جدال فقر و ثروت در آوردگاه دهان و دندان

جدال فقر و ثروت در آوردگاه دهان و دندان


تصویری از تاریخ دندانسازی و نابرابری اجتماعی در اروپا

دهان، این حفره پر رمز و راز، هم زادگاه تحولات اجتماعی است. واژگانی که در طول تاریخ، از دهان رهبران بیرون جسته است گاهی پرشورترین امواج جنبش های رهایی بخش را به خروش در آورده اند و گاهی چون صاعقه بر سر تمدنها نازل شده اند و از آن پشته ای خاکستر ساخته اند. تعامل دهان و اجتماع اما از جنس حاکمیت یک سویه نیست. جامعه نیز تسلط خود بر دهان و دندان را با ساخت و پرداختن عرف های اجتماعی اعمال می کند. از اینروست که شکل و رنگ و اندازه دهان و دندان در بستر فرهنگ ها حامل پیام های گوناگون و گاهی در تضاد با یکدیگر است. برای نمونه می توان به معنا و مفهوم فاصله میان دندانها در دوران مختلف اشاره کرد. در کتاب «حکایات کنتربری» که قدیمی ترین متن ادبی باقیمانده به زبان انگلیسی از قرن چهاردهم میلادی است به زنی اشاره می شود که بخاطر فاصله دندانهایش او را شهوتران و هرزه می دانستند. در برخی جوامع آفریقایی اما فاصله میان دندانها نشانه جذابیت زنانه است. این در حالی است که در فرهنگ پزشکی جدید مولود غرب این فاصله بیماری قلمداد می شود.  

کارکرد دیگر دهان و دندان در مناسبات بشری نمایش قدرت، ثروت و جایگاه اجتماعی است. اقوام باستانی ساکن آمریکایی مرکزی با سوراخ کردن دندان خود جواهری در حفره دندانی قرار می دادند. پژوهشگران انسان شناسی معتقدند این آیین دردناک راهی برای نشان دادن جایگاه قدرت و ثروت فرد در اجتماع بود. در روزگار ما نیز تغییر دادن شکل و رنگ و لعاب و اندازه دهان و دندان برای بدست آوردن جایگاه اجتماعی از رونق نیفتاده است. برجسته کردن لبها و گونه ها، سفید کردن دندانها، روکش های زیبایی و حتی بسیاری از درمانهای ارتودنسی هیچ گونه ضرورت پزشکی ندارند. این مداخلات غیرضروری و گاهی آسیب رسان در دهان، توسط صاحبان حرفه پزشکی و آرایشگری، به منظور دست یافتن به مقبولیت و جایگاه اجتماعی انجام می شود. تداوم تغییر شکل دهان و دندان و هم چنین گسترش دامنه آن در روزگار ما نشان می دهد اهمیت دهان و دندان به عنوان سرمایه و نماد جایگاه اجتماعی پدیده ای منسوخ و متعلق به گذشتگان نیست.

پس از این مقدمه نسبتا طولانی، تصویری از تاریخ دندانسازی در اروپا معرفی می شود. پدید آورنده این اثر «توماس رونالدسون» نقاش و کاریکاتوریست انگلیسی است که در اواسط قرن هجدهم در لندن به دنیا آمد (سال ۱۷۵۶ م). او علاوه بر موضوعات اجتماعی به موضوعات پزشکی علاقمند بود و آثاری با موضوع دندانسازی نیز پدید آورد. مشهورترین اثر وی «کاشت دندان» نام دارد که در سال ۱۷۸۷ میلادی منتشر شده است. این نقاشی علاوه بر آنکه یک سنت دندانسازی درانتهای قرن هجدهم میلادی را به تصویر کشیده است نشانگر شکاف طبقاتی عمیق در انگلستان است. در این سنت، دندانساز در ازای مبلغی دندانهای سالم کودک یا نوجوان را خارج کرده و آنها را در دهان بیمار دیگری قرار می دهد.  بدیهی است فروشندگان دندان محرومان جامعه و خریداران دندان از اشراف و ثروتمندان روزگار بودند. باتوجه به آنکه در آن سالها شکر در انگلستان کالایی وارداتی و گران قیمت بود، گمان میرود دندانهای ثروتمندان بیشتر از فقرا در معرض پوسیدگی بوده اند.

