NSFW🔞💦
فرصت نفس کشیدن از مرد رو گرفته بود و با تمام توانش داخل دهانش ضربه میزد و توجهی به عوق زدن های جونگکوک نمیکرد.
تهیونگ پسر کوچیکتر نخستوزیر کره بود و بارها بخاطر شیطنتهاش از طرف پدر و مادرش بازخواست میشد و اینبار بدون توجه به نصیحت های جونگکوک که هم بادیگاردش و هم دوست پسر مخفیش بود به خونهی پسر بزرگتر رفته بود و حالا بدون فرصت دادن به تجزیهی هرکاری از طرف جونگکوک اونو به یه سکس خشن مجبور کرده بود.
- ت... اوممم
کامشو توی دهان پسر خالی کرد و فشار دستاشو از روی گردن پسر برداشت.
جونگکوک با صورت قرمز سرفهای کرد و به تهیونگ که باز هم تحریک شده بود و با شهوت بهش خیره بود نیشخندی زد.
- چیه؟ نکنه فکر کردی میذارم با این کارت اون سوراخِ هرزت خالی بمونه؟
به طرف پسر رفت و روش خیمه زد و با بوسیدن های خشنی که روی لبهای هم میذاشتن عضوشو داخل ورودی پسر فرو کرد.