first time

چی میشه اگر رابطشو با دوست پسرش به بدترین شکل شروع کنه و اون هیچی بلد نباشه.

از خواب با خستگی بیدار شد به خودش قوصی داد و سرجاش نشست به دوست پسر کیوتش که با بهترین شکل خوابیده نگاه کرد سرشو خم کرد و پیشونیش رو بوسید.

از تخت پایین امد و از اتاق بیرون رفت،بعد از شوستن صورت و خوردن صبحونه کت شلوار رسمی پوشید که سراغ کار اداریش بره:"جونگ کوک"

با صدای خوابالود جیمین بهش نگاه کرد:"جانم"

سرجاش نشست:"میری سرکار"

سرشو به اره تکون داد،ساعتشو دور دستش بست:"یخورده هم دیر میکنم"

لبخند کوتاهی زد منتظر موند قبل از رفتن ببوستش ولی با بسته شدن در خونه مواجه شد.

اخم کرد و دوباره سرجاش دراز کشید.

به یاد حرف دوستش افتاد که اگر بی تجربه تو سکس باشه نمیتونه جونگ کوک رو مال خودش کنه پس سریع لپ تاپشو رو تخت گذاشت و دنبال فیلم پورن گشت.

بعد از چند دقیقا بلاخره موفق شد و فیلم رو پخش کرد.

خونه پر از صدای ناله های که از دو پسر در لپ تاپ بود پر شده بود و این جیمین رو زیادی تحریک کرده بود.

سریع لپ تاپشو بست و به عضوش نگاه کرد:"وای چیکار کنم"

زیادی تحریک شده بود و نمیخواست به خودش دست بزنه.

از رو تخت بلند شد ولی نمیتونست اصلا راه بره بدو بدو میخواست وارد حموم بشه که در خونه باز شد:"وای چقدر حواس پرتم"

با صدای جونگ کوک خشکش زد،با این وضع نباید ببینتش.

میخواست وارد حموم بشه که مچ دستش گرفته شد:"جیمین"

انگار نیاز داشت اسمش با صدای عشقش صدا زده بشه محکم خودشو تو بغلش انداخت.

با تعجب به حرکت جیمین نگاه کرد:"چیشده عزیزم"

وقتی سرشو بالا برد با صورتی قرمز مواجه شده:"من...اههه"

سریع به عضوش نگاه کرد غیر ممکنه جیمین تحریک شده باشه،میدونست درد داره پس سریع سوئیچ ماشین و کتش رو کناری انداخت و جیمین رو دنبال خودش وارد اتاق کرد.

محکم رو تخت انداختش:"ددی"

با شنیدن این لفظ سریع شلوارشو از تو پاش در اورد:"لعنتی"