Interview
DARK MAGAZINEگزارشگر : دستو توی موهام کشیدمو یکم باهاشون ور رفتم
- وای خیلی ممنون کع دعوتمو قبول کردین
لبخندی زدمو گفتم
- شما دوتا خیلی به هم دیگه میایین
اکسل : لبخند کوچیکی زدم و پامو روی پام انداختم
- خیلی ممنون
و ما هم باعث افتخارمونه که اینجاییم
گفتم و لبخندم کش اومد همزمان که نگاهمو ب مکس میدادم
مکس : لبامو با استرس کمی تو دهنم میبرم و روی صندلی جا به جا میشم
با شنیدن صدای جویی لبخند بزرگی میزنم و بهش نگاه میکنم
- ممنون بابت دعوتت
لبخند میزنم و زیر چشمی نگاهمو به اکسل میدم
گزارشگر : با همون لبخنده همیشگی گفتم :
- خب همونطور که میدونیم مکس تو از اکسل چند روز پیش خواستگاری کردی
میشه بدونم حست چی بود
مکس : خندیدم و با خجالت ساختگی صورتمو با دستم پوشوندم
بعد چندثانیه دستمو از رو صورتم پایین اوردم و رو به گزارشگر گفتم
- خب یک درصد فکر میکردم بخاطر تازه بودن رابطمون قبول نکنه...ولی خب ناامیدم نکرد
دست لوکارو تو دستم گرفتم و با لبخند گونشو بوسیدم
گزارشگر : از هیجان لبمو گازه کوچیکی گرفتمو رو بع اکسل گفتم :
- خب ی سواله خیلی جالب ازت میخوام بپرسم
: با کمی مکس گفتم
- اگه بخوای با یکی دیگع جز مکی رل بزنی اون کیه توی ار پی
مکس : با شنیدن سوال جویی چشمامو ریز کردم و به اکسل خیره شدم
اکسل : یکم مکث کردم و با شنیدن سوالت چشمامو گرد کردم
- عام.. صادقانه تا حالا بهش حتی فکرم نکردم
ولی خب...
سعی کردم جلوی خندمو بگیرم بدون اینکه به مکس نگاه کنم و لپمو از داخل گزیدم
- من تو گپ بیشتر دخترا رو میشناسمشون
و خب دخترا تایپم نیستن
و تا الانشم مکس جوری برام خوب بوده که حتی نخاسته باشم به کس دیگهای فکر کنم
سو...
شونهعامو بالا انداختم و خندم گرفت
- همچنان مکس
مکس : با شنیدن جواب اکسل نفس راحتمو بیرون دادم و فورا خودمک سمتش کشیدم
دستمو پشت گردنش گذاشتم و لباشو اروم بوسیدم
- Je t'aime
اروم زمزمهکردم و خندیدم
گزارشگر : خنده ریزی کردمو با نگاه شیطانی نگاهت کردم و برگشتم سمت مکس
- خب مکس تو سابقه رابطه داشتن با دخترآرو داشتی
اگه بخوای یکی از دخترارو برای تری سام انتخاب کنی کیو انتخاب میکنی؟
نمیتونی جواب ندی یا بگی اکسل
اکسل :
- کامان تو تهش باعث میشی یکی از ما دو تا تهش رو مبل بخوابه امشب
با خندهای که سعی داشتم کنترلش کنم گفتم و همزمان ک لبامو با زبونم تر میکردم سمت مکس چرخیدم و با نیشخند کوچیکی منتظر جواب بهش خیره موندم
مکس : وقتی سوال جویی رو شنیدم مثل برق گرفته ها بهش زل زدم و و بعد از چندبار پلک زدن تو جام جا به جا شدم
- کامااان...من حتی از فکرش بدم میاد...و اینکه من یه سوال دارم...چرا باید به تریسام فکر کنم وقتی اکسل هربار اندازه ی فورسام ازم انرژی میگیره؟
یکی از ابروهامو بالا انداختم و ته حرفام نیشخند زدم
گزارشگر : با ی نگاه پر از تنفر نگاهت کردمو گفتم :
- این نشد جواب
مکس : بلند خندیدم
- ولی من جوابمو دادم
اکسل :
- حواست هست اینا رو قراره یه جمعیت بخونن؟
سرخ شده نگاهت کردم و کلاه هودیمو تا روی صورتم پایین کشیدم تا دیده نشم
- نه به اولش که خجالتی نگاهم میکرد نه به حالا...
زیرلبی غر زدم و لپامو باد کردم
گزارشگر :
- خب ب نظرتون یه نفر تو رابطه باید چیکار بکنه؟
یا چیا بلد باشه
مکس : لبامو غنچه کردم
- رابطه رو جدی بگیره و پایبند باشه؟
ارومگفتم و لبامو با زبونم تر کردم
اکسل : لبامو یه وری کج کردم و نگاهمو بین تو و مکس چرخوندم
- بعد از سکس یا قبلش؟
سعی کردم نخندم ولی با دیدن قیافهی مکس نتونستم و کوتاه سرفه کردم تا جلوی بیشتر شدن خندمو بگیرم
- باید اعتماد کردن رو یاد داشته باشه
و اینکه چطور دل پارتنرشو به دست بیاره
با لبخند کوچیکی حرفمو تموم کردم و سرمو به شونهی مکس تکیه دادم
گزارشگر :
- ایا پارتنرتوت این خصوصیاتو داره؟
مکس : با سوال جویی خندیدم
- خب...من سخت اعتماد میکنم ولی اره از نظر من اکسل خصوصیاتی که گفتمو داره
توضیح دادم و همزمان سرمو به نشونه تایید بالا و پایین کردم
اکسل :
- همشو داره
بدون مکث گفتم و وقتی نگاه مکسو رو خودم حس کردم سرمو بالا اوردم و با لبخند بهش خیره شدم و بعد به گزارشگر
- فک میکردم شاید بخوای از روند سریالمون هم تو سوالات جا بدی
گزارشگر : سرمو به سمت بالا پایین تکون میدادمو ب نشونه تایید میخندیدم
- خب برای سواله اخر نظرتونچیه ب ی چیزی اعتراف کنین که پارتنرتون نمیدونه
لبخنده شیطانی زدمو گفتم
- یه کارع بد مثلا
اکسل : خندم میگیره و چشمامو یکم ریز میکنم:
- من فک کنم همهی چیزایی ک ممکن بود ندونه رو تا دیشب بهش گفتم ولی خب... بزار فکر کنم
چند لحظه ساکت میشم و پشت گردنمو میخارونم:
- من سالها پیش رابطهی استریتو تجربه کردم
با تموم شدن حرفم چشمامو درشت کردم و سعی کردم مظلوم بنظر برسم
- البته یجورایی صرفا برای اطمینان به گرایشم
مکس : با اعتراف اکسل بلند زدم زیر خنده
- هممون اینکارو برای اطمینان انجام دادیم بیب
تک خنده دیگه ای کردم و بعد با حالت نمایشی فکر کردم
- خب من وقتی رل زدیم با یه اکانت دیگم با یکی تو رابطه بودم و خب یروز بعد رل زدن باهات اون اکو دیل زدم
شبیه پسر بچه های خطاکار به اکسل نگاه کردم و لبمو گاز گرفتم
اکسل :
- ....صحیح
یکم مکث کردم و حینی ک دست به سینه میشدم سرمو به نشونهی تایید تکون دادم به زمین خیره موندم
گزارشگر :
- خب بهتره مصاحبه زودتر تموم بشه و خیلی ممنون بخاطر اینکه قبول کردید امروز اینجا باشید.