Fuck Me
JOIN CHANNELدیر وقت شده بود و ساعت تقریبا از ۲ شب گذشته بود که جیمین تازه از سرکار برمیگشت.
به آرومی در رو بست و نگاهی به خونه که چراغش روشن بود کرد.
اکثر مواقع وقتی برمیگشت کوکیش خواب بود، ولی به نظر میومد بیدار باشه.
قدمی به داخل خونه برداشت و نگاهی به اطراف کرد، ولی با نبود کوک مواجه شد.
با دیدن لباسهایی که روی زمین افتاده شده بود، اخمهاش از کنجکاوی توی هم رفتن و به سمت کاناپه قدم برداشت.
با نزدیک شدن به کاناپه، چشمش به کوک افتاد که بدون لباس روی کاناپه خوابش برده بود و از سرما به خودش پیچیده بود.
اخمی کرد و دستی روی بدن سردش کشید.
از عصبانیت که چرا بدون لباس خوابیده، اخمی کرد و کوک رو بغل کرد.
کوک با حس عطر آشنایی و گرمای دوست داشتنیای، تکونی به خودش داد و لای چشمهاش رو باز کرد.
با دیدن جیمینش، لبخند کیوتی روی چهرهش نمایان شد و لب زد" بالاخره اومدی"
جیمین نگاهش رو به کوک داد " آره چاگی"
کوک که تمام مدت منتظر جیمین بود، بالافاصله لبخندش تبدیل به اخم معنا داری شد. " چرا انقدر دیر اومدی؟؟"
جیمین از حرکت ایستاده و نگاهی به کوک کرد " ببخشید یکم کارام زیاد بود جیمینی"
جیمین لبهاش رو آویزون کرد " تمام مدت منتظرت بودم تا بیای"
کوک لبخندی از این موضوع زد " واقعا؟ ببخشید بیبی اگه میدونستم کارمو زودتر تموم میکردم" حرفش رو زد و خواست قدمی برداره که با حرف جیمی از حرکت ایستاد.
" حالا که اومدی میشه به بیبیِ دوست داشتنیت رسیدگی کنی؟" حلقهی دستهاش رو دور گردن کوک محکم کرد و به آرومی بدنش رو به بدن کوک مالید.
کوک نگاه گیجی به جیمین کرد و جیمین لب زد" چند ساعت تمام بیبی هورنیت منتظرت بود تا بیای و بفاکش بدی" و بعد به آرومی لالهی گوش کوک رو به دهن گرفت و مک زد.
کوک که حالا فهمیده بود جیمین چرا لخت و بدون لباس خوابش برده، نیشخند تیزی زد و نگاه ترسناکش رو به جیمین داد" پس منتظر سهمیهی امشبت بودی هوم؟"
جیمین کمی خودش رو تکون داد و عضو نسبتا هارد شدهس رو به کوک مالید" اوهوممم" و بعد بوسهای به گردن کوک زد.
کوک دستهاش رو سمت دوتا لپ بوت جیمین برد و به آرومی از هم بازشون کرد و بعد از روی باکسر انگشتهاش رو به اون سوراخ نبضدار کشید " حفرهی تنگ و داغت هوس دیک ددی رو کرده هوم؟؟"
جیمین نالهی خفهای کرد و جواب داد" کل مدت میخواست عضو کینگ سایزت رو تو خودش حس کنه دد" و بیقرار قوصی به کمرش داد و عضو تقریبا هارد شدهش رو به شکم کوک مالید تا کمی از دردش کم شه.
کوک نیشخندی از بیطاقت بودن بیبیش کرد و بعد کنار گوشش زمزمه کرد " پس خودت رو برای یه شب سخت آماده کن" و همونطور که جیمین توی بغلش بود به سمت اتاق حرکت کرد..
بدون لحظهای وقفه جیمین رو روی تخت پرت کرد و به سرعت لباسهاش رو از تنش خارج کرد.
به آرومی روی جیمی خیمه زد و لبهای صورتی رنگش رو به دهن گرفت و با ولع مک میزد.
صدای بوسههاشون اتاق رو پر کرده بود و این کوک رو بیشتر و بیشتر تحریک میکرد.
با ولع لبهاش رو مک میزد و چند باری زبونش رو وارد اون دهن داغ میکرد.
دستش رو سمت عضو هارد شدهی جیمینش برد و با لمس کردنش باعث شد نالههای بیبیش اوج بگیرن و بیقرار به کمرش پیچ و تاب بده.
با جدا شدن از لبهاش، جیمین نالید" آهه.. دد، میخوامش.." و بعد دستش رو روی دست ددیش گذاشت و کمی بیشتر به عضوش فشرد.
کوک نیشخندی زد و به حرف اومد " به این زودیا قرار نیست بگیریش بیب"
به آرومی به سمت نیپل صورتیِ جیمین رفت و اون رو به دهن گرفت.
با زبون داغ و خیسش با نیپلش بازی میکرد و باعث میشد جیمین از لذت به خودش بپیچه.
کم کم به سمت پایین حرکت کرد و همزمان زبونش رو روی اون بدن سفید و خوشفرم میکشید و تمام نقاطش رو مزه میکرد.
وقتی رسید به باکسر مشکی رنگ جیمینش که حالا عضوش داشت پارش میکرد، اون رو به دندون گرفت و به آرومی پایین کشید.
با پایین کشیدن باکسرش، عضو خیس و کمی قرمز شدهش نمایان شد و باعث شد کوک با دیدن اینکه بیبیش چقدر تحریک شده نیشخند ترسناکی بزنه.
بوسهای به سر عضوش زد و نگاهش رو به جیمین داد" امشب جوری بهفاکت میدم که تا یه ماه نتونی درست راه بری"
جیمین نگاه خمارش رو به ددیش داد و لب زد " این بدن متعلق به توئه ددی... هرطور که میخوای بفاکش بده...!"