برای درک بهتر این تصویر شناخت شرایط اجتماعی روزگار ضروری است. در دوران انتشار این اثر (نیمه دوم قرن هجدهم میلادی)، انگلستان شاهد تحولاتی بود که آینده اروپا و جهان را تحت تاثیر قرار داد. انقلاب صنعتی در انگلستان آغاز شده، پیدایش ماشین و ابزار نوع رابطه انسان با محیط اطراف را تغییر داده و با گسترش صنعت جمعیت شهرها رو به افزایش است. پدیده های جدید مانند صنعت آهن و نساجی نوید روزگاری نو می دهد. اندکی پس از انتشار این اثر اولین پل آهنی دنیا در غرب انگلستان ساخته می شود و راه را برای گسترش جاده ها و تبادلات هموار می کند. طبقه ای ثروتمند که از مزایای انقلاب صنعتی بهره می برند در حال شکل گیری است. علی رغم این پیشرفت های صنعتی، زندگی در شهرهای بزرگ پرجمعیت و آلوده مانند لندن برای اکثر مردم آسان نیست. کارگران در سخت ترین شرایط غیرانسانی و برای ساعات طولانی به کارگمارده می شوند. وضعیت بهداشتی در لندن نامناسب و اسف بار است و تا دهها سال بعد نیز بدین گونه خواهد ماند. برای مثال، شش دهه پس از انتشار این نقاشی، صدها نفر بدلیل مخلوط شدن آب شهر لندن با فاضلاب انسانی به وبا مبتلا می شوند و در وبای معروف این شهر به هلاکت می رسند (سال ۱۸۵۴ م).  در این زمان بیماریهای عفونی و واگیردار مهمترین عامل مرگ بشر است. دانش پزشکی بیش از صدسال تا زمانی که عامل بیماری های میکروبی شناخته شود فاصله دارد. حرفه دندانسازی نیز مانند روزگار در آستانه تحول است. کتاب های علمی در مورد دندانسازی نگاشته شده اما حرفه دندانسازی برخلاف پزشکی هنوز یک رشته دانشگاهی نیست. در این دوران، حرفه دندانسازی در انگلستان توسط دندانسازان تجربی و آرایشگران و آهنگران انجام میشود. اولین مدرسه آموزش دندانسازی دنیا شصت سال بعد از ترسیم این نقاشی در آمریکا تاسیس می شود (۱۸۴۰ میلادی).

در چنین روزگاری، توماس رونالدسون با ترسیم «کاشت دندان» علاوه بر ثبت گوشه ای از تاریخ دندانسازی، نابرابری اجتماعی و طبقاتی در دوران انقلاب صنعتی را به نمایش می گذارد. در مرکز این تصویر پسرکی با لباس تیره قرار دارد که پیشه او تمیز کردن لوله های دودکش و بخاری است. بالای سر او مرد دندانساز با لباس آراسته در حال کشیدن دندان پسر جوان دیده می شود. در سمت چپ این پسر، زنی ثروتمند که احتمالا قرار است دندانهای پسر فقیر در دهان او کاشته شود نظاره گر است. به نظر میرسد زن ثروتمند دماغش را با یک کیسه معطر پوشانده تا از بوی تعفن پسر ژنده پوش در امان بماند. در سمت راست تصویر، زن ثروتمند دیگری  نشسته در حالی که دندانساز با دقت دهان او را نگاه می کند. در پشت این دو نیز مردی خوش پوش در لباس آراسته دندانهایش را در آینه برانداز می کند. در سمت راست تصویر دو کودک فروشنده دندان در حال خروج از محل کار دندانساز دیده می شوند در حالی که بخاطر درد کشیدن دندان های سالمشان چهره در هم کشیده اند. یکی از این کودکان پولی که در ازای فروش دندان از دندانساز گرفته را می شمارد. روی در ورودی محل کار دندانساز نوشته شده «به دندانهای زنده پول بیشتری پرداخت می شود» که نشان میدهد پیشکسوتان حرفه دندانپزشکی نه تنها در کاشت دندان بلکه در داد و ستد دندان محرومان نیزنقش داشته اند.

