HHh
روزی که سه دانشجوی دانشگاه تهران، "احمد قندچی"، "آذر شریعترضوی" و "مصطفی بزرگنیا" به شهادت رسیدند و به نمادی از ایستادگی در برابر استبداد بدل شدند.
علی شریعتی در وصفش چه زیبا می گوید:
«اگر اجباری که به زندهماندن دارم نبود، خود را در برابر دانشگاه آتش میزدم، همانجایی که بیست و دو سال پیش، « آذر» مان، در آتش بیداد سوخت، او را در پیش پای «نیکسون» قربانی کردند! این سه یار دبستانی که هنوز مدرسه را ترک نگفتهاند، هنوز از تحصیلشان فراغت نیافتهاند، نخواستند -همچون دیگران- کوپن نانی بگیرند و از پشت میز دانشگاه، به پشت پاچال بازار بروند و سر در آخور خویش فرو برند. از آن سال، چندین دوره آمدند و کارشان را تمام کردند و رفتند، اما این سه تن ماندند تا هر که را میآید، بیاموزند، هرکه را میرود، سفارش کنند. آنها هرگز نمیروند، همیشه خواهند ماند، آنها «شهید» ند. این «سه قطره خون» که بر چهرهٔ انشگاه ما، همچنان تازه و گرم است. کاشکی میتوانستم این سه آذر اهورایی را با تن خاکستر شدهام بپوشانم، تا در این سموم که میوزد، نفسرند! اما نه، باید زنده بمانم و این سه آتش را در سینه نگاه دارم.»
این روز به ما دانشجویان یادآوری میکند که در کنار تحصیل علم، رسالت اجتماعی خود را فراموش نکنیم...