kim

kim

yoqi

بلاخره به شرکت رسیدم امروز قرار بود برای مصاحبه کاری به شرکت... بهترین شرکت مد و فشن کره برم اینکه درخواست های اولیه تائید شده بود خودش یه شانس بود

وارد شرکت شدم و از منشی درباره مصاحبه پرسیدم

روی صندلی نشسته بودم و منتظر بودم که اسممو صدا بزنن

~پارک سول مین

+بله

~بفرمایید داخل

سری تکون دادم لباسامو مرتب کردم و تقه ای به در زدم

و بعد وارد شدم

بعد از دیدن کیم تهیونگ بزرگترین و بهترین و خفن ترین طراح و مدل

سری خم کردم و بعد به طرف رئیس جانگ برگشتم

+سلام من پارک سول مین هستم

~بله بفرمایید

روی صندلی با استرس نشستم

پرش زمانی سی مین بعد

با گفتن اینکه به هم خبر میدن از اتاق بیرون امدم

دستمو رو قلبم گذاشتم و به در تکیه دادم که در یدفعه باز قبل از اینکه روی زمین پخش بشم با چیزی برخورد کردم نمیخاستم برگردم وچهرشوو ببینم چون میدونستم تهیونگ

پس سریع بدون اینکه نگاهش کنم تشکری. کردم و به سمت اسانسور دویدم همون موقع بود که اسانسور رسید سریع واردش شدم و طبقه همکفو زدم و دعا دعا میکردم به اسانسور نرسه که همون موقع وارد اسانسور شد

+اوکی سولیی اروم با تو فقط داری با اسانسور میری طبقهه همکف و کراشتم پیشت وایساده این که چیز عجیبی نیست درسته؟ اره درسته اروم باش تو نبایدد به این چیزا فکر کنی

با صدای خندش به طرفش چرخیدم که نگاخی بهم کرد

_درسته نباید به این چیزا فک کنی

+فاک داشتم بلند بلند فکر میکردم

_هنوزم داری بلند بلند. فکر میکنی

+من... متاسفم

اسانسور ایستاد با دوبه طرف خروجی میدویدم که دستم کشیده شد

_اروم باش

دوباره خندید

+چرا خندش از کل زندگی من باید قشنگ تر باشه

_نمیدونم..

سولی سولی دوباره گند زدی

_ولی خب این کارت منه دوست دارم باهام در ارتباط باشی

کارت رو گذاشت توی دستم و به سمت خروجی رفت


Report Page