Dream
@Queen_Del_Reyدر این رویاها همیشه تو هستی:
پسر در سوییشرت،
پسر روی پل، پسری که من رو همیشه نگه میداره
از پریدن از روی پل.
اوه، چیزهایی که وقتی میترسیم خلق میکنیم و میخوایم نجات داده بشیم.
جیپ تو. دندانهای تو. قهوهای که برایم خریدی.
میشه در رویاها ملاقاتم کنی؟ خوشحالم میکنه.
دیدن دوستان در شب شیرینه، هرچقدر اون زمان کوتاه باشه.
تقریبا هر شب این هفته رویات رو دیدم
اما در شب من رویای عشقی چنان سنگین را میبینم که ستون فقراتم را میلرزاند—من یک معشوق را در رویاهایم میسازم که باعث میشود عشق مثل جدا کردن نمک از آب به نظر بیاید.
هیچ تسکینی نیست، در خوابم میبینمت
و همه بهم یورش میارن، اما من میتونم حس کنم که لمسم میکنی
رهاییای نیست، در رویاهام حست میکنم
به من میگی خوبم
بدنت در رویایی به من گفت از چیزی نترسیده
کـ
برای من روزها طول میکشه تا از یک رویا که تو داخلشی بازیابی کنم.
امیدوارم اوضاعت خوب بگذره.
گنزی گفت ”وقتی من رفتم“، با مکث ”رویای یک جهان رو برام ببین. هر شب یک چیز جدید.“
در رویایی دیدمت
به سمتم اومدی
شیرینترین خیال بودی، چه الهام زیبایی
دلیل و توضیحی نبود
خیالی کامل