لاتاری تخمدانی

لاتاری تخمدانی

کانال‌انرژی‌مثبت

چرا موفقیت‌هایتان را خودتان کسب نکرده‌اید

https://t.me/cnerjee


خوش‌بختی چیزی است که شما آن را دارید اما موفقیت چیزی است که باید به دستش بیاورید. -یا حداقل ما این طور فکر می‌کنیم.-


یک ارزیابی کلی داشته باشید و از خودتان بپرسید؛ زندگی من تا الان چقدر موفق بوده است؟ در یک محدوده از 10+ (فوق ستاره) تا 10- (بازندۀ تمام عیار) به خودتان نمره بدهید. نمره‌تان را در حاشیۀ همین صفحه یادداشت کنید. حالا سؤال دیگری از خود بپرسید؛ چه مقدار از این موفقیت را می‌توان به اعمال خودتان تلاش‌هایتان، فعالیتتان و نیرویی که صرف کرده‌اید- نسبت داد؟ به بیان دیگر، چند درصد از موفقیتتان واقعاً حاصل تلاش خودتان است؟ و چه بخشی از آن ناشی از شانس و عواملی خارج از حیطۀ اختیار شما بوده است.؟ این دو عدد را در قالب یک درصد یادداشت کنید. حدس می‌زنم شما 60 درصد را به تلاش‌های خودتان نسبت داده‌اید و 40 درصد را به عوامل خارج از کنترل خودتان. حداقل این جوابی است که من از بیش‌تر آدم‌ها گرفته‌ام.


حالا از شما می‌خواهم که اندکی به یک آزمایش فکری که آن را از وارن بافت وام گرفته‌ام فکر کنید؛ "دو دوقلوی همسان را در رحم مادرشان تصور کنید که هر دو به یک اندازه با استعداد و پرانرژی هستند. یک جن یا موجود ماورایی بر آنان ظاهر می‌شود و به آن‌ها می‌گوید: «یکی از شما در ایالات متحده به دنیا می‌آید و دیگری در بنگلادش. و هر کدام از شما که در بنگلادش به دنیا بیاید مالیات پرداخت نخواهد کرد. حالا حاضرید چقدر از درآمدتان را بدهید تا آن نفری باشیدکه قرار است در ایالات متحده به دنیا بیاید؟» بافت اینجا در مورد چیزی صحبت می‌کند که عنوانش لاتاری تخمدانی است. البته می‌توانید در مثال فوق ایالات متحده آمریکا را با بریتانیا، آلمان و یا هر کشور توسعه‌یافتۀ دیگر جایگزین کنید. پاسخ شما چه خواهد بود؟


بیش‌تر آدم‌هایی که من از آن‌ها این سوال را می‌پرسم پاسخ می‌دهند؛ 80 درصد. پاسخ خود من هم همین است. به بیان دیگر، ما حاضریم تا بخش بسیار بزرگی از درآمدمان را فدا کنیم تااین فرصت را بیابیم که در کشور مطلوبمان زندگی و رشد کنیم. این که محل تولد ما به اندازۀ این همه پول می‌ارزد، تأثیری که بر موفقیت ما دارد را آشکار می‌سازد.


لاتاری تخمدانی تنها به کشورتان محدود نمی‌شود. شما فقط در یک کشور خاص متولد نمی‌شوید، بلکه در مکانی با یک کدپستی مشخص و همچنین در یک خانوادۀ خاص به دنیا می‌آیید. هیچ‌یک از این موارد در اختیار شما نیست. به شما ارزش‌ها، رفتارها و اصولی داده شده که می‌تواند به تک تک امور روزمرۀ زندگی‌تان کمک کند یا به آن آسیب برساند و حتی این موارد هم در اختیار شما نیستند. شما را در نظام آموزشی‌ای قرار می‌دهند با معلمانی که شما انتخابشان نکرده‌اید. بیمار می‌شوید و یا دست تقدیر به سوی شما نیزه و تیر پرت می‌کند (یا خودتان آن‌ها را پرت می‌کنید)، و مطلقاً مسئول هیچ یک از این‌ها نیستید. شما به درون نقش‌های مختلفی می‌غلتید و تصمیماتی می‌گیرید -بر چه اساسی؟ شاید کتابی خوانده‌اید که زندگی‌تان را تغییرداده- اما چطور اسم آن کتاب به گوشتان خورده؟ شاید بگویید که با کسی ملاقات کرده‌اید که درها را به روی شما گشوده است، کسی که بدون او شاید شما امروز جایی که حالا هستید، نبودید. برای به‌وجود آمدن این آشنایی باید از چه کسی تشکر کنید؟


حتی اگر کشمکش‌های خاص خودتان را هم با دست سرنوشت داشته‌اید، باز هم باید بپذیرید که به طرز شگفت‌انگیزی خوش‌شانس هستید. شش درصد از کل آدم‌هایی که تا به امروز بر روی کرۀ زمین زیسته‌اند، اکنون زنده‌اند. به عبارت دیگر، شش درصد از تمام آدمیانی که از 300،000 سال پیش تا حالا -از دورانی که هوموساپین‌ها شروع به پراکنده‌شدن در دنیا کردند- در زمانۀ فعلی زندگی می‌کنند. این احتمال به راحتی وجود داشت که آن‌ها در دوران دیگری زندگی کنند؛ در حقیقت احتمال دقیق آن 94 درصد است. خودتان را تصور کنید که یک برده در دوران امپراتوری روم، یک گیشا در دوران شاهنشاهی مینگ، یا یک حمّال آب در مصر باستان هستید. در آن شرایط چه تعدادی از استعداد‌های فطری شما از ارزش قابل توجهی برخوردار می‌شدند؟


