تداوم حمایت اروپا از ایران [برجام]؛ رهایی از مخمصه روسیه!

تداوم حمایت اروپا از ایران [برجام]؛ رهایی از مخمصه روسیه!

Jonas Blane‏ @SnakeDocTop
رشته توییت

1.پیشتر درباره ی تهدید به اختلال درجریان انرژی خلیج فارس (و همچنین کالا از دریای سرخ) که متضرر و درنتیجه مقابله کننده اصلی با آن چین و نه آمریکاست نوشته ام. این روزها بحث داغی درباره پشتیبانی اروپا از جمهوری اسلامی به شدت جریان دارد.

2.در توییتر فارسی اغلب علت این موضوع بیشتر ایدئولوژیک با اندکی چاشنی فحاشی (چپ فلان یا موگرینی بهمان) یا تا حد خفیف تری تجاری (دسترسی به بازار ایران) طرح می شود و صد البته به ندرت به طیف خاکستری مواضع اروپایی ها (کرنش کامل آلمان، موضع میانه فرانسه یا تندتر بریتانیا) اشاره می شود.

3.سایر گزینه ها مانند فروش سلاح یا خرید نفت نیز مطرح می شود. برخی تحلیل های آینده نگرتر به معضل احتمالی هجوم میلیونی پناهندگان به اروپا در صورت بی ثباتی در ایران اشاره می کنند.

4.اما اجازه دهید ابتدا به بحث مبادلات تجاری بپردازم. این نمودار سهم ایران و چندکشور را از صادارت آلمان نشان می دهد، سهم ایران به عنوان خریدارپانزده صدم درصد (2.56 از 1542 میلیاردیورو) محصولات صادراتی آلمان است. نوسانات فصلی صادرات آلمان حدود 6.36 میلیاردیورو بود.

5.پس بازار ایران حتی در حد یک چهارم نوسانات فصلی صادرات آلمان هم اهمیت ندارد. درحال حاضر بزرگترین شریک تجاری اروپایی ایران ایتالیاست و شما سهم کشورهای مختلف اروپایی از 10.8 میلیارد یورو صادرات اتحادیه اروپا به ایران را در این نمودار می بینید.

6.البته باید مد نظر داشت که منطقه یورو (19 نه 28 کشور) درسال 2017 به بقیه دنیا 2194 میلیارد یورو کالا صادر کرده است که باز هم سهم صادرات به ایران را چهاردهم درصد و ناچیز نشان می دهد.

7.اما آیا ایران بازار بزرگی است که می خواهند مانند پیش از 2006(تحریمها) بزرگترین شریک تجاری ایران شوند؟ اعداد می گویند چین با 19.5%، امارات با 16.8% و اتحادیه اروپا با 16.3% درصد شرکای اصلی تجاری ایران در2017 بودند. حتی با رساندن آن سهم به 50%، تاثیرش درکل صادرات یورو-19 [کشور] حدود 0.6% میشود.

8.پس بحث بازارکوچک فعلی ایران که با فساد و ناکارآمدی حاصل از جمهوری اسلامی امکان رشد محدودی دارد، نمی تواند عامل این همه صرف هزینه برای جمهوری اسلامی که خود واردکننده تنش تجاری-سیاسی به روابط اروپا با بازار بسیار بزرگتر منطقه (شورای همکاری خلیج فارس) است شود.

9.با کنارگذاشتن بحث صادرات [اروپا] به ایران، اجازه دهید (باتوجه به ناتوانی فعلی کشور از تولید قطعات کامپوزیت ایرباس) واردات نفت از ایران رابررسی کنیم. واردکنندگان اصلی نفت ایران را (2017) رانگاه کنید. دقت کنید که غایب بزرگ آلمان است! و مجموع واردات دیگر اروپاییها زیر0.5 میلیون بشکه در روز است.

10.پس بحث وابستگی مستقیم انرژی به ایران منتفی است و همانطور که در اخبار می بینیم عراق، عربستان و روسیه به سرعت درحال پرکردن خلا ایران در بازار هستند و خروج نفت ایران تاثیر تکاندهنده ای بر قیمت ها نداشته است.

11.پس به غیراز تلاش برای مقابله باهژمونی آمریکا (که راههای خیلی بهتری ازدفاع از ج.ا دفاع ناپذیربرای آن باید موجود باشد) چه دلیلی حمایت اتحادیه اروپا و در مرکزیت آن آلمان را ازایران می تواند توضیح دهد؟ از نگر من کلید اصلی در این نمودار که منابع انرژی آلمان را نشان می دهد نهفته است.

