My Cousin Rachel

My Cousin Rachel

نقد و بررسی فیلم My Cousin Rachel (دختر عمویم ریچل)


کارگردان : Roger Michell

نویسنده : Roger Michell

بازیگران : Rachel WeiszSam ClaflinHolliday Grainger

خلاصه داستان : یک مرد انگلیسی جوان برای انتقام گیری از دختر عموی زیبا و مرموزش که محافظ وی را به قتل رسانده است به پا می خیزد. اما احساساتش رفته رفته نسبت به دختر عمویش پیچیده شده و مجذوب جذابیت او می شود.

My Cousin Rachel



منتقد: جیمز براردینلی - امتیاز 7.5 از 10 (3 از 4)



دلیل محبوبیت ماندگار رمان دخترعمویم ریچل اثر 1951 از «دافنه دوموریه» ، مبهم‌ بودن کاراکتر اصلی قصه است که این فیلم به خوبی توانسته تناقضات درونی شخصیت «ریچل (با بازی ریچل وایز)» را به تصویر بکشد و همان اندازه که این شخصیت در رمان مذکور جذاب و گیراست، روی پرده سینما نیز این‌چنین به نظر برسد.


دلیل محبوبیت ماندگار رمان دخترعمویم ریچل اثر 1951 از «دافنه دوموریه» ، مبهم‌ بودن کاراکتر اصلی قصه است. «راجر میشل» (سازنده فیلم ناتینگ هیل) نویسنده و کارگردان فیلم دخترعمویم ریچل که اقتباسی از این رمان است، به خوبی توانسته تناقضات درونی شخصیت «ریچل (با بازی ریچل وایز)» را به تصویر بکشد و همان اندازه که این شخصیت در رمان مذکور جذاب و گیراست، روی پرده سینما نیز این‌چنین به نظر برسد. این فیلم مطالعه‌ای‌ست در باب ادراک و روشن‌بینی؛ داستانی قاطعانه که متقاعدکننده‌ترین سوالاتش را بی‌جواب باقی می‌گذارد. فیلم به غیر از چند تغییر جزئی، کاملا به رمان وفادار بوده (در سال 1952، اقتباسی از این رمان با بازی «اولیویا دی‌هاویلند» و «ریچارد برتون» ساخته شد که دوموریه نویسنده‌ی رمان آن را متهم به رمانتیک‌سازی بیش از حد کرد. نکته‌ای که در این فیلم مراعات شده است).


My Cousin Rachel

کاراکتر مرکزی فیلم، فیلیپ اشلی (با بازی «سم کلَفلین» که اخیرا در دزدان دریایی کارائیب: مرده‌ها قصه نمی‌گویندنیز حضور داشت) جوان 24 ساله و بی‌پروایی است که املاک عموزاده خود «آمبروس» را به ارث برده. هنگامی که آمبروس به دلیل یک بیماری مجبور به نقل مکان به اقلیمی گرم‌تر می‌شود، فیلیپ همراه با تنها پدرخوانده‌ «نیک (ایان گلن)» و دوست قدیمیش «لوییز (هالیدی گراینجر)» باقی می‌مانند. فیلیپ ارثیه را با تشریفات اداری مرسوم را از آمبروس دریافت می‌کند. در نامه‌ای، آمبروس عنوان می‌کند که با زن عجیبی به نام ریچل ملاقاتی داشته. در نامه‌ای دیگر، او اظهار می‌کند با این زن ازدواج کرده است. کمی بعد، نامه‌ای نگران کننده به دست فیلیپ می‌رسد که شرح می‌دهد آمبروس در حال مرگ است و او ریچل را دلیل بیماری خود می‌داند. آمبروس از فیلیپ تقاضا می‌کند که به دیدارش بیاید اما هنگامی که فیلیپ سر می‌رسد، آمبروس مرده و ریچل هم غیبش زده است.


سوال موجود حول شخصیت ریچل چه در کتاب چه در فیلم این است که: واقعا او کیست؟ قربانی؟ اغواکننده؟ جادوگر؟ بهتر این است با توجه به فیلم، شخصیت ریچل را یک زن پیچیده بدانیم تا صرفا خوب یا بد. حتی راشومون هم، چنین دیدگاه‌های متنوعی از یک موضوع ارائه نداد!


My Cousin Rachel

مدتی بعد که کینه فیلیپ نسبت به همسر عموزاده‌اش روز به روز بیشتر می‌شود، سر و کله‌ی ریچل پیدا می‌شود. فیلیپ که مدت‌هاست منتظر چنین روزی است تا خشم خود را بر سر ریچل خالی کند، با دیدن این تازه از راه رسیده، شیفته‌ی نجابت و زیبایی او شده و در دام عشق او گرفتار می‌شود؛ گویی ریچل او را جادو کرده. این زن مرموز احساساتش نسبت به فیلیپ را چندان آشکار نمی‌سازد؛ حتی قصه سرنخ‌هایی را به تماشاگر می‌دهد که شاید این زن آنچه که نشان می‌دهد نباشد. با این حال، فیلیپ از وکیل درخواست می‌کند که مراتب قانونی را تدارک ببیند تا به محض 25 ساله شدن بتواند املاک آمبروس را به نام ریچل بزند.


