آیا صندوق‌های رای انتخابات پارلمانی عراق در ایران مهندسی می‌شود؟

آیا صندوق‌های رای انتخابات پارلمانی عراق در ایران مهندسی می‌شود؟

مرتضی سیمیاری / جامعه نو

افسانه لابی تهران در خانه همسایه

مرتضی سیمیاری/جامعه نو: «در کافه ای در شهر لندن معنی جمیلی عضو سابق مجلس اعلای عراق به من می گوید چرا ایران آن قدر در امور داخلی عراق دخالت می کند؟ بدون تعلل به او پاسخ می‌دهم شما خودتان در هر اتفاقی پای ایران را وسط می کشید» این جمله از زبان یکی از تحلیل گران منطقه نشان می‌دهد که در تهران و بغداد کسی به درستی نمی‌داند که میزان نفوذ سیاسی ایران در عراق پس از صدام چقدر است. رسانه‌های عرب زبان تهران را قهرمان انتخابات پارلمانی آتی درعراق معرفی می‌کنند تا جایی که الاخبار نوشته است «در کشتی نوح قاسم سلیمانی هر کسی سوار شود نجات می یابد!» اما واقعیت‌های صحنه سیاسی منطقه نشان می‌دهد که همه کارت‌های بازی آن گونه که تصور م‌شود تقسیم نشده است وعصای موسی نه در اختیار ایران و نه سایر رقبا مانند عربستان بلکه در اختیار خود عراقی است. این موضوع را نه تنها تهران بلکه سایر نیروهای موثر در منطقه نیز به خوبی می‌دانند از همین روی در دوران جورج بوش با وجود حضور یک سکولار شیعه مانند علاوی این نوری مالکی است که می‌تواند نخست وزیر سرزمین افسانه‌ها باشد.

سرگذشت صندوق‌های رای در بغداد

شاید از هم اکنون بتوان پیروز انتخابات عراق را پیش بینی کرد، به نظر می‌رسد ائتلاف «نصر» با ترکیب حیدرالعبادی و خاندان حکیم و کردهای مخالف بارزانی برنده 12 می سال 2018 باشند، اما آیا آن گونه که در برخی رسانه‌ها گمان زنی می‌شود هم اکنون صندوق‌های رای در تهران پر شده و آماده انتقال به بغداد است؟ با قطعیت تمام پاسخ منفی است، زیرا در چنین شرایطی باید مقتدی صدر را بازنده بزرگ انتخابات آتی بدانیم اما بعد از شمارش آرا خواهیم دید که طبق پیش بینی‌ها حداقل بین 30 تا 40 کرسی به صدری‌های مخالف ایران خواهد رسید. در واقع نکته مهم آن که انتخابات عراق وابسته به متغیرهای داخلی است و بازیگران خارجی بر اساس عوامل داخلی خود را به یکی از ائتلاف‌های شکننده موجود نزدیک خواهند شد.

*متغیر سنی‌ها: در یک کلام باید گفت سنی‌ها می‌خواهند انتخابات برگزار نشود، و یا حداقل به تعویق بیافتد. اتفاقی که آمریکایی‌ها نیز با آن مخالف هستند و حتی سفارتشان در بغداد در بیانیه‌ای نسبت به تاخیر در برگزاری انتخابات هشدار داده است. نیروهای سیاسی سنی معتقدند که شهروندانی که به طیف انتخابی آنها رای می‌دهند این روزها اغلب آواره شده‌اند و نمی‌توان در میان آوارگان به درستی کمپین انتخاباتی تشکیل داد. اغلب آوارگان نیز همه شیعیان و سنی‌های حاکم در عراق پس از سقوط صدام را متهم به فساد و حکمرانی نامطلوب می‌دانند و رفتن صدام را یک «براندازی حرام» توصیف می‌کنند. اغلب سنی‌ها خود را بازنده سیاسی عراق نوین می‌دانند و حتی حاضرند دوران حیدرالعبادی تمدید شود اما انتخابات جدیدی برگزار نشود. همین موضوع قطعا مشارکت در آنتخابات 2018 را کاهش خواهد داد.

*متغییر شیعیان: داستان پر غصه‌ای از واکنش شیعیان نسبت به رهبری اکثریت مغضوب در دوران صدام در بغداد وجود دارد، شیعیان رهبرانشان را افرادی پر فساد، رانت‌خوار با حقوق‌های نجومی می‌دانند که تلاشی برای رفاه و امنیت عمومی نکرده‌اند برای همین، هر از چند گاهی مقتدی صدر علم مبارزه با فساد را در پشت درهای منطقه سبز بغداد بر می‌دارد و دوباره پس از مدتی این بازی را تکرار می کند. اما در واقعیت مردم عراق اعتماد خود را نسبت به حاکمان خود از دست داده‌اند، فرماندار الرمادی می‌گوید «در روز حمله داعش در یک هوای بارانی به مرکز اطلاع دادم با 150 تویوتا به شهر حمله شده است، مرکز جوابی به من نداد و شهر را خالی کردیم!» بی‌اعتمادی در میان عراقی‌ها موج می‌زند، اما در میان سیاست مدارن هنوز نیروی جدیدی رشد نکرده است. تنها تعدادی مشخص از بروکرات‌ها ائتلاف‌های جدیدی شکل می‌دهند که شکل ظاهری و اسم آنها تغییر می‌کند اما محتوای درونی آنها ثابت است، این ائتلاف‌های شکننده سیاسی پیام جدیدی را صادر نکرده‌اند و همچنان العبادی بخاطر اندک تلاشش برای مبارزه با فساد و نیز پیروزی در برابر تروریسم و آزاد سازی موصل محبوبیت بیشتری نسبت به سایرین دارد. نکته جالب توجه آنکه تمامی ائتلاف‌های سیاسی رنگ سکولار گرفته‌اند و حتی نام‌های غیرمذهبی را برای خود انتخاب می‌کنند، بعنوان نمونه ائتلاف حکیم بعنوان یک نیروی استخوان‌دار مذهبی عنوان حکمت ملی را برای خود برگزیده است! 

انتخابات مطلوب برای تهران

شاید همه پاسخ بدهند برای تهران هیچ کس نوری مالکی نمی‌شود، اما واقعیت آن است که برای ایران، آمریکایی‌ها و حتی ریاض متغیرهای ثبات در عراق از همه نامزدهای انتخاباتی مهم‌تر است. حتی اگر یک عضو حزب فضیلت یا حشدالشعبی از قاسم سلیمانی بخواهد او را در لیست ائتلاف نصر جای دهد، اما برای تهران عدم فروپاشی عراق از رفقای رزمنده پر اهمیت‌تر است. دیپلمات‌های ایرانی آرام آرام از گذشته انقلابی خود درس‌هایی را آموخته‌اند، سرنوشت اخوانی‌های حماس، روزگار تشکیلات خودگردان، آثار جنگ در سوریه و حتی شیوه سیاست مداری سید حسن نصر الله به ایران نشان داده است که هر نفوذی در منطقه هزینه‌های خودش را دارد، حضورسیاسی در خانه همسایگان تا جایی برای تهران مطلوب است که پای بازگشت از آنجا را نیز داشته باشیم. سیاست مداران و وزارت خارجه حالا به خوبی می‌دانند که ضریب نفوذ در خاورمیانه تابع شرایط داخلی کشور است و باید تعادل را حفظ کنند. تجربه به دیپلمات‌های ایرانی آموخته است که باید قواعد نفوذ را رعایت کنند و در نقطه‌ای لابی سازی کنند که پیامشان درست خوانده شود.

Report Page