Fact

Fact

🇰🇷 . City Broadcast

210612, Xiao Zhan 肖战 :

خصوصیات اخلاقی جالبی درمورد جان :

Xiao Zhan

از اینکه حس کنه یکی بخواد گولش بزنه یا سرکارش بذاره بعد بگه شوخی کردم، از غیر مستقیم حرف زدن و تیکه کنایه انداختن و از اینکه حس کنه آویزون‌ یه نفره و حوصلش رو‌ نداره‌‌ ولی همچنان‌ به رفتار‌‌ " من با تو خوشم" ادامه بده‌‌ که همون دورویی‌ میشه متنفره.

هر غذایی‌ که بوش براش آزار دهنده باشه بدش میاد.

اگه کسی روش کراش بزنه خوشحال میشه، احتمالا کار خاصی نمیکنه فقط خوشحال میشه و ازش تشکر میکنه.

اگه عصبی بشه برای چند روز کوتاه بهش فکر میکنه و معمولا خودش رو‌ سرزنش‌ میکنه یا اینکه با یه نفر راجع بهش صحبت میکنه. در نهایت هم انقدر غر میزنه تا تخلیه بشه ولی خب این عصبانیتو‌ روی کسی‌ خالی نمیکنه.

وقتی خوشحاله خیلی پرحرف میشه و دوست داره راجع به اون اتفاق با هرکی که از راه میرسه صحبت کنه؛ بنظرش شادی رو باید با همه تقسیم کرد.

توی سئول شخص خاصی مدنظرش نیست.

ورزش کردن رو بخاطر حس خوب بعدش دوست داره، پیاده روی ورزش محسوب میشه؟ اگه آره که ورزش مورد علاقشه بخصوص اینکه توی مکانی باشه که بهش حس آرامش بده.

یه روز معمولی که کار خاصی نداشته باشه با فیلم دیدن، کتاب خوندن‌ و گشت و گذار توی فضای مجازی میگذرونه.

احساساتیه و به پریدن از یه شاخه به یه شاخه دیگه توی هر موضوعی‌ علاقه داره.

肖战

حس میکنه زندگی رو یه جاهایی‌ زیادی جدی میگیره و خیلی جاها باید بر طبل بی عاری بزنه، بی برنامگی و تنبلیش واسه انجام کارا و اینکه اگه بین دو راهی عقل و احساس باشه تا ابد همونجا میمونه و قدرت تصمیم گیریش رو از دست میده که این ۳ تا ویژگی رو باید درست کنه.

حس پیشرفت و امیدی که توی وجودش هست و اینکه میتونه تقریبا زود با بقیه ارتباط بگیره رو نقطه قوت خودش میدونه.

از آدمی که خودشو‌ بشناسه‌ و اهل صحبت کردن باشه، یه جورایی‌ حد وسطی از درون گرایی و برون گرایی‌ باشه‌، مسئولیت پذیر و تو محبت کردن و بیان احساساتش‌ مشکلی نداشته باشه خوشش میاد.

عشق رو توی سکوت توصیف میکنه.

گفته که نه فقط توی سئول که هیچوقت از کسی متنفر نشده؛ بنظرش اگه واقعا از یه نفر خوشت نیاد‌ نسبت بهش بی تفاوت میشی نه متنفر و وقتی متنفری‌ یعنی هنوز بهش فکر میکنی و حالا چه خوب چه بد برات مهمه.

اگه بهش یک میلیون دلار پول بدن بخشی از اون رو صرف بچه هایی میکنه که از هر لحاظ مشکلی دارن چون همیشه آرزوی قلبیش این بوده که به بچه ها کمک کنه و باقی موندش رو‌ هم صرف خودش و دوستاش میکنه مثل رفتن به یه سفر راه دور‌.

خودش رو یکی که یه جاهایی‌ غیر قابل پیش بینی میشه‌ جوری که حتی خودش هم شوکه میشه میدونه، پرحرفه و اینکه دوست داره روی اطرافیانش تمرکز داشته باشه که حواسش بهشون باشه‌.

Report Page