ساختار نخبه گرایی را در سازمانها ترویج دهیم وبدانیم افرادی با دستمزد و کارایی بالا به هیچ عنوان گران قیمت نیستند
کانالانرژیمثبتداستان های مدیریتی(مدیر شاه)
🤴
آمده است که روزی شاه عباس اول صفوی مشغول شکار بود، پسر چوپانی که در حال نی زدن بود توجه او را جلب کرد.
شاه سئوالاتی از آن پسرک میپرسد و پاسخهای او شاه را شدیدا تحت تاثیر قرار میدهد. "داستان یک سکه دادن شاه به پسرک و طلب کردن یک مشت سکه پسرک چوپان از شاه" قصه اینجا تمام نمیشود بهتر است کمی مفصل تر این حقیقت تاریخی را بدانیم و دنبال کنیم.
نام پسرک محمد علی بود، به جهت هوش بالای پسرک چوپان، شاه وی را به دربار برد و در تعلیم و تربیت او کوشید.
همان محمد علی جوان، به مقام بالای نظارت (سرپرستی کارگاه های سلطنتی که شامل کارگاه های فرش و قالیبافی، سفالگری و کاشی کاری، منسوجات ابریشم و فلز کاری بود) رسید. او متوقف نشد و در ادامه اداره روابط دیپلماتیک با دربار مغول را بدست آورد.
اینجا دو شخص با "هوش بالا" بهم رسیده اند که وظیفه اولی "شاه" بمراتب سنگینتر است چراکه اگر شاه بی خرد باشد کشف استعداد نهفته بطور قطع اتفاق نمی افتاد.
در تحلیل مدیریتی اتفاق فوق میتوان دو نکته نوشت که اولا شاه "مدیر" با مردمان خود "پرسنل" ارتباط برقرار میکرد و صفت شاهی "مدیری" وی را از سطوح جامعه "پرسنل" جدا نمیکرد دوم اینکه پسرک چوپان "کارمند" نیز میداند که فرصت بدست آمده محدود است و بایستی قدر آن را بداند و در ارائه خدمت کوتاهی نکند. این درک از دانستن فرصت محدود نیز کار هر کسی نیست.
نتیجه گیری راهبردی:
رونق جامعه زمان صفوی و یا بعبارت دیگر کسب و کار ما زمانی قابل وقوع است که ساختار نخبه گرایی را در آن ترویج دهیم و به واقع بدانیم افرادی با دستمزد و کارایی بالا به هیچ عنوان گران قیمت نیستند.
📚کتاب: ایران عصر صفوی
👤نویسنده: راجر سیوری