hello

hello

سیسیسی



بیانیه کانون نویسندگان ایران در اعتراض به اعدام معترضین آبانماه


 رژه‌ی حکم‌ها

در خبرها آمده است :

حکم اعدام سه جوان، امیرحسین مرادی، سعید تمجیدی و محمد رجبی، به سبب شرکت در اعتراضات آبان‌ماه ۹۸ در دیوان عالی کشور تأیید شد.

رئیس کل دادگستری استان اصفهان روز جمعه، ششم تیرماه، از انتساب اتهام «فساد فی‌الارض» به هشت نفر از شرکت‌کنندگان در اعتراضات گذشته در این استان خبر داد.


گرچه در باره تایید حکم سه جوان معترض تکذیبیه‌ای نیز منتشر شده؛ مسلم است که شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران حکم اعدام این جوانان ۲۵ و ۲۷ را ساله صادر کرده است. همچنین اتهام «فساد فی‌الارض» در مورد هشت معترض می‌تواند مقدمه‌ی صدور حکم اعدام آنها باشد. چه تیراندازی به سوی معترضان آبان و کشتن صدها تن از آنها (در آماری بیش از هزار تن) و چه انشای حکم اعدام در باره برخی معترضان بازداشت شده، هر دو از یک نیاز حکومتی نشات می‌گیرد: سرکوب اعتراضات بالفعل و پیشگیری از اعتراضات بالقوه. اگر مشاهده می‌کنیم که دادگاه‌ها فعال‌تر از پیش به صدور حکم‌های سنگین پرداخته‌اند از آن رو است که با توجه به شرایط حاکم بر جامعه حتی برخی مقامات حکومتی نیز بروز اعتراضات مردمی را پیش‌بینی، و اینجا و آنجا، مستقیم و به اشاره، بیان کرده‌اند. 


حال قرار است این رژه‌ی حکم‌ها و این مارش قضایی با پراکندن آهنگ هراس در جامعه جلوی بروز آن پیش‌بینی را بگیرد. نکته‌ی مورد نظر این نوشته اما درست وغلطِ آن پیش‌بینی نیست بلکه تاکید بر حق آزادی بیان است. اعتراض شکلی از آزادی بیان و حق همگان است. هر کنش و واکنشی، "سخت" یا "نرم"، که منجر به سرکوب یا بازداشتن مردم از بهره‌مندی از این حق شود ضدیت تام با آزادی بیان است. حکم‌های اعدام که به منظور ایجاد رعب و وحشت در جامعه برای پرهیز مردم از اعتراض انشا و اجرا می‌شود فقط تباهی مهم‌ترین حق؛ یعنی حق حیات انسان نیست بلکه حق آزادی بیان او را نیز سرکوب می‌کند. بنابر این مخالفت با حکم اعدام اگر در هر جای جهان نگرش و رفتاری انسانی است در ایران آزادی‌خواهانه نیز هست. مردم ایران دلایل بیشتری برای مخالفت با حکم اعدام دارند به ویژه نویسندگان و هنرمندانی که آزادی بیان را، همچون هوا برای موجود زنده، لازمه‌ی کار خلاقه‌ی خود می‌دانند. برداشته شدن سایه‌ی شوم حکم اعدام از سر جامعه گامی مهم در دفاع از آزادی بیان است.

کانون نویسندگان ایران

9 تیرماه 1399




صدور احکام اعدام و زندان توسط جمهوری اسلامی را وسیعا مورد اعتراض قرار دهیم



رعدی که در آسمان می غرد، حامل طوفانی است عظیم که در راه است؛ فضای سیاسی ایران در هفته های اخیر تحولات کیفی شگرفی را پشت سر گذاشته است که علائم آن را در نزاع نفسگیر جامعه با حکومت بر سر سرنگونی حکومت آدمکشان اسلامی، به روشنی می توان دید. از یکسو اعتراضات جامعه در سطوح گسترده و همه جانبه میان کارگران، بازنشستگان، معلمان، زنان، دانشجویان و….. از سر گرفته شده و روز به روز اشکال گسترده تری به خود می گیرد؛ و از سوی دیگر حکومتی که برای تامین بقای سیاسی، تلاش دارد با تشدید میزان سرکوب تا سرحد نهایی خود از مهلکه سرنگونی، راه گریزی برای خود بجوید. جامعه ایران دارد فریاد اعتراضات و اعتصابات سراسری خود را زیر لب زمزمه می کند و برای جنگ نهایی با حکومت و برافراشتن پرچم خیزش توده ای، در مقیاسی فراتر از آنچه در آبانماه 98 شاهد بودیم، آماده می کند. این اوضاع، مختصات شرایطی است که این روزها بر جامعه حاکم است.


