Letter

سه روزه

مسه روز بود که نامه ای نفرستاده بود

اصلا متوجه شده؟

متوجه شده که نامه ای نفرستاده؟

اصلا منتظر هست؟

یا براش فرقی نمیکنه؟

درسته گفته بودم نا امید نمیشم اما ۳ بود داشتم به مهمچین چیزایی فکر میکردم و ننوشته بود

افکار

خیلی چیزا رو تغییر میده

افکاری که حتی شاید درست هم نباشه اما نمیشه جلوشونو گرفت

افکاری که ممکنه نا امیدت کنه ،از هدفت دورت کنه ،به اشتباه بندازتت

بعضی وقتا یه سری افکار ها ممکنه امیدوارت کنه به جیزی که امکان نداره و ممکنه باز هم به اشتباه بندازتت

افکار اشتباه تسلیمت میکنه

همون جوری که من ۳ روز تسلیم و نا امید شدم

اما نباید تسلیم شد نباشد گذاشت افکار خودمون یا دیگران جلوی ادامه ی مسیرمون رو بگیره

نباید بزاریم افکار اشتباه جلوی به هدف رسیدنمون رو بگیره و تسلیممون کنه

افکار غلط مثل قضاوته

چیزی که نمیدونیم و ممکنه حقیقت نداشته باشه رو میگیم و باور میکنیم بدون اینکه اصل ماجرا یا واقعیت رو بدونیم

اما باید بفهمیم و یاد بگیریم که چجوری تسلیم نشد

هر اتفاقی هم که بیوفته باید تلاش کرد و ادامه داد

برای رسیدن به هدف ممکنه کلی مانع باشه کلی سختی باشه کلی قضاوت باشه کلی افکار غلط باشه ولی باید با همه ی این ها کنار اوند و شکستشون داد، تا بتونیم به چیزی که میخوایم برسیم

فرقی نمیکنه هدفت بزرگ باشه یا کوچیک باشه یا

خواسته ات زیاد باشه یا کم

ممکنه با همه ی این ها مواجه بشی ولی باید قوی موند و تحمل کرد

اهمیت ندی و به راه خودت ادامه بدی

هدف من یا خواسته ی من ممکنه چیز بزرگی نباشه

بخشیده شدن چیزیه که میخوام

پس براش تلاش میکنم و تسلیم نمیشم تا بهش برسم

همون موقع شروع کرد به نوشتن

فرقی نداشت نامه اش خونده بشه یا نه اون مینوشت و تسلیم نمی شد

گرچه شاید تقصیری نداشته باشه اما شرایط اونو درک میکرد و صبر و تلاش میکرد تا به خواسته اش برسه