NSFW 🔞💧

NSFW 🔞💧

@KIMTAE_FAMILY

پسر کوچکتر روی تخت نشسته بود و با نیشخند به هیونگش خیره بود، جیمین از پشت تهیونگ رو بغل کرد و گوشش رو بوسید.


چهره تهیونگ دیدنی بود، جوری که عرق کرده و مست از شراب به جونگکوک خیره نگاه می‌کرد، یا اون مدلی که خودش رو به سمت کوک مایل کرد.


جیمین درحالی که شلوارش رو پایین می‌کشید با یه هول سریع و ضربه محکمی به شونه های تهیونگ اون رو توی بغل جونگکوک انداخت و ناله بم پسرک رو شنید.


- ما هنوز کاری نکردیم هیونگ ولی تو داری ناله می‌کنی.


جانگکوک با نیشخند گفت، حرفش باعث خنده جیمین شد.


- اگه به خورد تو هم اونقدر شراب و تحریک کننده میدادن الان داشتی خودت رو با انگشت می‌کردی.


جونگکوک چشم هاش رو چرخوند ولی حرفش با کاری که تهیونگ کرد توی دهنش ماسید، ته گردن کوک رو بغل کرده بود و باسن برهنش رو به عقب بالا داد، درحالی که بشدت نفس نفس می‌زد با گریه التماس کرد.


- ج..جیمین ... ل..لطفا دیگه نمیتونم.


هق خشکی زد باعث شد کوک از دیدن صورت هورنیش بالا بزنه و فاک یو آرومی در گوشش زمزمه کنه.


خیلی زود دکمه های پیراهن تهیونگ توسط یه دست جونگکوک باز شد، زبون مشتاق پسر به سمت سینه های تهیونگ خزید و درحالی که دورانی دور نیپل‌هاش میچرخوندش مک محکمی به اون آلبالوی ترش زد.


- آهـ...هـــه.. . ک..کوک... همــم..


تهیونگ واقعا آشفته بود، سوراخ باسنش جلوی چشم های جیمین نبض می‌زد، همین باعث شد تا پسر با نیشخند دیک برهنش رو توی انگشت هاش بگیره و مشغول پمپ کردنش بشه.


- اگه می‌دونستی هرشب با فکر اون سوراخ تنگت ارضا می‌شدم زود تر از اینا این حفره خوشگلت رو برام رو می‌کردی.


و سر دیکش رو وارد پسرک مست کرد، جونگکوک برای کمک به جیمین یه طرف باسن تهیونگ رو گرفت و کشیدش تا اون حفره گشنه و خیس از پریکامِ جیمین راحت تر دیک رو ببلعه‌.


تهیونگ در حالی که از درد و لذت و کم شدن حس عذاب آور خارش درونش ناله می‌کرد با نفس نفس خودش رو به کوک چسبوند.


همین باعث شد جانگکوک محکم تر و عمیق تر نیپل هاش رو براش بخوره و همزمان شدنش با ضربه های محکم جیمین...

باعث شد که پسرک از لذت بزنه زیر گریه و بلند بلند کنار گوش جانگکوک هق‌هق کنه.


بدن لرزونش بین بدن های جیمین و جانگکوک پرس میشد و حفره‌‌ی خواستار توجهش به خوبی با یه دیک عالی به‌فاک می‌رفت.


ولی چی‌میشد اگه کوک هم تصمیم می‌گرفت کنار جیمین هیونگش وارد پسر کردنی تو بغلش بشه؟


جیغ تهیونگ اون شب تا اتاق نامجون و یونگی هم رفت... جدیدا برنامه هر آخر هفته همین بود و یونگی خوشحال بود که هدفونش رو گوشاشه.


صدای سکس مکنه لاین و گریه ها و فریاد های دردناک تهیونگ قرار نبود بذاره هیچکس تا صبح بخوابه.


Report Page