در پاسخ به این شرایط است که جمهوری اسلامی در هفته های اخیر صفوف خود و ماشین سرکوب خود را برای جنگ نهایی با مردم آماده می کند؛ احکام اعدام برای معترضین اعتراضات سراسری دیماه و آبانماه 98 و زمستان 96 صادر می کند؛ احکام زندان فعالین جنبش های مختلف مبارزاتی از کارگران و دانشجویان و معلمان گرفته تا زنان و معلمان و فعالین محیط زیست را تشدید کرده و یا به اجرا میگذارد؛ مرخصی زندانیان سیاسی مربوط به دوران کرونا را لغو کرده و آنها را به زندان برمی گرداند؛ احضار فعالین به دادگاهها و بازجویی های پی درپی آنها را گسترش داده است؛ و در مجموع به هر شکلی که می تواند با پیشبرد استراتژی ارعاب برای حفظ بقا، رو به جامعه ایران خط و نشان می کشد. اما چنین یورش سازمان یافته جمهوری اسلامی به جامعه و صدور احکام اعدام و شلاق و احکام سنگین زندان برای فعالین، نه تنها نشانی از علائم قدرت در حکومت ارائه نمی دهد، بلکه زوال، استیصال و درماندگی حکومت در برابر موج عظیمی از خشم و اعتراض جامعه ای را نشان می دهد که روی میز فضای سیاسی اش، تنها یک گزینه را باقی گذاشته است: "جمهوری اسلامی نابود باید گردد، همین امروز".


اما این مصاف حساس که در اذهان حکومت و جامعه به شکل دور تازه احتمالی اعتراضات سراسری تبلور یافته است، ادامه روندی طولانی تر از مبارزاتی است که سنگر به سنگر جمهوری اسلامی را به عقب رانده است؛ زمستان 96 که جامعه در آن، شعار "اصلاح طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا" را به مثابه ابراز علنی توده ایش برای سرنگونی حکومت اعلام کرد؛ خیزش عظیم آبانماه و در ادامه آن دیماه 98 که ماهیتا تعرض عملی و مادی جامعه برای به زیر کشیدن حکومت بود؛ شکست قدرتمندانه مضحکه انتخابات حکومتی در اسفندماه که تداوم تصمیم جمعی مردم ایران برای سرنگونی حکومت بود و حفظ ارزشها و آمال آبانماه توسط جامعه را به نمایش گذاشت. روندی که هر چند تحت شرایط کرونائی در ابراز خیابانی آن وقفه ای چند ماهه پدید آمد، اما رویکرد و سیاستهای حکومت در مواجهه با بحران کرونا خود به هیزمی تبدیل شد که بر وسعت خشم و اعتراض کلیت جامعه افزود.


کارگران، معلمان، دانشجویان، زنان، رنگین کمانیها، پرستاران، بازنشستگان، جوانان، خانواده های دادخواه، خانواده های زندانیان سیاسی و انسانهای برابری طلب ایران و آزادیخواه!


جامعه ایران دارد از اعتراض و خشم علیه حکومت جلادان اسلامی که حلقه حیات و زندگی انسانی را از عموم شهروندان سلب کرده است، می جوشد؛ این جامعه ایران است که همپای اعتراضات جهانی علیه نژادپرستی در هفته های گذشته از جان و دل فریاد زده است که من زیر زانوی سرکوب حکومت اسلامی بیش از چهار دهه است که نمی توانم نفس بکشم. گوشه گوشه جامعه صدای اعتراض مردمی است که می گویند نه به فقر و گرسنگی، نه به بیکاری، نه به تورم و حقوقهای زیر خط فقر، نه به سرکوب، نه به قتل ناموسی، نه به زندان و اعدام، نه به تبعیض، نه به استثمار و در یک کلام نه به حکومت اسلامی.


در این فضای اعتراضی و در این شرایط تعیین کننده سیاسی است که باید صدور احکام وحشیانه اعدام و زندان و شلاق و فشار مضاعف بر فعالین جنبش های مبارزاتی را که اساسا برای به تعویق انداختن موج جدید اعتراضات سراسری صورت می پذیرد، قدرتمندانه پاسخ و مورد اعتراض همه جانبه قرار داد. باید زمین سیاسی ایران را زیر پای جمهوری اسلامی داغ تر کرد و استراتژی اخیر حکومت برای سرکوب و ارعاب جامعه را به قدرت اعتراض سراسری به شکست کشاند؛ باید فضای مدیای اجتماعی را به بستر محاکمه حکومتی بدل کرد که معترضینش را یا با شلیک گلوله به سر پاسخ می دهد یا با اعدام و یا احکام سنگین و زندان؛ باید همه تشکلهای کارگری، دانشجویی، زنان و سازمانهای مردم نهاد با صدور بیانیه ها و اطلاعیه های خود، صدور چنین احکام جنایتکارانه اعدام برای معترضین حکومت را محکوم نموده و مورد اعتراض قرار دهند؛ در سطح بین المللی نیز ایرانیان خارج از کشور باید با اعتراض جمعی و با اعمال فشار حداکثری به دولتها، نهادها، سازمانها و مجامع بین المللی آنها را وادار کنند که حکومت اعدام، شکنجه، زندان و جنایت اسلامی را محکوم کنند.


نه به فقر، نه به سرکوب، نه به استثمار

جمهوری اسلامی سرنگون سرنگون

زنده باد آزادی و برابری، زنده باد سوسیالیسم


سازمان جوانان کمونیست

10 تیر 1399

30 ژوئن 2020



Report Page