درگیری لفظی استاندار و نماینده مجلس در سه اپیزود

اپیزود اول: عاملیت استراتژیک

گفتار و‌ کردار محمد مهدی شهریاری را باید در دو ‌حلقه جداگانه اما کاملا مرتبط با هم دید و تحلیل کرد.

الف) شهریاری؛ اراده معطوف به تغییر و ایجاد تعادل در جامعه ای متکثر با لایه های گوناگون که از بدقوارگی سیاسی و عدم توازن رنج می برد.

ب) شهریاری؛ تعامل، مقابله، تضاد و همدلی با دستجات گوناگون سیاسی و‌ اقتصادی در استان آذربایجان غربی که در دهه های گذشته و به ویژه در سنوات قبل، به نوعی درگیر چرخه نامیمون تولید و بازتولید رانت های سیاسی، اقتصادی و اداری بوده اند.

استاندار آذربایجان غربی در چنین فضایی اقدام به سیاست ورزی کرده و چشم انداز توسعه همه جانبه استان را ترسیم می کند. هر دوی این سیاست ها سخت و پرهزینه هستند و دشواری های تاریخی، ساختاری و مدیریتی مختص به خود را دارند مضاف بر آن مبارزه با فساد نیز بر این دشواری ها می افزاید. اگر چه شهریاری عزم جزم کرده که قدم هایش را در این راه پرسنگلاخ محکمتر بردارد و اصلاحاتی را به منظور توسعه شرافتمندانه در این استان پیگیری نماید اما تنهاست و می بایست او را همراهی کرد. البته انتقادی نیز بر استاندار وارد است؛ ایشان بر آقای بهادری خرده می گیرند که چرا در زمان معاونت عمرانی در برابر فسادهای صورت گرفته سکوت کرده است درحالیکه که معاونین و مدیران منتصب جناب آقای شهریاری، در سر بزنگاه ها و به هنگام حملات و تخریب دولت و نماینده عالی دولت از سوی مخالفان دولت و جمعی مزدور، صم و بکم بر کرسی های مدیریتی خود تکیه زده و هیچ نمی گویند!

اپیزود دوم: تقلای بی ثمر

هادی بهادری، نماینده مردم شریف ارومیه در مجلس شورای اسلامی، همان جوان پرشوری است که به یمن سپهر سیاسی آفت زده استان آذربایجان غربی و بخت و اقبال خویش، ره صد ساله را یک شبه پیموده است. او که روزگاری عضو لیست انتخاباتی امید بود و حال حاضر در فراکسیون امید مجلس عضویت دارد، چندیست آگاهانه و به تحریک این و آن، انتقادات تندی نسبت به دولت تدبیر و امید روا داشته و مشخصا با نماینده دولت در استان آذربایجان غربی از در عداوت و تخریب وارد شده است و نمونه بارز آن درگیری لفظی با شهریاری در مراسم تجلیل از کارگران زحمتکش استان بود! آقای نماینده که تضعیف جایگاه سیاسی خود در جریان سیاسی حامی اش و ریزش آرای فراوان دوره قبل خود را به خوبی درک و لمس کرده است، در پی یک تغییر فلش سیاسی دیگر است و می خواهد با انتقاد از سیاست های دولت روحانی و تخریب استاندار این دولت به دو هدف مشخص دست یابد:

الف) مجددا به دامان جریان اصول گرایی خزیده و به اصل خویش رجعت کند و البته تایید صلاحیت خود در انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی را نیز مسجل نماید.

ب) جریان قومیت گرای افراطی مخالف استاندار را با خود همراه کرده و رنجوری ایشان از خود را جبران نماید!

"رییس حزب اعتدال و توسعه استان آذربایجان غربی" که از یک حامی دولت به منتقد سرسخت دولت در استان تغییر موضع سیاسی داده است می بایست فارغ از هرگونه پرخاشگری و در کمال طمانینه، پاسخگوی دو‌ پرسش مهم باشد:

اولا توضیح بدهند که چرا در دوره معاونت عمرانی خویش و به هنگام تشکیل مثلث رانتی "منطقه آزاد ماکو، مرکزیت سیاسی ارومیه و معابر کولبری سردشت و پیرانشهر" توسط رئیسشان و حلقه مشاورین و مدیران "رانت جو"ی آن شیخ الرییس استانداران، لام تا کام راجع به آن همه فساد و سوءاستفادەی صورت گرفته سخنی بر زبان نراندند!؟ آیا میز معاونت عمرانی بسیار شیرین بود یا قول های انتخاباتی شیرین تر؟ شاید هم سفره رنگین بوده و پاسخ کوبنده دیروز شهریاری: "خودت"، سرنخ همان سفره باشد!

دوما" جناب آقای بهادری در مقام نمایندگی ملت، چه اقداماتی در راستای برون رفت از توسعه نیافتگی استان آذربایجان غربی و علی الخصوص مبحث اشتغال و سرمایه گذاری در این استان انجام داده است؟

اپیزود سوم: سکوت معنادار

خواسته یا ناخواسته باید پذیرفت که درگیری لفظی فی مابین استاندار و نماینده ارومیه به حساب دولت تدبیر و امید و همراهان دیروز و امروز این دولت نبشته می شود و اگر دودی از آتش این دعوای سیاسی برخیزد، قبل از همه به چشم اصلاح طلبان و حامیان دولت خواهد رفت؛ چه از دولت آقای روحانی و نماینده عالی آن انتقاد داشته باشیم و چه از گنجاندن آقای بهادری در لیست امید و انتخاب وی به نمایندگی پشیمان باشیم، باید قبول کنیم که مسایل درون گروهی را می بایست در اندرون خانه حل و فصل نماییم؛ سکوت معنادار اصلاح طلبان استان و حامیان دولت چه اکنون و چه در گذشته پرسش برانگیز است و سردی روابط فی مابین آقایان استاندار و نماینده در موسم نزدیک به انتخابات آتی مجلس جایز نیست.حال پرسش این است که آیا بزرگان جریان اصلاح طلبی در استان، توان حل و فصل قضایایی از این دست را ندارند یا نمی خواهند؟!

این سکوت معنادار جریان سیاسی اصلاح طلبی استان، بمانند آبی است که در آسیاب مخالفان دولت ریخته می شود! باید این سکوت را شکست و از تکرار این ناخوشی ها پرهیز کرد!