سوال موجود حول شخصیت ریچل چه در کتاب چه در فیلم این است که: واقعا او کیست؟ آیا او قاتلی بدطینت است که به منظور کشتن آمبروس با او ازدواج کرده تا پس از مرگ او اموالش را بالا بکشد و اکنون پس از نقش برآب شدن نقشه‌اش به سراغ فیلیپ آمده؟ یا او فقط زن بدشانسی است که عاشق پیرمردی شده که به علت تومور مغزی می‌میرد و اکنون که عموزاده‌ی او را ملاقات می‌کند، به علت تشابه چهره دل در گرو او می‌بندد؟ داستان احتمال هر دوی این ایده‌ها را مطرح می‌کند، ولی بهتر این است که با توجه به فیلم، شخصیت ریچل را یک زن پیچیده بدانیم تا صرفا خوب یا بد. شاید او آمبروس را مسموم کرده و حالا نوبت فیلیپ رسیده و شاید نه هدفش مراقبت از هر دوی آن‌ها بوده. آیا او فقط به منافع خود می‌اندیشد؟ آیا دلیل این جذابیت ریچل، حضور او به عنوان یک زن افسونگر دوران ویکتوریا نیست؟ قربانی؟ اغواکننده؟ جادوگر؟ حتی راشومون هم، چنین دیدگاه‌های متنوعی از یک موضوع ارائه نداد!


یکی از دلایل مؤثربودن فیلم دخترعمویم ریچل، علاوه بر فیلمنامه ماهرانه میشل، عملکرد ریچل وایز است. هنرمندی او هر جنبه از کاراکترش را پوشش می‌دهد. وایز همزمان مرموز، زیبا، متین و آرام است. این فیلم از طراحی صحنه بی‌عیب و نقص، تیم بازیگری عالی، بسط منطقی و کافی کاراکترها و ریتم خوبی برخوردار است و می‌تواند با وجود این همه آثار پر سر و صدای تابستانی، یک فیلم دلنشین و خوشایند باشد.


My Cousin Rachel

یکی از دلایل مؤثربودن فیلم دخترعمویم ریچل، علاوه بر فیلمنامه ماهرانه میشل، عملکرد ریچل وایز است. هنرمندی او هر جنبه از کاراکترش را پوشش می‌دهد. وایز همزمان مرموز، زیبا، متین و آرام است. برای مدتی به نظر می‌رسد او قربانی شرایط بی‌رحمانه شده. در برخی لحظات سرد و بی‌روح و تا حدودی خبیث به چشم می‌آید. این که ویژگی‌های مذکور جزو خصوصیات شخصیتی این زن عجیب است یا همه این ها نقشه‌ای‌ست تا افکار خود را پیش ببرد هیچ‌گاه مشخص نمی‌شود. ما هم همانند فیلیپ گیج و مشکوکیم.


شاید گنجاندن فیلم در درجه سنی بالای 13 سال کمی سختگیرانه بوده است. صحنه‌های جنسی فیلم به جای اروتیک بودن محض، با دقت چیده شده‌اند. جزئیات تصویری ندارند. یک کاراکتر هم بی‌جهت کلمه "لعنتی" را بر دهان جاری می‌سازد تا فیلم کمی بزرگسالانه شود! تا مبادا بزرگسالان با دیدن درجه سنی فیلم قید تماشای آن را بزنند. اتمسفر گوتیک فیلم قدرتمند است ولی نه آن‌چنان که جنبه‌های دراماتیک و ملایم داستان را کاملا پوشش دهد. با فیلمی مثل بلندی‌های بادگیر طرف نیستیم.


قطعا ربکا اثر هیچکاک قوی‌ترین اقتباس سینمایی از آثار دوموریه تا به امروز است و شاید فیلمی در آینده هم از این حیث به گرد پای آن نرسد؛ ولی می‌توان دخترعمویم ریچل اثر میشل را لایق جایگاه دوم دانست. این فیلم از طراحی صحنه بی‌عیب و نقص، تیم بازیگری عالی، بسط منطقی و کافی کاراکترها و ریتم خوبی برخوردار است و می‌تواند با وجود این همه آثار پر سر و صدای تابستانی، یک فیلم دلنشین و خوشایند باشد.


اختصاصی نقد فارسی

مترجم: بابک مؤیدزاده




Report Page