Falling

Falling

𝑺𝒉𝒊𝒏


لوکیشن: کنار دریا


صدای امواج کوبنده مانع پخش شدن بازتاب قطرات بارون توی گوش پسر نشسته لب ساحل میشد


از هندزفری های مشکی رنگش اب میچکید و خدا میدونست چجوری هنوز سالمن و دارن اهنگ فالینگ رو توی گوش پسر پخش میکنن


افکارش مثل جملات اهنگ توی هم گره خورده بودن


سرش با نبض اهنگ نبض میزد و تنش میلرزید

لرزشش رو تقصیر هوای سرد و باد سوزناک مینداخت ولی در اعماق وجودش میدونست که اینجوری نیست


اون میلرزید چون میدونست سقوط کرده


از پرتگاه قلبی که زمانی متعلق به خودش بود سقوط کرده


پسر کنارش حتی ساکت تر از خودش بود


قهوه داخل ماگ مخصوصش به لطف قطرات مهلک بارون دیگه قابل خوردن نبود


هردوشون میون سکوتی که از صدتا فرياد بدتر بود انتظار میکشیدن


انتظار یه بهونه برای موندن

اما هرچی میگشتن، تنها پوچی نصیبشون میشد


انگشتر طلا توی انگشت حلقه پسر توی ذوق میزد


از رادیوی قدیمی دکه ای که پشت سرشون بود اهنگی پخش شد


پسر که حالا هندزفری هاش توی کیفش چپونده شده بودن گوشاش رو تیز کرد تا اهنگ رو بشنوه


I'm sorry don't leave me


I want you here with me


لبخندی که در تناقض با بغض درون گلوش بود روی لبش جا گرفت


"ولی من عشق اولت بودم"


با چشمای براق زمزمه کرد


"داری میری؟"


"متاسفم هری، تو متوجه نیستی"


I know that your love is gone


خواننده اهنگ فریاد کشید و صدای هق هق پسر کوچیکتر بین فریاد خواننده گم شد و اشکاش بین قطرات بارون


همه چی دست به دست هم داده بودن تا نشون ندن پسر چطوری شکسته


Don't go tonight


Stay here one more time


Reminde me what is like


And let's fall in love


One more time


I need you now


By my side


*با صدای هری تصور کنید


It's tears me up

When you turn me down


I'm begging please

Just stick around


*حالا صدای لویی


I'm sorry

Don't leave me

I want you here with me

I know that

Your love is gone


I can't breath


I'm so week


I know this isn't easy


Dont tell me that your love is gone


That your love is gone*


با به پایان رسیدن اهنگ هردوشون از جا برخواستن


اما کی زودتر از نیمکت فاصله گرفت و رفت مشخص نبود


بارون همچنان میبارید


ولی اینسری جای خالی دو پسر نشسته روی نیمکت از کیلومتر ها دورتر هم تو ذوق میزد


اینسری حتی نیمکت هم برای عشق ناکامشون اشک میریخت


جنگل براشون فریاد میکشید

و دریا خودش رو به تلاطم انداخته بود


دو پسری که در سکوت به همه چی پایان دادن

دردشون رو تو دل طبیعت ریختن

و طبیعت به جای اونها عزاداری کرد


کی میدونه

شاید تلاطم دریا ناشی از تلاطم چشمای دریایی لویی بود

و شاید فریاد جنگل ناشی از فریاد چشمای جنگلی هری


*متن اهنگ love is gone

Report Page