Myth

Myth

🍁𝒱𝑒𝓃𝒾𝓃

وارد خونه شد و وقتی اثری از پدرش ندید، از پله ها بالا رفت و وارد اتاقش شد. نگاهی کلی به فضای داخلیش انداخت و برای ثانیه ای احساس غریبگی شدیدی بهش دست داد. گهگاهی پیش میومد که فکر میکرد متعلق به اونجا نیست و حتی بدنش هم انگار برای شخص دیگه ای بود اما حسش انقدر احمقانه و عجیب به نظر میومد که تا اون لحظه با هیچکس به اشتراک نذاشته بودش.

Report Page