سردبیر

سردبیر


بابا آب داد... بابا نان داد... همه ما این جملات را به خاطر داریم؛ اولین درس کتاب فارسی دبستان... کتابی که با آن خواندن و نوشتن را آموختیم و نخستین روزهای هجی کردن واژه های ساده و سرراست را با آن دوره کردیم. انگشت های کوچکمان گاهی درد می گرفت برای نوشتن همان کلمات ساده و جمله های کوتاه. چقدر کلافه می شدیم اگر معلم مشق دو رنگ تکلیف می داد واز ما می خواست حرفی را که تازه یاد گرفته ایم با مداد قرمز بنویسیم... می نوشتیم و پاک می کردیم. کلمه ها گل درشت می شدند، برای اینکه زودتر، از یک سطر به سطر بعد برسیم. گاهی اشکی هم می ریختیم تا خواهر یا برادر بزرگ تر یا حتی مادر، دل بسوزاند برایمان و بعضی از آن کلمات درشت! را بنویسد. سالها گذشته و حالا هرکدام از ما در مسیر خواندن و نوشتن راهی را در پیش گرفته ایم و شما مخاطبان عزیز حتی شاید از یک جایی به بعد، فارسی خواندن را به حداقل رسانده باشید تا به زبان دوم - زبان کشور مقصد- تسلط بیشتری پیدا کنید. سا لها گذشته است از روزهای کلاس اول دبستان اما همه فرزندان ایران، چه آنها که اهل درس و دانشگاه هستند و چه آنها که ترجیح داده اند به جای درس و مشق، راه دیگری را برگزینند، وقتی جمله «بابا نان داد » را می شنوند بی اختیار پرتاب می شوند به روزهای خوش کودکی و ایامی که الفبای آموختن را هجی می کردند. همه ما درس های کتاب فارسی دبستان را به خاطر داریم اما شاید بسیاری از ما ندانیم که نویسنده آن کتاب عزیز و دوست داشتنی و خاطره انگیز، مردی بود به نام «سید عباس سیاحی » که هفتم اسفند ماه امسال از میان ما رفت. او بحق معلم همه ما بود. معلمی که غریبانه زیست و غریبانه چشم از جهان فروبست. سید عباس سیاحی اهل اردستان بود؛ پسر یک رنگرز تهیدست. پسری باهوش و مستعد که علیرغم همه سختی ها و تنگدستی ها درسش را ادامه داد. او سوادآموزی را دوست داشت، به همین دلیل به آموزش روش تدریس الفبا پرداخت و در تالیف کتاب اول ابتدایی که از سال ۱۳۴۴ در کلا س های اول تدریس می شد، نقش پررنگ و اساسی داشت .سیدعباس برای آموزش روش تدریس کتاب اول ابتدایی به همه استانهای کشور سفر کرد و در مراکز استان و شهرستان ها روش تدریس الفبا را به معلمان آموخت، تا آنجا که شهر و روستایی نیست که به آن نرفته باشد. این مرد بی ادعا که از کودکی به واسطه شغل پدرش با رنگرزی آشنا بود، به هرکجای ایران که می رفت، درباره گیاهان رنگی منطقه نیز پرس و جو می کرد و پس از بازنشستگی به احیای رنگرزی سنتی گیاهی پرداخت و به آموزش عملی آن مشغول شد. کار و شیوه او در احیای رنگرزی گیاهی چنان بالا گرفت که پس از درگذشتش، بسیاری فقط با عنوان استاد این حوزه از او یاد کردند و نمی دانستند همه فرزندان امروز ایران، نخستین کلماتی را که خواند ه اند در واقع از او آموخته اند. سرمقاله این شماره را به یادی از این مرد بزرگ اختصاص دادم تا از جانب خود و همکارانم در مجله و نیز شما مخاطبان ارجمند ادای دینی کرده باشم به این مرد مهربان.



Report Page