hot

hot

Minion

ا.ت شوگا





ا.ت

امروز زود تر از بقیه روز ها زودتر از خواب بلند شدم چون امشب مهمون داشتم باید خونه رو تمیز می‌کردم

خونه بعد چند دقیقه کاملا مرتب کردم باید ی چیزی میخوردم رفتم ی نیمرو برای خودم زدم بعد اینکه کامل سیر شدم

رفتم لباسمو پوشیدم

کتاب های درسی گرفتم راهی مدرسه شدم امروز با کلاس یازدهمی کلاس طولانی تر کلاس دارم

کم کم به مدرسه نزدیک شدم

وارد مدرسه شدم بازم اون پسره نچسب دیدم

ازش به شدت زیاد بدم میاد الاغ

سرمو خم کردم از کنارش رد شدم رفتم تو دفتر مدیر با مدیر مدرسه سلام احوال پرسی کردم منتظر بودم تا کلاس شروع بشه

×شما باید الان برید کلاس یازدهم

+باشه




رفتم توی کلاس

حضور غیاب کردم بعد چند دقیقه کلاس شروع کردم





(پرش زمانی )

بعد دو ساعت کلاس تموم شد داشتم کتاب هارو از روی میز جمع می‌کردم ک اون پسره داشت نزدیک میشد

_ببخشید امروز بعد مدرسه وقت دارید ؟

+بستگی به کارت داره

_چند تا سوال درباره‌ی درس داشتم ک توضیح باید بدین

+باشه پس بعد از بیا خونم

_باشه ممنون


از کلاس زدم بیرون

اوف حالا این منو گیر اورد خداا






شوگا

از الان استرس گرفتم یعنی امروز میتونم دوبار ببینمش وای

امروز سرکلاس هر لحظه دلم میخواست برم لبشو ببوسم خدا رحم کرد







ا.ت

الان چند ساعت امدم خونه منتظر پسره بودم تا بیاد

بعد دوتا بستی صدای زنگ خونم امد

رفتم در باز کردم

_سلام

+سلام بیا تو



رفتیم تو پذیرایی نشستم

+چیزی میخوری

_میشه برام آب بیارین

+اوکی

+بیا آب

_ممنونم

+حالا بگو چیرو مشکل داری

_باشه ،این سوال هارو به توضیح نیاز دارم

+میشه ی نگاهی به سوال بکنم

_اوه اره

+تو اینجا باش من برم خودکار بیارم برای خودم

_باشه






ا.ت

اوف چرا ی جوریم دلم ...ن ا.ت آروم باش اون کوچکتر از توع

دست و صورتم آب زدم

رفتم پایین

رفتم کنارش نشستم




شوگا

احساس میکنم میخواست نزدیکم بشه

امد کنار نشستم فاصله‌ی زیاد بینمون نبود دستمو گذاشتم روی پاش

اگه واقعا بخواد بهم نزدیک میشه





ا.ت

دست شو گذاشت روی پام من آروم بلند شدم لبامو گذاشتم روی لبش

+آه خدای من

_همیشه آرزوی چنین لحظه ایی رو داشتم


بعد چند دقیقه از هم جدا شدیم

امد سراغ ..




(ادامه دارد )


نظرات بالای ده تا 👽😌🤍

Report Page