Hands.

Hands.

http://t.me/BTSNSFW

خودت رو روی رون‌های عضله‌ای تهیونگ جلو کشیدی تا پک عمیقی به سیگار بین انگشت‌هاش بزنی و بعد دود رو به ریه‌هات و در اخر بازدمدش رو توی صورت بي نقصش رها كني. نیشخندی به حرف گوش کن بودنت زد و سیگار رو روی لب‌های درشت و قرمزش گذاشت.


به قدری بهش نزدیک بودی که عضوش رو دقیقا زیرت حس می‌کردی و این تورو تا مرز دیوونگی جلو می‌برد. بی‌توجه به دکلته‌ی جذب و کوتاه مشکی رنگت و جایی که روش نشسته بودی، خودت رو بیشتر جلو كشيدي و اینبار، عضوش دقیقا جای مخصوص قرار گرفته بود.


تهیونگ که کاملا منظور و زبان بدنت رو فهمیده بود بیشتر تورو منتظر نذاشت؛ شات کوچیکش رو یک ضرب بالا رفت و سیگار نصفه‌اش رو هم بیخیال شد و دست‌های استخونیش رو به رون‌های لختت گره زد و فاصله‌ی بینتون رو به هیچ رسوند.


لب‌های درشتش بی‌وقفه مال تو رو مک میزد و به قدری سرعتی و حرفه‌ای بود که از بین هر چهار تو بوسه‌اش فقط یکیش رو جواب می‌دادی. اما واست مهم نبود، تو عاشق همین سلطه‌اش بودی پس بدون نگراني خودت رو بهش سپردی.


دستش رو اروم وارد لباست کرد و انگشتاش رو روی عضوت گذاشت و فشاری بهش وارد کرد. حرکتش باعث شد چشم هات خمار و ناله‌ی غلیظی از بین لب‌هات ازاد بشه و فرصت استفاده از زبون رو بهش بده.


شهوت تمام وجود جفتتون رو گرفته بود پس قطعا کاناپه‌ی یک نفره جای مناسبی براي سكس نبود. تهیونگ درحالی که از لب‌هات دست کشیده و سراغ گردنت رفته بود، از پله‌های خونه‌اش بالا رفت و بدنت‌هاتون رو به تخت سپرد.


بنظر می‌اومد گردنت قسمت مورد علاقه‌ی تهیونگ از بدنتِ، چون بوسه‌های خیس و لاو‌بایت‌هایی که اونجا می‌کاشت تمومی نداشتن و کمکی به وضعیت سختی که توش قرار داشتی هم نمی‌کرد.

طوری که دندون‌هاش ترقوه و بالای سینت رو خراش می‌داد باعث میشد بخوای اسمش رو جیغ بزنی و ماهر بودنش رو مورد ستایش قرار بدی.


بالاخره دست برداشت و بدون اینکه دنبال زیپ لباست بگرده، اون رو توی بدنت پاره کرد. برات اهمیت نداشت چه بلایی سره لباس گرون قیمتت اومده، فقط به این فکر کردی كه این حرکتش چقدر جذاب بود.


سینه‌های برهنت نطرش رو جلب كرد و بهشون خيره موند. اون‌هارو توی دستش گرفت و با دیدن چفت شدن سینه‌هات مابین انگشت‌هاش نیشخند کثیفی زد و با صدای گرفته‌اش زمزمه کرد، "تو به دنیا اومدی تا سینه‌هات توی دست‌هام باشه."


حتی حرفش هم باعث شد بی‌قرار تر بشی و همينطور شرتت نمناك تر بشه.


تیشرت تیره‌اش رو در‌ اورد و به چشم‌هات زل زد و کمی بعد بدنش رو به بدن برهنت چسبوند و درحالی كه بوسیدن لب هاا رو از سر می‌گرفت، دستش رو از زیر لباس زیرت رد کرد و دوتا انگشت بلندش رو داخلت فرو برد.


نفست بالا نیومد و قوسی به کمرت دادی، درد کمرنگی که داشتی به مرور رفت و جای خودش رو به لذت داد، تهیونگ تکون دادن انگشت‌هاش رو داخلت بیشتر کرد و کمی بعد توی دستش خالی شدی. ناله‌هاتون تمومی نداشت و این برای جفتتون خوشایند بود.


تهیونگ درحالی که به چشم‌هات زل زده بود دست‌های آغشته به کامت رو لیس زد و ناله مردونه‌ای سر داد، "قراره دیکم سخت تر از دست‌هام تورو به فاک بده."

Report Page