Golden

Golden

[@Vhope_Vitamin]

زنجیر‌های ظریفی که روی عضله‌های مرد مثل طلا روی عسل دیده میشدند، آتش شهوت هر دو رو با نگاه کردن به دیگری بر می‌انگیخت. 

لمس‌های مالکیت طلبانه، چشم‌هایی که از حرص داشتن دیگری برق میزدند، لب‌هایی که روی هم کند و کاش میکردند و صداهای گناه‌آلودی که توی دالان‌های کاخ فرعون می‌پیچید و مارهایی که از روی گنج‌های طلایی، شاهد سایه‌ی سیاه عشق‌بازی‌ اون‌ها بر روی دیوار بودند.  


پارچه‌های حریر و گران‌بهایی که زیر نورهای کم‌سوی شمع‌ها، با عرق و کام اون دو مرد خیس و کثیف میشدند...

Report Page