FRIENDS

FRIENDS

aylarvk
یه آپارتمان داغون،دوتا پسر


/کل داستان از زبون تهیونگه\

-1-

توی دبیرستان دیدمت.

موقع ناهار تنها نشسته بودی.

تنها بنظر میومدی.

من تنها بودم،دوستام پیشم نبودن.

خیلی سرشون با صدا کردن همدیگه تو دسشویی پسرونه گرم بود.

کنار تو نشستم.

راستی لبخندت خیلی بامزه بود.

بهم نزدیک شدیم،همیشه باهم بودیم.

وقتی بعد از ۳ سال فارغ‌التحصیل شدیم،چند روز بعدش بهم زنگ زدی.

خانوادت از خونه بیرونت کرده بودن.

"وقتشه که بزرگ شی" چیزیه که بهت گفتن.

داشتی گریه میکردی.

راستی یجورایی خنده دار بود،چون روز بعدش خانواده منم همون کارو کردن‌.

اون شبی که بهم زنگ زدی،اومدی خونه من.

برات چایی درست کردم.

روی تختم نشستیم.

فهمیدم خیلی خوشگلی،موهای بهم ریختت با اشکات که روی گونه‌هات خشک شده بودن.

اما من فقط میتونستم دل‌داریت بدم.

چون ما فقط،

دوستیم.


-2-

تو مدتی که دنبال خونه بودیم،پیشه چند تا از دوستامون موندیم.

دو تامون میدونستیم که نمیتونیم به کالج بریم.

ما هیچ ساپورت مالی از طرف خانواده هامون نداشتیم.

شاید برای این بود که میدونستن جوری که من دخترا رو میبینم،با جوری که اونا میخواستن ببینم فرق داشت.

نمیدونم،

فقط حداقل میتونم تورو ببینم‌.


-3- 

یه آپارتمان پیدا کردیم

داغون و قدیمی

قطعا از یه مبل بهتر بود.

اما حداقل روی مبل میتونستم نزدیکت باشم.

اسباب کشی کردیم،فقط یک تشک بادیه دو نفره توی تنها اتاق خونه.

خانوادت بهت یکم پول دادن برای خرید غذا اما هنوز دو تامون شغل لازم داشتیم.

خنده داره،خانواده من هیچی بهم ندادن.

انقدر پول نداشتیم که مجبور بودیم از اینترنت همسایه استفاده کنیم و باید از ارزون ترین بسته استفاده میکردیم.

با هم روی تشک بادی خوابیدیم.

با یک پتو.

با آب سردی که فقط برای ۱۰ دقیقه داشتیم با هم حموم کردیم.

حداقل ۵ روز در هفته فست فود میخوردیم.

حتی یه روز صبحانه نخوردیم.

اشکال نداره،

میدونستی وقتی میخوابی یکم خروپف میکنی؟

یه شب اسم منو آروم گفتی..


-4-

از وقتی اسباب کشی کردیم دو هفته میگذره.

تو توی کافه کار میکنی،من توی مغازه مواد غذایی.

ساعت کاریامون متفاوته اما اشکالی نداره.

وقتی میام خونه تو خوابیدی.

یه شب وقتی در ورودی رو بستم،داشتی گریه میکردی و اسممو میگفتی.

سریع اومدم تو اتاقمون(میتونم بگم "اتاقمون"؟)

داشتی در مورد پدر و مادرت و جوری که باهات رفتار میکردن و ترکت کردن کابوس میدیدی.

ژاکتمو و کفشامو درآوردم و بغلت دراز کشیدم.

بلیزمو محکم گرفته بودی و با اشکات خیسش کرده بودی.

اشکالی نداره تو منو داری،دوستت.


-5-

اولین اجاره خونمونو با پولای که نگه داشته بودیم دادیم.

داریم پولامونو جمع میکنیم یه تشک بگیریم بعدشم شاید زودتر اینترنت بگیریم.

راستی بغل کردنات باعث میشه تشک نرم‌تر باشه.


-6-

دیشب بیرون غذا خوردیم

با دوستامون از دبیرستان،یه دروهمی معمولی.

