Pain

Pain

Secret boy

از شدت درد چشمامو باز کردم

مامان کنار تختم در حالیکه عینک روی چشماش بود خوابیده بود . سرمو آوردم بالاتر تا بتونم گوشیمو پیدا کنم ولی چشمم به دسته گلی که دیروز نونی آورده بود افتاد

با یاداوردی مسخره بازیاش خندم گرفت ولی با تیر کشیدن دلم خندمو جمع کردم

دست دراز کردم تا گوشیمو از روی پاتختی بردارم .

دلم می خواست ببینم با خبری که مطمئنا تا الان تو شبکه های مجازی پخش فنا در چه حالن

+واییی یعنی چه مشکلی براش پیش اومده؟؟؟؟

+دلم می خواد جی ام ام رو به آتیش بکشم چقد از آرتیستاش کار می کشه؟؟؟

+خدا کنه زودتر یک خبری بهمون بدن بگن حال نانون خوبه حداقل

با دیدن حمایت و نگرانی فن ها لبخندی زدم و ته دلم گرم شد

یک توییت زدم که حالم خوبه تا از نگرانی درشون بیارم و دوباره دراز کشیدم تا شاید بتونم دوباره بخوابم

هنوز ۲ دقیقه هم نگذشته بود که گوشیم زنگ زد ، و آهنگ مخصوص پخش شد (ما فقط دوستیم یا بیشتر از اون؟

تو باعث میشی پروانه هارو تو وجودم حس کنم

اگه واقعا منظوری نداری، 

اینجوری رفتار نکن)

بعد اینکه بهش گفتم موقع نوشتن این آهنگ به تو فک می کردم گوشیمو گرفت و آهنگ زنگ مخصوص خودشو گزاشت

+سلام کوراپات

_سلام پاوات

Report Page