Not
ꫝꪖ𝘳ꪖبخاری نفتیِ دودگرفتهای که کنجِ کلبهی چوبی بود، به تازگی روشن شده و موظف بود که فضای کوچک رو گرم کنه. کمکم زمستان، داشت از راه میرسید و زوزهی بادِ سردی که لابهلای درختانِ جنگل میپیچید، گواه از نزدیک شدن کارواناش داشت.
میزِ چوبی که از جنس درخت گیلاس بود، در گوشهی دیگهای از کلبه، میزبانِ کتابهای قطور