هجا
مقدمه
شعر چیست؟ وزن کدام است؟ آیا جز این است که «شعر مانند خون در رگهای بشر جاری است و انسانها از اوانی که قدم به ساحت دنیا گذاشتهاند، احساسات و عطوفت را لمس کردهاند؟»
«وزن» را موسیقی شعر میخوانند و کیست که نداند موسیقی مناسب چه تأثیری بر روح و روان و حتی زندگی انسان دارد. موسیقی خوب وسیله تسخیر روح انسانها، حیوانات، نباتات و حتی جمادات است. امروز ثابت شده است که وزن و آهنگ موجب شیردهی بیشتر گاوها میشود، رشد و پرورش گل را سریعتر میکند، قدرت تخیل را بالا میبرد، موجب هماهنگی اعضا و جوارح بدن میشود، آلام عضلات بدن را تسکین میدهد، گوش را مینوازد و دل را آرام میکند. وزن و آهنگ، غبار روزمرگی و یکنواختی را از دفتر سخن میزداید و آن را در قالب عروسی زیبا میآراید و عرضه میکند.
اکنون بحث بر سر وزن شعر است. وزن که «در شعر جنبه تزئینی ندارد بلکه جزء طبیعت و شعر است و برای نشان دادن عواطف نمیتوان از آن چشم پوشید»
از آنجا که «وزن، آشکارترین ابزار موسیقایی شعر است» (همان: ۴۷)، رعایت هجاها، مهمترین ابزار موسیقایی وزن است. پس برای تشخیص این موسیقی شرایط ایجاب میکند که از این ابزار (هجابندی) به بهترین صورت ممکن استفاده کنیم تا با خوانش صحیح شعر، دریافت وزن و آهنگ آن آسانتر شود.
سالها پیش، تقی وحیدیان کامیار عروض علمی را که با شیوه قدما اندکی تفاوت داشت، با زبانی ساده بیان کرد و کوشید «حتیالامکان پیوند با عروض سنتی را نیز حفظ کند و در حقیقت در آن، تنها اشکالات و تناقضات مهم عروض سنتی کنار گذاشته شود»
بنابراین، در عروض جدید هجاها را به سه نوع کوتاه، بلند و کشیده تقسیم کرد و بیان نمود که «هجای کشیده دارای چهار یا پنج حرف است و با علامت () نشان داده میشود؛ مانند کلماتِ نرم، پار و پارس. چنانکه میبینیم، هر هجای کشیده برابر یک هجای بلند و یک هجای کوتاه است» (وحیدیان کامیار، ۱۳۸۶: ۵)؛ یعنی سه واج اول برابر با یک هجای بلند و دو واج بعدی معادل یک هجای کوتاه است.
«دقت کنید که یک یا دو حرف آخر هر هجای کشیده، هجای کوتاه نیست بلکه از نظر امتداد هجاها، در حکم یک هجای کوتاه است» (اردلانی، ۱۳۸۵: ۱۸)؛ زیرا هجای فارسی باید دارای یک «مصوت» باشد و هرگاه مصوت به همراه صامت آمد، خود هجای کوتاه یا بلند دیگری میسازد و از حوزه هجای کشیده خارج میشود.
اکنون بحث اصلی همینجاست که هر هجای کشیده هم مانند هجای کوتاه و بلند، فقط یک واحد گفتار است و با هر ضربه، هوای ریه به بیرون رانده میشود بنابراین، باید نشانه هجای کشیده به هم متصل نوشته شود یا اگر در حروفچینی (کامپیوتری) امکان نوشتن این نشانه بهصورت متصل وجود ندارد، لااقل هر دو علامت در کنار هم و در یک ستون قرار گیرند. (جدول شماره ۱)؛ موردی که دکتر وحیدیان در همه آثار خویش و حتی قافیه و عروض دبیرستان رعایت کرده ولی متأسفانه در هیچ یک از کتابهایی که درباره عروض چاپ شده و نیز، کتابهای تألیفی جدید، رعایت نشده است. خانم اردلانی نوشته است: «دقت کنید که یک یا دو حرف آخر هجای کشیده، هجای کوتاه نیست بلکه از نظر امتداد هجاها در حکم یک هجای کوتاه است.» همین مطلب میرساند که ما باید هجای کشیده را در یک ستون قرار دهیم نه در دو ستون؛ زیرا در کلماتی که هجای کشیده دارند، بخش کشیده را بهصورت یک هجا میخوانیم نه دو هجا، و متأسفانه همین کتاب و کتابهای مشابه همگی این اشتباه را مرتکب شدهاند (جدول شماره ۲).
مثلاً اگر از ما بپرسند مصراع «شاد زی با سیاه چشمان شاد» چند هجا دارد، مطابق آموزههای کتاب، باید گفت ده هجا؛ در حالی که هر کس اندکی عروض بداند خواهد گفت که این مصراع فقط هشت هجا دارد.