kiss
t.me/House_of_Dreamسرشو دوباره روی فرمون ماشین کوبوند و لحظه ای بعد سرشو بلند و دوباره به جلو کشیده شد و محکم به فرمون خورد.
سرشو با درد بالا آورد و متوجه شد ماشین به یه درخت برخورد کرده
گوشیش دوباره زنگ خورد و اسم جینو روش دید
دوباره اشکاش سرازیر شد و با خونی که از بینیش میومد مخلوط شد.
دستشو به بینیش کشید و خونشو پاک کرد
ماشین انقد پرسرعت بود و محکم به درخت برخورد کرده بود که صورتش پر از زخمای عمیق شده بود
دوباره صدای زنگ شنید و ایندفعه موبایلشو برداشت و از ماشین پرت کرد بیرون
در ماشینو باز کرد و با نفس های کشیده خودشو از ماشین بیرون آورد.
از شدت دردی که داشت روی زمین افتاد.
به اطرافش نگاهی کرد
یه جنگل سرد و ترسناک
صدای زوزه ی گرگ ها گوششو اذیت میکرد و باد سردی که میوزید باعث لرزشش میشد
خودشو به کنار درخت رسوند و بهش تکیه داد و هیسی از درد کشید.
سرش گیج میرفت و خونی که از بینیش
میومد هرلحظه بیشتر میشد.
اون حتی با خودش دستمال نیاورده بود.
تنها چیزی که بهش فکر میکرد جین بود..
میخواست همینجا بمیره. چون دیگه نمیتونست توی صورت سوکجین نگاه کنه
به دستاش نگاه کرد که از شدت محکم گرفتن فرمون قرمز شده بودن
قفسه ی سینش با درد بالا و پایین میرفت و تقریبا خورد شده بود.
نفس کشیدن براش سخت شده بود
نفسای عمیق و پراز درد میکشید
دستاشو دور بدن یخ زده ی خودش حلقه کرد تا بتونه خودشو گرم کنه ولی سردی جنگل این اجازه رو بهش نمیداد.
بالاخره چشماش سنگین شد و سیاهی رف...
.........
با استرس جلوی در اتاق عمل راه میرفت و سعی میکرد جلوی اشکاش رو بگیره
دکتر از اتاق خارج شد و سوکجین سریع سمتش دوید.
_دکتر چی شد حالش خوبه دیگه؟ خوب میشه دیگه؟
دکتر سرشو بالا و آورد و به سوکجین نگاه کرد
+حالش خوب میشه جین.. ولی ساعتای زیادی توی سرما مونده. دستشم شکسته بود. ضربه ی بدی عم به سرش وارد شده. کمرشم بخاطر شدت ضربه ای که بهش خورده خییلی آسیب دیده
دکتر دوباره سرشو پایین انداخت و سوکجین که متوجه این حرکتش شده بود دوباره استرس کلشو فراگرفت
_دیگه؟دکتر یه چیزی شده.؟!
+' باید بیشتر حواست بهش باشه سوکجین'
...قلبش ریخت.. .نمیتونست دختری که عاشقشه رو اینجوری ببینه
_میتونم ببینمش؟
+آره برو
با سرعت در اتاقو باز کرد و به ا/ت ای که روی تخت خوابیده بود نگاهی انداخت.
بالای سرش رفت و صورت بی رنگ و روی عشقشو دید..
صورتشو جلو آورد و بوسه ای روی لبای سردش گذاشت..