My Family

خب امروز دقیقا روزیه که باهاتون اشنا شدم:)

من کلا حرف بلد نیستم زیاد بزنم ولی خب این دفعه فکر کنم وقته یه حرفایی زده شه.

یه سال پیش یه روزی مثل امروز هفتم مرداد شمارو دیدم و باهاتون اشنا شدن از یه گفت و گوی ساده شروع شدو کم کم هرکدومتون یه جاییو تو قلبم اشغال کردین هر کدومتون شدین یه عضو از خانوادم دویل شد جقلم,کسی که بعد از یه مدتی که دوباره اومدم کیرول شد اولین بچم اینجا و میتونم بگم یکی از محدود ادمایی که اونقدر دوستش دارم و عاشقشم که نمیشه تو کلمات گنجوند.. مل شد اولین دختری که داشتم تویه کیرول,کسی که نه فقط دخترم بلکه یه دوست خیلی خوبه کسی که وقتایی که ناراحتم اولین نفر پ و نشسته و تا اخر حرفای کصشرمو گوش میده,پای درد و دلام میشینه,پای حرفام پایه همچی دمون شد دومین پسرم درسته خیلی وقتا نبود کنار خودم فمم ولی پسرمه و اونقدر دوستش دارم که نخوام هیچوقت هیچ کس از گل نازک تر بهش بگه و فلیکس شد کصخل ترین و بهترین ادم یا بهتر بگم دوستی که پیشم بود درسته اوایل زیاد باهم اوکی نبودیم ولی هرچی بودو نبود واقعا دوسش داشتم و

دوستون دارم♡

نمیخوام سرتون درد بیارم شایدم حوصلتون نگیره تا اخرشو بخونین ولی میخوام اینو بدونین که یه سال از زندگیمو کنار شماها بودم و بهترین یک سال زندگیم بوده حس خوبیه که ادم کساییو کنارش داشته باشه که دوسشون داره و دوستت دارن و پشتش بهشون قرصه هرچی بشه میدونه اونارو کنارشون داره هیچوقت نمیخوام از دستتون بدم و دوست دارم همیشه توی زندگیتون شاد باشین و لبخند از روی لباتون کنار نره

اگه یروزی فکر کردین تو زندگیتون هیچکسی نیست و هیچکس براتون نمونده بدونین من همیشه هستم کنارتون و جای همه ادما دوستون دارم:)♡

سالگرد دوستیمون هپی♡