Melisa

Melisa

@House_Of_Army

༺وقتی غمگینیم میگویند کشتی هایت چرا غرق شده

یاد تایتانیک میوفتم فارغ و اسوده ای بودم که دائم در حال پایکوبی و جشن بودم اما ناغافل از کوه یخی در زیر اب های ارامش اقیانوست که تمام خوشی هایم را با غبار غم پنهان کرد༻

هوای دلت هوای تایتانیک رابه دوش میکشید

درد رهایی درد نخواستن درد و درد و درد

ارامش یافتی ملیسا؟

ارامش معنا یافت در زندگی ات؟

اسوده بخواب که دگر شیطان زندگیت نیست دگر اذیتت کند

نمیدانستم اگر میدانستم زخم هایت را در اغوش میگرفتم

به تعداد اشکهایت خواهیم خنداند روحت را

زندگی دیگرت پر از ارامش...

ملیسا، آرمی 15 ساله ترکیه ای بود که از طرف پدرش مورد آزار کلامی قرار میگرفت. خبری درمورد اینکه مورد آزار جنسی هم قرار میگرفته یا نه نداریم و اصلا قصد قضاوت نداریم.

ملیسا همیشه موقع ناراحتی زیر پست های یونگی در توییتر خودش رو خالی میکرد و حرف میزد.

نمونه ای از توییت هاش:

خدا، لطفا آغوشتو برام باز کن و من میام بغلت تا گریه کنم...
میخوام برم بالکون و کمی هوای تازه حس کنم. پنج تا از آخرین سیگارهامو دود کنم و بعد شاید برگردم... شایدم تموم شم (بمیرم)‌.
میدونم پدرم منو نمیکشه، میدونم. خیلی بهم گفته که “خودتو بکش” “تو بدترین اتفاقی هستی که تا الان برام افتاده” یا حتی “تفنگ رو بردار و به سرت شلیک کن، من فوقش یروز گریه میکنم و بعدا به زندگیم ادامه میدم”
فکر کنم الان باید این کارو انجام بدم، نباید بیشتر از این فکر کنم، من میترسم یونگی.
چی میشه اگه امشب بمیرم و پدرم هم دنبالم بیاد چون از من متنفره؟ اگه خدا،همونی که تو این دنیا نمیتونه ازم محافظت کنه، در برابر پدرم وقتی میرم پیشش، قراره از من محافظت کنه یا من قراره اونجا هم درد بکشم؟
یونگی من میترسم، بیشتر از مرگ از پدرم میترسم. چرا من باید متحمل اینا باشم؟

ملیسا در پنجم و یا ششم سپتامبر اقدام به خودکشی کرد.

آخرین توییتش:

من ماشه رو کشیدم...

و بعد ازین اتفاق ناگوار آرمی های زیادی شروع به ایمیل زدن به بیگ هیت کردن تا اونارو از ماجرای این دختر 15 ساله با خبر کنن...

اگر تمایلی به اینکار دارید میتونید نمونه ایمیل هارو در تصاویر زیر ببینید:

روحش در آرامش باشه...

چنل : @House_Of_Army

Report Page