چگونگی طراحی برنامه های اثربخش بهبود عملکرد 

چگونگی طراحی برنامه های اثربخش بهبود عملکرد 


شبكه رويش

مدیران عامل امروزه بیش از هر زمان دیگری تحت فشارند تا نتایج عملکردی فوق العاده تولید کنند. این فشار از جانب هیئت مدیره و سهامداران وارد می شود. اما درصد بسیار اندکی از مدیران قادر به تولید نتایج عملکردی فوق العاده درخشان هستند و بسیاری از آنها قادر به طراحی برنامه های اثربخشی جهت بهبود عملکرد شرکت های خود نیستند. این واقعیت بی پرده دنیای کسب وکار پیش روی ماست. نتایج بررسی های آماری حاکی از آن است که متوسط دوره مدیریت مدیران عامل از سال 1998 تا 2008 حدود 20 درصد کاهش یافته است و حدود 40 درصد از مدیران عامل نیز کمتر از 2 سال مدیرعامل بوده اند. به عبارت دیگر امروزه مدیران عامل کمتر از گذشته وقت لازم برای اثبات ارزش های خود را دارند. در واقع هر تیم مدیریت ارشدی در ابتدای دوره مدیریت خود برنامه های تحول و بهبود عملکرد شرکت را طراحی می کند و نتایج عملکردی جاه طلبانه ای را نیز هدف گیری می کنند اما چرا بیشتر آنها شکست می خورند؟ نتایج بررسی های شرکت مشاوره بین و شرکا نشان دهنده این موضوع است که 3 عامل اساسی موجب این ناکامی ها و شکست طرح های بهبود عملکرد بوده است.این 3 دلیل عبارتند از:

١-بیشتر این طرح های بهبود عملکرد، یک یا چند قانون محوری(Four Laws) کسب وکار را نادیده گرفته اند. چهار قانون اساسی هر کسب و کاری این است:

•«بهای تمام شده» تولید و «قیمت» فروش همیشه در حال کاهش است.
•«جایگاه رقابتی» شما «انتخاب» ها و گزینه های پیش روی شما را تعیین می کند.
•«مشتریان» و «مخازن سود» شما همیشگی نیستند.
•«سادگی» است که منجر به تولید نتایج می شود.

نتایج بررسی های شرکت مشاوره بین و شرکا از 85 مدیرعامل اخراج شده به دلیل مسائل عملکردی حاکی از این بوده که 91 درصد از این مدیران عامل حداقل یکی از این 4 اصل و قانون را نادیده گرفته بوده اند.

٢-بیشتر این طرح های بهبود عملکرد، جامع نبوده و آسیب شناسی درستی از دلایل وضعیت عملکردی نامناسب صورت نداده و در نتیجه «نقطه عزیمت(point of departure)» درستی انتخاب نشده است.
بیشتر تیم های مدیریت ارشد در تشخیص و آسیب شناسی موقعیت موجود شرکت خود در رابطه با رقبا و مشتریان در خصوص ابعاد مربوط به 4 قانون بالا ناکام بوده اند. در واقع نتایج آسیب شناسی آنها نتوانسته است مسئله اصلی و اساسی کسب وکار را شناسایی کرده و در نتیجه اجماعی در خصوص اینکه واقعا مشکل اصلی چیست، بین تیم مدیریت ارشد شکل نگرفته است. وقتی این اتفاق بیفتد و شما ندانید دقیقا کجا هستید و مشکل شما چیست نمی توانید هدفگذاری درستی صورت داده و در نتیجه حتی نمی فهمید که اهداف وضع شده قابل تحقق هستند یا خیر و در نهایت شما یک پرواز کور را صورت می دهید.

٣-بیشتر این طرح های بهبود عملکرد، نتوانسته اند یک مقصد نهایی(point of arrival) واقع گرایانه و قانع کننده وضع نموده و یک مسیر ساده و روشن در یک چارچوب زمانی مناسب برای نیل به آن طراحی کنند. تیم مدیریت ارشد باید یک مجموعه ای از اهداف ساده و به هم مرتبط و روشن تنظیم نموده و در نهایت تعدادی انگشت شمار از اقدامات عملیاتی کلیدی که می توانند اهداف مذکور را محقق سازند توسعه دهد. اما در عمل می بینیم طرح های تحول و بهبود عملکرد بیشتر شرکت ها بسیار پراکنده و غیر سیستماتیک، دارای تعداد بسیار زیاد اهداف نامرتبط و ناهماهنگ و آکنده از برنامه ها و اقدامات عملیاتی بسیار زیاد است. در چنین وضعیت پیچیده و در هم و برهم، اولویت ها مشخص نبوده و علاوه بر اینکه امکان تخصیص صحیح منابع وجود ندارد امکان مانیتورینگ و رصد پیشرفت برنامه ها و اقدامات هم وجود نخواهد داشت.

براي اینكه در اين دام ها گرفتار نشويد, بايد بدانيد چگونه با استفاده از این 4 قانون محوری، وضع موجود شرکت خود را آسیب شناسی کرده و نقطه شروع و عزیمت خود را به درستی تعیین کرده و در ادامه هدفگذاری های صحیحی در خصوص مقصد نهایی و تارگت ها انجام دهید تا بتوانید از اثربخشی برنامه های تحول و بهبود عملکرد خود اطمینان یابید.نقطه شروع ارزیابی تیم مدیریت ارشد از وضعیت موجود و تعیین نقطه عزیمت شرکت، باید پرسیدن سوالاتی مشخص و مهم و اساسی به منظور ارزیابی دقیق وضعیت شرکت باشد. با پرسیدن این سوالات اساسی است که شما مطمئن می شوید اطلاعات لازم و اساسی را می توانید به دست آورید. بهترین چارچوب از نظر شرکت مشاوره بین و شرکا برای ساختار دهی به این پرسش های مهم و اساسی چارچوب 4 قانون اساسی کسب وکار است. براساس هر کدام از مولفه های این 4 قانون، 3 سوال اساسی (سرجمع 12 سوال) باید پاسخ داده شود تا فهم دقیق، روشن و واضحی از وضعیت واقعی شرکت برای مدیریت به دست آید. در واقع پاسخ به این 12 سوال قلب فرایند آسیب شناسی و تشخیص مسئله واقعی کسب وکار از نظر شرکت مشاوره بین و شرکا می باشد و با پاسخ به این 12 سوال است که می توان یک نقطه عزیمت و یک مقصد نهایی برای سفر بهبود عملکرد تعیین نمود. چارچوب معروف آسیب شناسی و تشخیص مسئله واقعی کسب وکار، پیشنهادی شرکت مشاوره بین و شرکا مبتنی بر 4 قانون اساسی کسب وکار در شکل زیر نشان داده شده است.
در فرصتهاي ديگر و روزهاي اتي براساس 4 قانون شرکت مشاوره بین و شرکا تکنیک ها و ابزار هاي دوازده گانه ( سه سوال از هر قانون ) برای انجام این مهم به شما معرفی می گردد.


Report Page