father
xانتظاراتی که از نقش پدری میرود، در سالهای اخیر پیچیده و دشوار شده است
يکشنبه ۷ شهريور ۱۳۹۵ ۱۱:۳۶
ترجمۀ: محمد معماریان
پژوهشها دربارۀ پدری، به بررسی تمایزات اساسی میان دو پدیده تمایل دارند: در یکسو پدریِ تأمینگر در خانوادههایی که مردان متأهل، کنار خانواده و شاغلاند و از مقدار قابل توجهی منابع یا سرمایه برخوردارند؛ و در سوی دیگر، پدریِ غیرتأمینگرِ مردان غیرمقیم، بدون شغل ثابت، غیرمتأهل یا در رابطۀ همخانگی، و فاقد منابع یا سرمایه که خانوادۀ ثابتی ندارند. اما تنوع پدرها بیش از این دو قسمِ سادهانگارانه است. در این مرور ادبیات، بیش از ۳۰۰ مطالعه بررسی شده است تا یک دیدگاه بهروز دربارۀ پدری ارائه شود. هدف این مطالعه این بوده است: معرفی مباحث جدید، بازگشایی بحثهای جاری، و نشان دادن گذارهای حیاتی در شیوههای کار، بازی و زحمتکشی پدران.
AddThis Sharing ButtonsShare to Google+Share to TwitterShare to Facebook
تخمین زمان مطالعه : ۳ دقيقه
آیا در عصر «پایان مردان» به سر میبریم (رازین، ۲۰۱۰)؟ آیا زمان آن رسیده که نقشهای مردان در کار و خانواده را از نو ترسیم کنیم (رُمانو و دوکوپیل، ۲۰۱۰)؟ رسانههای عامهپسند در ایالات متحده میگویند که ماجرا همین است؛ و تجربههای روزمرۀ مردان و تحقیقات جامعهشناسی نشان میدهند که در چند دهۀ اخیر گویا «پدری» دستخوش گذارهای مهمی شده است. آن فرض سنتی که پدران را با توانایی تأمین مالی خانوادههایشان تعریف میکرد، با رشد خود مردان را پای میز یک معاملۀ یکجا و مقطوع آورد: شغل خوب، مالکیت خانه، ازدواج، و پدری (تاونزند، ۲۰۰۲). مرز میان «پدران خوب» و «پدران بد» روزبهروز بیشتر با این ترکیب اقامت، رابطه و اشتغال تعریف میشود.
این دو نوع از پدران انگار انعکاس نابرابری فزایندهای هستند که در جوامع معاصرمان میبینیم. پژوهشها پیرامون پدری، به بررسی تمایزات اساسی میان دو پدیده تمایل دارند: در یکسو پدریِ تأمینگر در خانوادههایی که مردان متأهل، کنار خانواده و شاغلاند و از مقدار قابل توجهی منابع یا سرمایه برخوردارند؛ و در سوی دیگر، پدریِ غیرتأمینگرِ مردان غیرمقیم، بدون شغل ثابت، غیرمتأهل یا در رابطۀ همخانگی، و فاقد منابع یا سرمایه که خانوادۀ ثابتی ندارند (ماسیگلیو و رُی، ۲۰۱۲). اما مهمتر اینکه این دستهبندیها سادهانگارانهتر از آناند که تنوع گستردۀ تجربههای مردان در جامعۀ معاصر را نشان دهند. هرچه نکات بیشتری دربارۀ نقش پدران در مقام والدین کشف میکنیم، پرسشهایمان دربارۀ آنچه نمیدانیم چندبرابر میشوند.
کانون توجه من در این مرور ادبیات، بیش از ۳۰۰ مطالعه (۲۰۱۲-۲۰۰۴) عمدتاً در ایالات متحده است تا یک دیدگاه بهروز دربارۀ پدری ارائه کنم. برنامهام این است: معرفی مباحث جدید، بازگشایی بحثهای جاری، و نشان دادن گذارهای حیاتی در شیوههای کار، بازی و زحمتکشی پدران (و شیوههای قاببندی زندگیهایشان توسط ما). به خاطر دامنۀ گستردۀ تغییرات نوپدید در زندگی خانوادگی در ۳۰ سال گذشته، رویکردمان به پدری با بافتهای متنوع بومشناختی و تاروپودهای متکثر فرآیندهای بچهداری سازگارتر است.
این فصل به چهار بخش تقسیم میشود. در بخش اول، تحول انتظارات از مردان در خانواده را بررسی میکنم، چون پدران که روزی روزگاری میکوشیدند تا نانآور/تأمینگر خانواده باشند اکنون پذیرای پرورش و مراقبتی نیز شدهاند که در «پدری جدید» رایج در جامعههای مدرن مانند ایالات متحده رواج یافته است. همچنین تحقیقات پیرامون بچهداری مشترک و فرآیندهای بچهداری میان پدران و مادران را مرور میکنم. پژوهشها پیرامون خانوادههای یکجا و تفسیم کار خانوار همچنان فهممان از زندگی خانوادگی را شفافتر میکنند، و مطالعات پیرامون پیامدهای خاتمۀ چنین روابطی (به خاطر جدایی و طلاق، و در ماجرای نفقۀ کودک) ابعاد جدیدی به فهممان میافزایند. در بخش سوم سراغ پرورش کودکان توسط مردان در گذر زمان میروم و خصوصاً به اثبات تأثیر درگیری مردان بر رفاه کودکان (از کودکی تا بزرگسالی) توجه میکنم. در نهایت، با مرور یافتههای جدید پیرامون حبس (زندان)، مهاجرت، دغدغههای سلامت روان و عواقب اجتماعی گستردۀ نابرابری که هر روز شکل و شمایلی جدید به [پدیدۀ] پدری میدهند، چالشهای فراروی این پدری جدید را میکاوم.