Music
#گروه_آکولادراسکولنیکوف
خوابم و خوابش نمیبره، شب رو بیداره با سیگار
خون گرفته جلو چشماشو، یه جملرو میکنه تکرار
خُل شده بس که پیدا نکرده، رو آسفالت رد گریههاشو
زشت شده بس که دیده تو آینه، نقش بر باد رفتن فرداشو
من یه قاتل ساختم تو قلبم که تبر پنهونه تو سینش
همه رو شکل پیرزن میبینه، دیگه به اینجا رسیده کینش
من یه قاتل ساختم تو قلبم که تبر پنهونه تو سینش
همه رو شکل پیرزن میبینه، دیگه به اینجا رسیده کینش
مثل هرکی که دردو میفهمه، عاقبتِ اینم گریه داره
سینهی قبرستون سرنوشتشو، صدای بارون آخرِ کاره
من که مُردم، یه کاری کنید، بچم همونجور عادی بمونه
از رمان دورش کنید و جنایت و مکافات نخونه
من یه قاتل ساختم تو قلبم که تبر پنهونه تو سینش
همه رو شکل پیرزن میبینه، دیگه به اینجا رسیده کینش