NSFW🔞💧
@KarmanOfficalدر اتاقش رو با شدت بست و سمت تختش دوید. به شکم روش پرید و سرش رو توی بالشتش مخفی کرد.
پاهاش رو روی تخت کوبید که درد بین پایینتنهاش بهش یادآوری کرد فعلا وقت جفتک انداختن نیست.
بلند شد و بعد از بستن در اتاقش کلافگی دستش رو توی موهاش کشید.
آخه چرا همهی بدبختیها تهیونگ
-دانشجوی سال دوم تربیت بدنی- پیش میاومد؟
چرا آدمها وقتی میرن حموم در رو پشت سرشون نمیبندن؟ خب اون دستگیره کوفتی واسه همین وقتهاست! یکی اینهارو باید به جونگکوک لعنتی بگه. اون عوضی که فقط قد دراز کرده رسما قلب و هوش تمام دخترهای دانشکده رو برده، چه برسه به دیک و قلب پسرهای دانشکده!
سمت تختش رفت و از زیر تشکش دیلدویی که هدیهی بهترین دوستش بود رو بیرون آورد و توی دهنش برد. همزمان با دست آزادش شلوارش رو درآورد و روی زمین انداخت.
خواست دیلدو رو توی دهنش ببره که با اومدن فکری به ذهنش لبخندی زد و سمت گوشیش یورش برد.
روشنش کرد و دوربین جلو رو مقابل پاهای سفید و لختش گذاشت.
"هی فاکینگ کوک این فیلم مخصوص توی عوضیه! پس تا آخر نگاهش کن."
و بعد دیلدو رو توی دهانش برد و بعد از اینکه به خوبی خیسش کرد توی سوراخش برد. صدای نالههاش به مراتب بالاتر رفت و تهیونگ بالاخره داشت راحت میشد.
اون لعنتی قبل از اینکه وارد سرویس بشه جونگکوک رو در حال دوش گرفتن دیده بود و وقتی برای اینکه خودش رو توی حموم پرت کنه نداشت.
چرا که سرویسش سرشماری میکرد...
دیلدو رو بیشتر توی سوراخش بالا و پایین کرد و بالاخره بعد از چند ثانیه با نالهی بلندی به کام رسید.
دوربین رو پایین برد و یه نمای فوقالعاده از حفرهی خیس و نوک صورتی دیکش گرفت.
"اگه میخوای بازهم ازم نود اینجوری بگیری بازم با در نیمه بسته حمام کن!"