For you 🗒️💘
こもれび«گاهی اوقات، لازم نیست یه جمله سنگین توی کتاب یا مسئله فلسفی پیچیده یا همچین چیزایی رو جلوی چشمات ببینی تا چند دقیقهای بهش فکر کنی.
لحظات سادهای هستن که میشه درونشون غرق شد. من وقتی یه فنجون چایی رو توی دستام گرفتم، به بخارش زل میزنم و فکر میکنم. به اینکه این فنجون چای تازه دمه، و من میتونم این گرما رو روی پوستم و عطر تازگیش رو با بینیم حس کنم. همین افکار مثل دونه های گل پیچک توی وجودم رشد میکنن و من میفهمم زندهام.
یه وقتاییم زل میزنم به آسمون و برای چند لحظه ذهنم دیگه شبیه یه تئاتر شلوغ نیست؛ تبدیل به آینهای میشه که چیزهایی رو که میبینم منعکس میکنه. مثل آبی آسمون، نور خورشید که از بین برگ
ها راهش رو میگیره و میتابه روی پوستم و گرمش میکنه، صدای پرنده ها و نسیم خنکی که همه چیز رو در مورد زندگی هزار برابر بهتر میکنه. فلسفهی لحظات ساده میتونه خیلی پیچیده باشه چون اکثر فیلسوف ها و مردم عادی انقدر عجله دارن که از روشون میپرن و حسشون نمیکنن. از روی رودخونهها و برکهها و دریاها با سرعت میپرن که آخرش بفهمن کی بوده تمام این چاله ها رو پر از آب کرده؟ اون موقع من مینشینم کنار همون چشمه کوچیک و با نوک انگشتام سطح آب رو لمس میکنم. اونی که دنبالش میگردن همینجاست، زیر پوست انگشتای من، و جریان داره.
میبینی؟ گاهی وقتا جواب زندگی دقیقا بغلت نشسته. فقط باید برگردی، زل بزنی تو چشمای منتظرش، صورتش رو با دستات بگیری و محکم ببوسیش. لازم نیست قاره به قاره دنبالش بگردی، چون حتی نمیدونی چه شکلیه. بعضی وقتا جواب دقیقا همینجاست. باید عینک آفتابی گرون قیمتت رو برداری و ببینیش. فلسفه لحظههای ساده خیلی قشنگه»