" Friends "

" Friends "

@BTS_Cuples

میدونست نمیتونه هیچ وقت حسشو بگه...

حسی که چندین ساله توی قلبش مخفی کرده بود و هیچکسی هم ازش با خبر نبود.

منتظرروزی بود که بتونه از حسش حرف بزنه تا دیگه مجبور نباشه وقتی کنارشه خودشو جمع و جور کنه یا حواسش به کارایی باشه که نکنه کسی متوجه حسش بشه!

و اون روز فرا رسید....

قرار بود با هم تمرین رقص داشته باشن. چون اون و جین یکم لنگ میزدن برای همین مربی بهشون گفته بود باید 2 ساعت بیشتر از بقیه اعضا تمرین کنن.

تنها جایی که میتونست تنهایی با جین حرف بزنه...


_تهیونگ : هیونگ... میخوام راجب موضوعی باهات حرف بزنم


_ جین : بگو


_تهیونگ : من.... من...


جین لباسشو برداشت و اومد رو به روی  تهیونگ ایستاد

_جین : چیزی شده؟


_تهیونگ : من... دوستت دارم


جین چند ثانیه به چشمای تهیونگ خیره شد و بعد رفت سمتش


_ جین : ایگووووو کیوتی من... منم تورو دوست دارم


_تهیونگ : منظورم


جین به ساعتش نگاه کرد. تهیونگ رو از خودش جدا کرد و دوباره به چشماش خیره شد.


_جین : منم دوست دارم تهیونگ.. دوستای واقعی همیشه همو دوست دارن و خواهند داشت. تو همیشه توی قلب منی کیوت


تهیونگ هاج و واج به جای خالی جین خیره شد.....

اما اون نمی‌خواست دوست باشه

اون میخواست بیشتر از یه دوست باشه

اما...



حتی اگه برای همیشه دوست بمونیم...

بازم من این حسو نگه میدارم....

برای همیشه



❌کپی بدون ذکر منبع ممنوع ❌


[ ┄✧ @BTS_Cuples ✧┄ ]



Report Page