من و همسرم فرزندان دوقلو داریم، البته از نوع غیرهمسان. یکی که چهل ثانیه بزرگ‌تر از دیگری است موی طلایی و چشمان آبی دارد و دومی موی مشکی و چشمانی تیره دارد. باوجود این‌که ما تمام تلاشمان را کرده‌ایم که دو پسرمان را مثل هم بزرگ کنیم، شخصیت آن‌ها از اساس با یکدیگر متفاوت است. یکی از آن‌ها همیشه سرزنده است؛ بسیار گرم و صمیمی و با رویی گشاده در برابر دیگران . اما برای آن دیگری معاشرت با دیگران دشوار است، اما او تقریباً در هر کاری که به دست‌های کوچکش مربوط می‌شود شدیداً ماهر است. از ابتدای تولدش چنین بوده. از معجونی که از آمیختن ژن‌های همسرم و ژن‌های من به‌وجود آمده، دو انسان کاملاً جدید تولید شده‌اند. به‌طرز مشابه، ژن‌های شما هم مخلوطی تصادفی از ژن‌های والدینتان هستند و آن‌ها نیز از آمیزش ژن‌های پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها به وجود آمده‌اند و الی آخر. در زمان سلطنت لویی چهاردهم، حدوداً چهار هزار نفر زندگی می‌کردند که در ترکیب ژنتیکی که امروز شما حاصل آن هستید، نقش داشته‌اند. شما از نسل آن‌ها هستید. آیا شما هیچ‌کدام از این چهار هزار نفر را شخصاً استخدام کرده بودید؟ خیر. دفعۀ بعدی که از کاخ ورسای بازدید می‌کنید به این موضوع فکر کنید.


شما آن‌چه را که هستید به ژن‌هایتان و نیز به محیطی که در آن طرح ژنتیکی شما در آن شکل گرفته است، مدیون‌ هستید. حتی سطح هوش شما نیز تا حد زیادی به‌واسطۀ ژن‌هایتان تعیین می‌شود. بنابراین این‌که شما درون‌گرا هستید یا برون‌گرا، آسان‌گیر هستید یا مضطرب، قابل اعتماد هستید یا شلخته همه به ژن‌هایتان بستگی دارد. اگر فکر می‌کنید که موفقیتتان صرفاً به تلاش و کوشش مستمر خودتان، به سرسختی و ثبات قدم و شب بیداری‌هایتان بستگی دارد، لزوماً اشتباه نمی‌کنید. مسئله فقط این است که این اراده و قدرت شما برای تمام این موارد، که به آن مفتخرید، برآیندی از ژن‌ها و محیطتان است.


بنابراین با توجه به موارد گفته شده؛ چه بخشی از موفقیتتان را حاصل تلاش خودتان می‌دانید؟ جواب منطقی این است؛ صفر درصد. موفقیت شما، به‌طور بنیادین به چیزهایی وابسته است که به‌هیچ وجه کنترلی روی آن‌ها ندارید. درواقع شما دستاوردهایتان را "کسب نکرده‌اید."


دو نتیجه. نخست؛ فروتنی پیشه کنید، به‌ویژه اگر آدم موفقی هستید. هر چقدر موفقیت شما بزرگ‌تر باشد، کم‌تر باید آن را در بوق و کرنا کنید. تواضع این روزها از مد افتاده است و ما چیزی را بیش از خودنمایی در شبکه های اجتماعی دوست نداریم. خودتان را مهار کنید. منظورم تواضع دروغین نیست، فروتنی واقعی! مسئله همان‌طور که مشاهده می‌کنید این است که آدم‌ها بابت رسیدن به یک موفقیت به خود دست مریزاد می‌گویند- حتی موقعی که این کار را در خفا و با صدایی آهسته انجام داده باشند- در حقیقت گرفتار نوعی توهم‌اند. غرور صرفاً امری بی‌هدف نیست. بلکه در حقیقت در جایی اشتباه هم قرار گرفته است. خلاص‌شدن از دست غرور یکی از سنگ بناهای خوب زیستن است. هر روز به خودتان یادآور شوید که تمام آن‌چه هستید، تمام آن‌چه دارید یا می‌توانید انجام دهید، تنها نتیجۀ تصادف محض است. برای آن دسته از ما که از موهبت شانس خوب برخوردار شده‌ایم -یعنی شما و من- رضایت و خشنودی تنها واکنش درخور است. یک اثر جانبی لذت‌بخش این است که آدم‌های خشنود از وضعیت، به‌طور واضحی آدم‌های شادتری هستند.


نکتۀ دوم؛ با رضایت خاطر و بدون بغض و کینه بخشی از ثمرۀ موفقیت خودتان را (بخشی که خودتان آن را به دست نیاورده‌اید) به افرادی ببخشید که از ژن‌های اشتباهی، در خانواده های اشتباهی و در مناطقی با کدپستی اشتباهی به این دنیا قدم گذاشته‌اند. این عمل فقط سخاوت‌مندانه نیست، بلکه مطابق با عقل سلیم نیز هست. کمک‌های مالی و مالیات‌ها موضوعات صرفاً مالی نیستند. آن‌ها پیش و بیش از هر چیز، مسائلی اخلاقی‌اند

تجارت با متخصصین. تسهیلات تا سقف ۵ میلیارد ریال



Report Page