drivers license

drivers license

𝗠𝗮𝗿𝗶𝗲🦋° (@ArmyHall)

- کیم ا/ت...

با خنده رفتم سمت استاد که گواهی نامه‌م رو ازش بگیرم

+ من کیم نیستم استاد

باهام چشم تو چشم شد و خندید

- اینکه با فامیلی دوست پسرت صدات بزنم مشکلی داره؟ خب نمیتونم اون فامیلی عجیب غریبتو تلفظ کنم دختر

با خنده گواهی نامه‌م رو ازش گرفتم

امروز قطعا بهترین روز زندگیمه

من و استاد پارک باهم رابطه ی خوبی داشتیم و مهم تر از همه اون سوکجین هم میشناخت..

استاد پارک ازم خواسته بود تا تهیه مدارک رانندگیم رو به خودش بسپارم چون خیلی دوستم داشت و میدونست منو جین چقدر برای گواهی نامه گرفتنم هیجان زده ایم.

ازش تشکر و خداحافظی کردم


*فلش بک

برای بار دوم زنگ رو زدم که درو باز کرد

با گریه پریدم بغلش

_یااااه کیم ا/ت

با گریه اسمشو صدا زدم

+ سوکجینا

حلقه دستامو از پشت کمرش آروم باز کرد.. دستاشو گذاشت زیر چونم و سرمو بالا گرفت تا باهاش چشم تو چشم شن

و با صدای آرامش بخشش گفت: اشکالی نداره

اون تنها کسی بود که میدونست چقدر دوست دارم گواهی نامه بگیرم

اما چرا از پسش بر نمی اومدم

+ چرا هیچوقت از پسش بر نمیاام؟

_بر میای

_تو بهترینی ا/تا

+ مرسی سوکجینا

سرشو جلو اورد و بوسه ی کوتاهیو روی لبام گذاشت و باعث لبخندم شد

بازم جین

دلیل لبخندم

مثل همیشه

+ نمیخوای راهم بدی داخل؟

خندید و دستاشو رو به داخل باز کرد

_اووه چراا بفرمایید

_ولی دفعه ی دیگه اگه با ماشین خودت نیومدی راهت نمیدم

خندیدی و فحشی زیر لب نثارش کردی*


با ذوق سوار ماشین نقره ای رنگم شدم

آئودی R8

ماشینی که جین برام خریده بود

این که ماشینم رو جین خریده یکی از دلایلی بود که همیشه دوست داشتم گواهی نامه بگیرم...

این بار راجع به امتحانای رانندگیم چیزی به جین نگفته بودم تا سوپرایزش کنم

+ خب خب

+ بریییم

پای راستمو گذاشتم روی گاز و به سمت خونه‌ی کسی که نه بخشی از قلبم، بلکه تمامش رو فتح کرده بود با خوشحالی حرکت کردم.

به خونه‌ش که رسیدم با سوییچ در پارکینگ رو باز کردم

جین همیشه میگفت بهم ایمان داره و میدونه میتونم پس این سوییچ رو از قبل بهم داده بود تا با ماشین خودم وارد اینجا شم

ماشین رو به راحتی توی قسمت پارکینگ پارک کردم. پارک کردن رو بخاطر تمرین زیاد توی آموزشگاه خوب یاد گرفته بودم...

کیفم رو برداشتم و از ماشین پیاده شدم و در رو بستم و قفل رو زدم.

به سمت آسانسور رفتم. داخل شدم و دکمه‌ی طبقه ی چهار رو زدم.. توی افکارم راجع به ریکشن جین غرق بودم که آسانسور ایستاد.. درش به آرومی باز شد. به سمت واحد جین حرکت کردم

توی پوست خودم نمیگنجیدم

زنگ واحدش رو زدم

یک بار...

دوبار...

دوباره...

با بالا تنه ی لخت در رو باز کرد

خندیدم و خواستم بغلش کنم که صدای یه دختر از توی اتاقش اومد

با صدای زیرش اسمش رو دوبار تکرار کرد

- جین

- جینا

بعد با یه حوله سفید که متعلق به من بود از اتاقش زد بیرون

لبخندم کاملا از بین رفته بود

حالا با قلبی که به تپش افتاده بود

دستایی که لرزش افتاده بود

ذهنی که کنجکاو بود

دلی که نمیخواست باور کنه

و مردمک های لرزونم بهشون زل زده بودم

جین بین من و اون دختر مو طلایی خشک شده بود و با بهت نگاهمون میکرد

نمیدونستم چیکار کنم

پس فقط رفتم

رفتم و رفتم

صدایی نمیشنیدم

فقط میرفتم

به کجا؟!

حتی به اینم فکر نمیکردم

فقط میخواستم ازونجا فرار کنم

میخوام ازت دور شم جین

میخوام فکر کنم هنوز دوستم داری

سوکجینا

هنوز دوستم داری؟


وقتی به خودم اومدم دستام روی فرمون بود

و پاهام روی گاز

و تنها داشتم از خیابونی میگذشتم که آخرین بار تورو توش دیدم

با یه دختر دیگه

توی خونت

هنوز چهره‌ت رو توی ماشینای سفید میبینم

هنوز منتظرم بفهمم اشتباه دیدم

اشتباه کردم

هنوز میخوام باور کنم مثل قبلنا عاشقمی

مثل روزی که برام ماشین خریدی

روزی که بغلم کردی و گفتی اشکال نداره

روزی که گفتی من بهترین آدم زندگیتم

روزی که خندوندیم وقتی ناراحت بودم

هنوز منتظرم توی یکی از این ماشینا تویی باشی که میخواد بیاد بگه عاشقمه.. دلیل خنده هاشم..

میخواد مثل همیشه بغلم کنه و بگه معذرت میخوام! من اشتباه کردم! منو ببخش فرشته ی من..


چراغ های قرمز

تابلوهای ایست

صدای بوق ماشینا

من با چشم های اشکی

سر خونی

و استخون های شکسته

توی ماشینی که تو برام خریدی

و آدم هایی که هیچکدومشون تو نیست

دارم سعی میکنم چهره ی خندون و عاشق تورو برای آخرین بار به یاد بیارم

تو اینجا نیستی سوکجینا

و همه ی افکار و انتظارات و خواسته های من اشتباه بود

اما من هنوزم عاشقتم عزیزم

Report Page