NSFW 🔞
t.me/Vminkook_Familyشاید بخاطر نور خورشید بود که از بین پردهها برای سوراخ کردن چشمش تلاش میکرد.
شایدم بخاطر کمر دردش بود و شاید هم بخاطر حرکات نرم توسط انگشتهای جونگکوک روی بدنش.
"صبر کن- چی؟!"
چشماشو وا کرد و با دیدن جونگکوک که انگشتهاشو روی سینه تختش میکشه هینی کشید.
عقب رفت و اینکارش باعث شد سرش به تاج تخت بخوره.
_آخ لعنت بهت جئون جونگکوک.
دستش رو روی سرش گذاشت و همونطور که مالشش میداد به پسری که میخندید خیره شد.
_هی! نخند ببینم!
_خیلی کیوتی میدونستی؟
گفت و بعد کمی جلوتر رفت. دستی به سر تهیونگ کشید.
_خیلی دردت گرفت؟
پسرک خودشو باز هم عقب کشید و اخم بزرگی کرد.
_برو عقب ببینم. تو یه متجاوزی که به دوست پسرت وقتی خوابه دست میزنی.
جونگکوک تو یه حرکت تهیونگ رو زیر خودش کشید و روش خیمه زد.
_تقصیر خودته... بغلم کرده بودی و تو گردنم نفس میکشیدی.
بعد با چشم به دیکش اشاره کرد.
_حتی دستتو پیچیدی دور این.
چشماشو توی حدقه چرخوند و دستاشو روی قفسه سینهاش قفل کرد.
_خودتو مسخره کن.
جونگکوک دیکش رو به آلت نسبتا سیخ شده تهیونگ کشید.
_آه...
_اول کمکم کن اینو بخوابونم.
_دیشب... بست... نبود؟
بخاطر حرکات آروم کوک روی عضوش نفسهاش بینظم شده بودن.
_نمیتونم کاریش کنم الان که...
گفت و خندید.
_توام بنظر بدت نمیاد.
دستش رو پشت سر کوک برد و سرش رو جلو کشید. چند سانت قبل از اینکه لبهاشون به همدیگه برخورد کنن گفت.
_فاک بهت جئون جونگکوک که انقدر بهت نیاز دارم.
و بعد لبهاشو روی لبهای پسر گذاشت و بوسه خیسی رو شروع کرد.
طولی نکشید که خودش رو در حال لیسیدن دیک جونگکوک دید.
پاهاشو دور کمر پسر پیچیده بود و اون طعم تلخ رو میچشید.
کوک بعد از چند دقیقه خودش سراغ تهیونگ رفت.
خم شد و بعد از لیسیدن تخمهاش سراغ کلاهکش رفت.
زبونش رو روش میکشید و دو تا از انگشتهاش رو توی دهن تهیونگ فرو برد.
همون دو انگشت رو بعد از خیش شدنشون وارد پسر کرد و چند ضربه زد.
از طعم دوست داشتنیش خسته نمیشد.
به قدری دیک تهیونگ رو توی دهنش حرکت میداد که پسر بالاخره ارضا شد.
بخشی از ترشحات تهیونگ رو قورت داد و بخش دیگرش رو توی دهنش نگه داشت.
آلتش رو وارد سوراخ پسر کرد و قبل از شروع به ضربه زدن، لبهاشو روی لبهای ته قرار داد.
خالی کردن محتویات لزج توی دهنش که بوسشون رو جذابتر میکرد یکی از تفریحاتش موقع سکس بود.
تعداد ضرباتش رو بالا برد و بعد از اون توی پسر خالی شد.
لبخندی زد و بوسهای روی پیشونی خیس تهیونگ گذاشت.
_میتونیم توی حمومم انجامش بدیم.
تهیونگ ضربه محکمی به سینه جونگکوک زد و اخم کرد.
_فقط خفه شو!
-Melody-