به‌مناسبت چهارمین سالگرد انقلاب اکتبر

به‌مناسبت چهارمین سالگرد انقلاب اکتبر

Hegemony & Culture | هژمونی و فرهنگ



ما مسائل مربوط به انقلاب بورژوا-دمکراتیک را در اثناى راه، در جریان عمل و بمثابه “محصول فرعى” کار سوسیالیستى عمده و واقعى و انقلابى-پرولتارى خودمان حل میکردیم. ما همیشه میگفتیم رفرم، محصول فرعى مبارزه انقلابى طبقاتى است. ما میگفتیم و در عمل ثابت کردیم که اصلاحات بورژوا-دمکراتیک محصول فرعى انقلاب پرولترى یعنى سوسیالیستى است. بجاست گفته شود که همه کائوتسکى‌ها، هیلفردینگ‌ها، مارتف‌ها، چرنف‌ها، هیلک‌ویت‌ها، لونکه‌ها، ماکدونالدها، توراتى‌ها و دیگر قهرمانان مارکسیسم “دو و نیم” نتوانستند این رابطه را درک کنند. نخستین انقلاب ضمن رشد خود به انقلاب دوم تحول مییابد. انقلاب دوم مسائل انقلاب اول را در جریان عمل حل میکند. انقلاب دوم کار انقلاب اول را تحکیم مینماید. مبارزه و تنها مبارزه است که معین میکند تا چه حدودى انقلاب اول موفق خواهد شد به انقلاب دوم تحول یابد.

نظام شوروى همانا یکى از تأییدات یا مظاهر آشکار این تحول یک انقلاب به انقلاب دیگرى‌ است. نظام شوروى حد اکثر دمکراتیسم براى کارگران و دهقانان است و در عین حال دال بر گسست با دمکراتیسم بورژوائى و پیدایش طراز نوین جهانى- تاریخى دمکراسى یعنى دمکراسى پرولترى یا دیکتاتورى پرولتاریاست.

بگذار سگان و خوکان بورژوازى محتضر و دمکراسى خرده بورژوائى که از دنبال این بورژوازى میرود بخاطر ناکامیها و اشتباهات مرتکبه در امر ساختمان نظام شوروى ما بارانى از لعنت و دشنام و استهزا بر سر ما ببارند. ما دقیقه‌اى فراموش نمیکنیم که ناکامیها و اشتباهات ما واقعا زیاد بود و زیاد است. و اصولا مگر میشود در امر ایجاد طراز تا کنون نادیده سازمان دولتى، بدون ناکامى و اشتباه عمل کرد! ما پیوسته در راه اصلاح ناکامیها و اشتباهات خودمان و بهبود انطباق عملى اصول شوروى، انطباقى که بسیار و بسیار از حد کمال دور است مبارزه خواهیم کرد. ولى ما حق داریم بخود ببالیم و میبالیم که سعادت شروع ساختمان دولت شوروى و بدینوسیله شروع دوران نوین در تاریخ جهان، دوران سلطه طبقه نوین، که در کلیه کشورهاى سرمایه‌دارى ستمکش است و همه جا بسوى زندگى نوین، بسوى پیروزى بر بورژوازى، بسوى دیکتاتورى پرولتاریا، بسوى خلاصى انسانیت از یوغ سرمایه و جنگهاى امپریالیستى گام برمیدارد، نصیب ما شده است.

... بگذار بورژوازى و پاسیفیستها، ژنرالها و خرده بورژوازى، سرمایه‌داران و فیلسترها، کلیه مسیحیان مؤمن و همه شوالیه‌هاى انترناسیونال دوم و دو نیم با هارى تمام به این انقلاب دشنام بدهند. آنها با هیچ سیلاب غیظ و بهتان و اکاذیب این واقعیت جهانى- تاریخى را نمیتوانند مه آلود کنند که، پس از صدها و هزارها سال براى نخستین بار بردگان به جنگ بین برده‌داران با اعلام آشکار این شعار پاسخ دادند: این جنگ بین برده‌داران را که هدفش تقسیم غنائم است به جنگ بردگان همه ملل علیه برده‌داران همه ملل تبدیل کنیم.

پس از صدها و هزاران سال براى نخستین بار این شعار از یک انتظار مبهم و زبون به یک برنامه سیاسى روشن و “دقیق” به مبارزه مؤثر میلیونها ستمکش تحت رهبرى پرولتاریا، به نخستین پیروزى پرولتاریا، به نخستین پیروى در امر محو جنگها، در امر اتحاد کارگران کلیه کشورها علیه اتحاد بورژوازى کشورهاى مختلف، آن بورژوازى که هم صلح و هم جنگش بحساب بردگان سرمایه، بحساب مزدوران، بحساب دهقانان، بحساب زحمتکشان است، مبدل گردید.

این نخستین پیروزى هنوز پیروزى نهایى نیست و این پیروزى را انقلاب اکتبر ما با سختیها و دشواریهاى نادیده و رنجهاى ناشنیده و یک سلسله ناکامیها و اشتباهات عظیمى که ما مرتکب شده‌ایم، بدست آورده است و اصولا مگر میشد که یک خلق عقب مانده بتواند بدون ناکامى و بدون اشتباه بر جنگهاى امپریالیستى مقتدرترین و راقى‌ترین کشورهاى کره زمین غلبه کند! ما از اقرار به اشتباهات خود پروا نداریم و هشیارانه به آنها خواهیم نگریست تا شیوه رفع این اشتباهات را بیاموزیم. ولى واقعیت بجاى خود باقى است: پس از صدها و هزارها سال براى نخستین بار وعده “پاسخ دادن” به جنگ بین برده‌داران بوسیله انقلاب بردگان علیه همه و هرگونه برده‌داران تا آخر ایفا شده – و على رغم همه مشکلات ایفا میگردد.

ما این کار را شروع کرده‌ایم. و اما اینکه آیا چه موقع و طى چه مدتى و پرولترهاى کدام ملت این امر را به سرانجام خواهند رساند مسأله اساسى نیست. مسأله اساسى این است که یخ از جا کنده شده و بحرکت درآمده است، جاده باز شده، راه نشان داده شده است.

ولادمیر لنین

  اکتبر ۱۴، ۱۹۲۱

Report Page