو گذاشت دم کصم . لبا و چوچوله کصمو کیر مالی کرد . دستشو بالای کونم گذاشتو با عقب جلو کردن کمرش رگای کصمو با کیرش سر حال آورد . جوری کیرش کصمو پر میکرد که حس میکردم فشار که میده خون توی رگ های داخل کصم جابجا میشه . پوست داخل کصم هم با کیرش کش میومد . تو اوج لذت بودم که زل زده بود بهم و نفس نفس زنان از کص و کونم تعریف میکرد . انگشت شصتش روی سوراخ کونم بود و کیرش تا خایه تو کصم . یکی از بهترین سکسام بود . ارضا که شدم حس میکردم رو ابرام . حالا نوبت گاییدن کص و کون ویدا بود . جالب اینجاست که از سوراخ کونش شروع کرد . کص و کونشو بد گایید . دستشو جلوی دهن ویدا گرفته بود که ویدا صداش در نیاد . حافظی لبای خودشو گاز گرفته بود و جوری کیرشو با قدرت توی کص و کون ویدا میکوبید که تخت تکون میخورد . ویدا توی حالت داگی بود . منم رفتم جلوش زانو زدم لباشو کردم توی دهنم و مکیدم . زبونشو لیس میزدم . نفس تند و داغش توی صورتم میخورد . با تلمبه های حافظی هی ویدا صورتش بهم نزدیک میشد . آخرش آب کیرش که اومد تمامشو توی کون ویدا خالی کرد . با خنده به ویدا گفت :
* پرش کردم با انگشتت سوراخ کونتو داشته باش که نریزه رو زمین . با کونت قورتش بده آب کیرمو
به حرفش خیلی خندیدیم . ویدا رفت حمام و دوش گرفت . منو حافظی هم تنبل شده بودیم و تو بغل هم بودیم ..