پیشینه کشیدن دندان محرومان و کاشتن آنها در دهان ثروتمندان به آزمایش های جراح انگلیسی به نام «جان هانتر» باز می گردد. وی در سالهای میانی قرن هجدهم با انجام آزمایشهایی پیوند اعضای بدن را بین موجودات زنده تجربه کرد. از این آزمایشها تاج خروسی که در آن دندانی قرار دارد در موزه جراحان سلطنتی باقی است. او در سال ۱۷۷۱ با انتشار «تاریخ طبیعی دندان انسان» جابجایی دندان بین موجودات زنده من جمله انسان را شرح داد. به نظر میرسد انجام کاشت دندان به گونه ای که در این نقاشی دیده می شود چندان دوام نیافت و در پایان قرن نوزدهم منسوخ شد. آنچه موجب کنارگذاشتن این داد و ستد ناعادلانه و ماجراجویی پزشکی بیرحمانه شد ملاحظات اخلاقی نبود. آن گونه که از مطالب منتشر شده در گزارش های پزشکی آن روزگار بر می آید این روش، بدلایلی که امروزه برای ما آشکار است، بندرت موفقیت آمیز بود و حتی منجر به مرگ دریافت کنندگان دندان شده است. برای مثال در در سال ۱۷۸۵، مجله «مبادلات پزشکی» مرگ یک زن  بدلیل عفونت پس از کاشت دندان را گزارش نموده است. در سال ۱۷۸۹،  یکی از دندانسازان خاندان سلطنتی با انتشار مقاله ای در «مجله پزشکی لندن» موارد متعددی از مرگ و بیماری به علت عفونت های کشنده نظیر سیفلیس را روایت کرده است.

در پایان این یادداشت از دریچه تاریخ مروری می کنیم بر تفاوتهای روزگار حاضر با آنچه در نقاشی «کاشت دندان» دیده میشود. امروزه مرگ بر اثر عفونت و بیماری های واگیردار از علت های فرعی مرگ و میر است. کاشت دندان به شیوه بیرحمانه ای که در قرن هجدهم مرسوم بود انجام نمی شود و داد وستد دندان محرومان منسوخ شده است. دانش دندانسازی روشهای گوناگون برای ترمیم و جایگزینی دندان نیز ابداع نموده است. برای نمونه، در دهه های اخیر درمانهای پیشرفته و گران قیمت نظیر کاشت ایمپلنت های دندانی فراهم شده است.  اما این اخبار خوشایند روی خوش ماجراست. متاسفانه در بسیاری از کشورهای جهان، اکثریت اقشار جامعه توانایی مالی استفاده از پیشرفت های دندانپزشکی را ندارند وسهم آنها هم چنان همان کشیدن دندان است و بس. اگرچه خرید و فروش دندان دیگر رایج نیست، اما خرید و فروش اندام های دیگر بدن از سوی محرومان بويژه برای پیوند کلیه، بی آنکه تاسفی برانگیزد، انجام می شود. علی رغم بهبود چشمگیر کیفیت زندگی نسبت به دوران انقلاب صنعتی، به نظر میرسد تغییری در توزیع نامناسب قدرت و ثروت ایجاد نشده است. هم چنان محرومان ناچارند برای بقای خود و فرزندانشان آخرین سرمایه طبیعی یعنی جسمشان را به دیگران واگذار کنند. مایلم این یادداشت را با طرح چند پرسش به پایان برم. می دانیم که حرفه پزشکی در روزگار ما، بر خلاف دندانسازان قرن هجدهم، در داد وستد اعضای بدن محرومان مشارکت ندارد. اما آیا انجام جراحی های پیوند اعضای بدن که بر اساس این داد و ستد ظاهرا داوطلبانه اما بواقع از سر اجبار محرومیت صورت می گیرد اخلاقی است؟ آیا آیندگان همانگونه به حرفه پزشکی در روزگار ما خواهند نگریست که ما اینک به دندانسازان ترسیم شده در نقاشی «کاشت دندان» می نگریم؟


Report Page