12.علیرغم سرمایه گذاری بسیار زیاد در انرژیهای تجدید پذیر آلمان شدیدا به منابع فسیلی وارداتی وابسته است. نفت 34.5% و گاز 22.6 % ازمنابع اصلی مصرف انرژی آلمان بوده اند(2016). حدس بزنید کدام کشور صادرکننده اصلی نفت به اروپاست؟ نگاه کنید.

13.اما آلمان در این میان وضعیت خاصی دارد و گلویش کاملا در چنگال روسیه گرفتار است. هرچند که روسیه به پول حاصل از فروش انرژی احتیاج دارد، اما گسترش سریع بازارهای آسیا (چین بزرگترین واردکننده نفت روسیه) امکان جستجوی مشتری جدید را برای آن آسان می کند.

14.در حالیکه نفت قابلیت حمل توسط سوپر تانکرها و زغال سنگ نیز قابلیت حمل دریایی و زمینی آسان از منابع دوردست را دارد، در بین منابع انرژی با منبع روسی یکی به سادگی قابل جایگزینی از محل دیگر نیست: گاز طبیعی که راه مقرون به صرفه حمل آن تا فاصله حدود 3500 کیلومتری خط لوله است.

15.بزرگترین دارنده منابع گاز دنیا روسیه است و در این نمودار حوزه های گازی روسیه (لکه های قهوه ای تیره) و خطوط لوله مرتبط با آنها را می بینید. اما دومین دارنده منابع گاز دنیا ایران است و صد البته اگر خط چین را نگاه کنید مشخص است که منابع گازی ما دورتر از منابع گازی روسیه نیستند.

16.منابع گازی کشف شده ایران برای فروش گازبه آلمان برای بیش از90 سال کفایت می کنند، شبکه گازی ایران تا مرز ترکیه رفته است و از آنجا که ترکیه درحوزه نفوذ روسیه نبود و عبور گاز اروپا از خاکش اهرم فشاری به آن می داد، فرصتی طلایی برای هر دو کشور پیش آمده بود. چند سرتیتر خبری بعد از برجام:

17.حال اگر دقت کنید عدم حضور لاوروف وزیرخارجه روسیه در عکس یادگاری امضای برجام (که صد البته کاغذپاره ننگ آوری بود از نگر من) هر چند که به احتمال زیاد به دلایل کاری بود، معنایی نمادین می یابد. اما جمهوری اسلامی با این فرصت به دست آمده چه کرد؟

18.بلی: پولها و فرصت به دست آمده را صرف و پیشبرد جبهه به اصطلاح مقاومت و بالتبع تشدید درگیری با ترکیه بر سرجنگ داخلی سوریه (همسایه ترکیه و نه ایران) کرد. بعدتر آن استراتژی حفظ جبهه مقاومت در سوریه شکست خورد و بشار اسد بعد از 5 سال صرف خون و مال در 2016 در آستانه سقوط قرار گرفت.

[حذف تصویر!]

19.راه حل چه بود؟ فرستادن قاسم سلیمانی به مسکو برای استغاثه و عجز و لابه و تقاضای کمک نظامی. ناگهان روسیه ای که سرمایه گذاری غیرمعمول خاصی برای حفظ بشار اسد در 5 سال قبل از آن نکرده بود با تمام قوای نظامی وارد شد. صد البته آنکه در روی زمین بیشتر در باتلاق سوریه فرومی رفت ج.ا بود.

20.نه تنها فرصتی طلایی برای آنکه با یک چرخش در سیاست خارجی از طریق کاستن گرفتاری انرژی بر روی اروپا همزمان با جلب متحدان تازه و عقب راندن روسیه که همواره تهدیدی برای ایران بوده است، ازدست رفت، بلکه با ماجراجویی ناشی از سرمستی اکنون نوع بی سابقه ای از تهدید درحال وقوع است.

۲۱.نگاه کنید به این خبر: اروپایی ها هنوز امید دارند که خود را از مخمصه ای که پس از جنگ سرد با دست کم گرفتن روسیه گرفتارکرده اند برهانند، هر چند گمان می کنم که به زودی آنها هم به همان نتیجه ای برسند که بخشی از مردم دردیماه 1396 درخیابانها فریاد زدند/تمام:


منبع: صفحه توییتر https://twitter.com/SnakeDocTop

Report Page