NSFW🔞
@Vminkook_Famiilyموهای آبی پسر رو کشید و سرش رو از خودش دور کرد که لب پایین پسر با صدای دلنشینی از بین لبهاش فرار کرد.
لبهای سرخ و خیس جیمین بیوقفه به پایین رفتن و از چونهی تهیونگ تا سیبک گلو و ترقوههاش رو طی کرد و مسیری از رد خیس و سرخ روش گذاشت.
پوست برنز و خوش رنگش جیمین رو حریصتر میکرد تا بیشتر لبهاش رو برای پرستش بدنش، روش بکشه.
ضربهای یکهویی به شونهی تهیونگ وارد کرد و اون رو روی تخت هل داد که پسر دستش از روی سینهی جیمین سر خورد به خاطر پرس بودن نیپلش بین انگشتهاش، این نالهی کشیدهی جیمین بود که گوشش رو پر کرد.
لب گزید و روی تخت بالا رفت. بدون خجالت پاهاش رو باز کرد و اجازه داد جیمین به تماشای بدنش بشینه. درست در قسمتهای خصوصیاش. جایی که متعلق به جیمینش بود.
_امشب میخوای زیر باشی؟
سرش رو به تشک کوبید و دستی روی عضو بیدار شدهاش کشید. نالهای کوتاه کرد.
_هوممم، میخوام امشب فقط حست کنم جیمین.
جیمین سری تکون داد و بعد از درآوردن شلوارش زانوهاش رو روی تخت گذاشت و به سمت ته رفت. زیر شلوارش باکسر نداشت، پس به راحتی عضوش رو در دست گرفت و شروع کرد به بالا پایین کردنش. دیدن بدن برنز پسر، کافی بود تا کنترل بدنش رو از دست بده.
لبش رو گزید و مچ پای تهیونگ رو گرفت کشید.
_بیا اینجا...
تهیونگ بهش گوش داد و برای قرار گرفتن در پوزیشن درست با جیمین همراهی کرد.
پسر مو صورتی به داخل خم شد و با کنار زدن پای تهیونگ لبهای درشت و پفکیاش رو روی قسمت داخلی رون تهیونگ گذاشت. صدای هوم ریزش رو با لرزش کوتاه بدنش حس کرد. به طور دقیق آگاه بود که تهیونگ چقدر میتونه نسبت به لمس حساس باشه.
لبش رو به قسمتهای داخلیتر کشید و با گزیدن قسمتی از رون پسر عقب کشید.
پای خمشدهی تهیونگ رو به سمت شکمش برد و با خیمه زدن روش خم شد و بوسهای رو دوباره با تهیونگ شروع کرد. بوسهای خیس و پرحرارت که صداش برای گوشهاشون تحریک کننده بود.
کمی عقب کشید و در حالی که نفسهای داغش به صورت تهیونگ برخورد میکرد، دو انگشتش رو بالا برد و روی لبهای تهیونگ کشید و مجبورش کرد براش ساک بزنه و طوری خیسش کنه، انگار که داره برای دیکش این کار رو انجام میده.
رشتههای بزاق دهان پسر مو آبی رو انگشت جیمین کشیده میشد و سر آخر با بوسهی کوتاه جیمین قطع شد.
انگشتهای جیمین پایی خزید و بعد از حرکت دورانیای دور مقعد تهیونگ به سرعت انگشتش رو وارد اون حفرهی صورتی، تنگ و خیس کرد و از فشار دور انگشتش متعجب شد و آهی کشید.
تهیونگ ملافه رو محکم بین انگشتهاش فشار داد و بدنش رو منقبض کرد که با اعتراض جیمین و سیلیای که به رونش خورد مواجه شد.
_شل کن خودتو!
تهیونگ سعی کرد گوش کنه و در مقابل حرکت انگشتهای جیمین برای باز کردن سوراخ مقعدش، ریلکس کنه.
جیمین انگشتهاش رو عقب کشید و همون انگشتهای خیس رو به عضوش مالید. عضوش رو روی سوراخش تنظیم کرد و رفتهرفته واردش کرد.
برای اینکه به پسر کمک کنه تا براش عادی بشه خم شد و شروع به بوسیدن و مکیدن گردن حساسش کرد. اینجوری میتونست حس کنه که پسر همراه با درد پایینتنهاش روی گردن حساسش هم تمرکز میکنه و کمی بیخیال دردش میشه.
ضربههای آروم و منظمش بعد از طی زمانی عمیقتر شد و این بدن تهیونگ بود که زیر فشار ضربهها، روی تخت پرس میشد.
نفس عمیقی کشید و کمی مکث کرد. با کمک دستهاش بدن عریانش رو عقب کشید و روی زانوهاش ایستاد. پاهای تهیونگ رو از هم فاصله داد و یکی از پاهاش رو تو دستش گرفت و روی شونهاش گذاشت.
حرکات تند و عمیق کمرش دوره آغاز شد و به مقعد قرمز شدهی تهیونگ فشار میآورد که همون مخلوطی از لذت رو براش تداعی میکرد.
نالههای بلندش باعث میشد جیمین بیتاب تر بشه.
_حس خوبی داره تهته؟ خوب انجامش میدم؟
جیمین با نفسنفس پرسید و در جواب فقط نالههای تهیونگ رو شنید و دید سر پسر به عقب خم شد و بیشتر به ملافه فشار آورد.
این میتونست نشانهای از رضایتش باشه نه؟
یکی از دستهای جیمین که رون تهیونگ رو نوازش میکرد پایین رفت و وقتی به عضو پسر مو آبی رسید، اون بین انگشتهاش گرفت و شروع کرد به بازی کردن باهاش و اون رو از حالت معلق بودن، خارج کرد.
_جیمین...عاح من دارم حسش میکنم... هوممم
به سختی بیان کرد و کمی بعد بدنش منقبض شد و بین دستهای پسر مو صورتی به کام رسید.
به خاطر تنگ شدن مقعد تهیونگ دور عضو جیمین آخرین ضرباتش به سختی ادامه پیدا کرد و کمی بعد با لرزش کوچیکی که به بدنش نشست درون مقعد تهیونگ به ارگاسم رسید...
- Iris