همه داشتن کارای قبل کالجشونو میکردن اما ما نه.

خیلی غذا نخوردیم که بمونه برای بعدن.

یکم وزن اضافه کردم چون همش فست‌فود میخورم.

توام داشتی درباره اضافه وزن غر میزدی،

اما شکمتو وقتی خواب بودی دیدم.

بامزه بود،مثله خودت.


-7-

از سر کار اومدم روی تشک نخوابیده بودی.

کجایی؟


-8-

شیفت من از ساعت ۹ صبح تا ۳ بعد از ظهره‌.

بعد برای یک ساعت استراحت دارم و دوباره تا ساعت ۱۰ شب کار میکنم.

اگه نمیخواستی هم‌خونت باشم،حتما بی خانمان میشدم.

فقط برای تو حاظرم این همه کار کنم.

لعنت بهش مثله پروانه دورت میگردم،هرکاری بخوای میکنم.

اما حتی تو متوجه اینا نمیشی.

تو زمان استراحتم خیلی بی انگیزه به سمت خونمون اومدم.

اونجا بودی،خوشحال شدم

خواب بودی


با یکی دیگه.


-9-

چرا دارم گریه میکنم؟

ما فقط دوستیم.


-10-

واو،آم..

چه احساسی باید داشته باشم؟قلب شکسته؟بی احساس؟

یا اصلا نباید اهمیت بدم؟

لعنت بهش

حتما باید یکی از دوستامون میبود؟


-11-

برگشتم سر کار

وقتی اومدم خونه منتظرم بودی

قطعا کار دیگه‌ای تو خونه حوصله سربرمون که احتمالا از بابا بزرگامون قدیمی تره نمیتونستی بکنی.

-"برای پول کردم،دیدم وقتی اومدی تو اتاق".

هیچ کلمه‌ای نتونستم بگم،خوشحالم با کسی قرار نمیذاری اما چند تا آدم گی تو کره هست؟

ینی منظورم اینه ازدواج گی‌ها اینجا قانونی نیست.

+"اوه".

-"جوری که منو تحسین میکنی رو میبینم تهیونگ".


شت.


-12-

گی هایی هستن که برای پول فقط با آدم سکس کنن؟؟!!

تو کره؟؟!!


-13-

-"جوری که منو تحسین میکنی رو میبینم تهیونگ"

+"چ-چی؟"

-"همش خواب نیستم یا حواسم نباشه وقتی دستاتو میکشی رو شکمم یا به نیم‌رخم زل میزنی.متوجه میشم وقتی انگشتاتو میزاری تو موهام.راستش بامزس."

+"من-من انجام میدم-"

-"تهیونگ،دوتامون میدونیم که تو گی هستی.خب حدس بزن چی؟منم دقیقا فقط از جنس مخالف خوشم نمیاد."

+"چن-چند وقته تو-"

-"یک ساله میدونم.فکر کردی استریتم؟"


آروم سرمو به معنای آره تکون دادم.

جونگکوک سرشو تکون داد،خندید و رفت توی آشپزخونه.

چطوری انقد آرومی وقتی من فقط با نگاه کردن بهت ذهنم لِه میشه.

-14-

نوشتن این نوت ها باعث شد بفهمم چقدر دوستت دارم.

-15-

گفتی شوخی کردی وقتی گفتی برای پول اون کارو کردی.

یکی از دوستامون از دبیرستان بود که روی تشک خوابیده بود و توام چون از شب گذشته خسته بودی خوابت برده بود.

خیالم راحت شد.

ولی الان من میدونم تو استریت نیستی، و توام میدونی که من استریت نیستم.

هنوزم میخوای هم اتاقی باشیم؟

-16-

کار ادامه داشت.

بعد از یک ماه و نیم بلخره یه تشک درست و بزرگ گرفتیم.

خیلی راحت بود و واقعا به پولش می‌ارزید.

توی سمت راست اتاقمون بود،روبروی در.

هنوز هیچ چیز تجملی نداشتیم اما این تشک خیلی بهتر از یه تشک بادیه.


هنوز منو بغل میکنی و خودتو به سینم میچسبونی که خیلی گیجم میکنه...

Report Page