چرا انجمن‌های دندان‌پزشکی «فشل» هستند؟

چرا انجمن‌های دندان‌پزشکی «فشل» هستند؟

نویسنده: دکتر شهاب دانشور، دندان‌پزشک و انسان‌شناس پزشکی


نگاهی آسیب‌شناسانه به انجمن‌های علمی و صنفی دندان‌پزشکی در آستانه انتخابات

تبار جامعه ما استبدادی است؛ به این معنا که جامعه ما ناتوان از مهار و محدود کردن قدرت دولت است. شاید یکی از دلایل آن کمبود یا ناتوانی نهادهای جامعه مدنی است که به عنوان چشم ناظر جامعه و اهرم فشار بر دولت عمل کنند. به آمریکا بنگرید؛ فردی که از سلامت روان چندانی بهره‌مند نیست دو سال است که زمام امور بزرگ‌ترین دولت جهان را به‌دست گرفته و در این دو سال با انواع چالش‌ها و مقاومت‌ها از طرف جامعه و افراد روبرو شده است. استعفا پشت استعفا، تحقیق و تفحص، تظاهرات و تحصن و اعتراض و حتی کارشکنی در پیروی از دستورات رییس‌جمهور، جو این روزهای واشنگتن را می‌سازد، چرا؟ چون جامعه مدنی این کشور سال‌هاست که شکل و قوام گرفته و کسی نمی‌تواند مثل یک حاکم جهان سومی دروغ بگوید و احکام دل‌بخواهی صادر کند.

انجمن‌های علمی و صنفی در کنار احزاب، سندیکاها و گروه‌های داوطلبانه بنای اصلی جامعه مدنی را بر می‌سازند. این گروه‌ها در کنار رسانه‌های آزاد و به تازگی شبکه‌های اجتماعی می‌توانند دولت‌ها را وادار به تمکین از خواست‌های عمومی کنند و یا در برابر تصمیم‌های نادرست و شتاب‌زده آنها سدی بگذارند. هرچقدر جامعه مدنی قوی‌تر باشد، دولت‌ها برای اجرای تصمیمات، خود را بیشتر به مشاوره و تأیید این نهادها نیازمند می‌بینند و حتی تلاش می‌کنند بین گروه‌های مختلف توازن به وجود بیاورند. مثلا مذاکرات در رابطه با دستمزد کارگران با حضور فرستادگان کارفرماها و کارگران در حضور نمایندگان دولت به سرانجام می‌رسد. (البته گروه‌های ذی‌نفع و ذی‌نفوذ سویه‌های منفی‌ای هم دارند که در این مقال نمی‌گنجد ولی باید از آن مطلع بود.)

انجمن‌های علمی و صنفی پزشکی (و دندان‌پزشکی) یکی از پایه‌های جامعه مدنی و تعیین‌کننده ضوابط علمی و صنفی برای این گروه‌های حرفه‌ای است، یا حداقل بر روی کاغذ باید چنین باشد! اما این انجمن‌ها در ایران امروز از حداقل‌های کارکرد خود نیز تهی شده‌اند. از میزان مشارکت در انتخابات تا نقشی که این انجمن‌ها در زندگی روزمره حرفه‌ای ما دارند، می‌توان اهمیت (و به راستی عدم اهمیت آنها) را دریافت. از میان ۲۵ هزار دندان‌پزشکی که در ایران مشغول کار حرفه‌ای ثبت شده هستند (از ثبت نشده‌ها و مهاجرین و دانشجویانی که کار غیرقانونی می کنند، فاکتور می‌گیریم!)، در بهترین حالت هزار نفر در یک انتخابات انجمن شرکت می‌کنند و در حقیقت افرادی که در هیأت‌مدیره این انجمن‌ها حضور دارند و کباده نمایندگی ما دندان‌پزشکان را حمل می‌کنند، حتی نماینده یک درصد از دندان‌پزشکان فعال نیز نیستند (این موضوع در رابطه با انجمن‌های تخصصی که به چند ده نفر تقلیل پیدا می‌کند و انتخابات بسیار بی‌رونقی را شاهد هستیم).

اما چرا دندان‌پزشکان اقبالی به این انجمن‌ها ندارند و برای حل مسائل و مشکلات خود از آنان یاری نمی‌گیرند؟ چند عامل را می‌توان برای این ناامیدی و بی‌اعتنایی برشمرد:

حضور چهره‌های تکراری

در تمامی بیست سالی که وارد حوزه دندان‌پزشکی شده‌ام، همواره یک سری چهره ثابت را دیده‌ام تا آنجا که از ندیدن آنها ناامید شده‌ام! ماندگاری برخی افراد در جایگاه‌های رفیع ریاست و مدیریت و وزارت البته قابل فهم است؛ اما اینکه افرادی در جایگاه‌های انتخابی چون هیات‌مدیره انجمن‌های علمی و صنفی تا این حد ماندگار شوند، کمی عجیب است. در حقیقت این میزان شوق خدمت و فداکاری در جامعه‌ای که افراد هر روز خودخواه‌تر و سودجوتر می‌شوند، چشمان هر انسان خوش‌بینی را تر می‌کند و البته به دل افراد بدبین نیز خلجانی وارد می‌کند که چاه نفتی که دوستان پیدا کرده‌اند، کجاست؟

عدم پیگیری حقوق صنفی

نقل است که در مجلس شورای ملی و در هنگام مطرح شدن انقراض سلسله قاجاریه و جایگزینی رضاخان، ناصحان و دل‌سوزان به دکتر محمد مصدق توصیه کردند که از نطق در مخالفت با تغییر سلسله خودداری کند و جان خودش را به مخاطره نیندازد. ایشان در پاسخ با این ناصحان جمله ماندگاری گفته بود که هنوز هم در گوش‌ها زنگ می زند. زنده یاد دکتر مصدق گفت: «توپچی عمری مواجب می‌گیرد که در روز جنگ توپ بیندازد. وکیل هم رأی مردم را گرفته است تا از حق آنها دفاع کند.»

این گفته مثال نقض انجمن‌های صنفی و علمی ما و چهره‌های همیشه ماندگار آنهاست! در سالی که با جهش ارزی قیمت مواد دندانی به طرز نامتناسبی (به رغم تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی) گاه تا سه برابر افزایش یافت، این چهره‌های شاخص صلاح خود را در این دیدند که به انتقادات آبکی و پیگیری‌های ناکافی اکتفا کنند. حال این صلاح آنها بوده و یا موکلان، الله اعلم! نهادهای ناظر بر این انجمن‌ها هم البته بی‌تقصیر نیستند!

عدم شفافیت، به خصوص شفافیت مالی

انجمن‌های علمی و صنفی پزشکی و دندان‌پزشکی برای تداوم کاری خود نیاز به جمع‌آوری حق عضویت دارند. این پول البته باید از جیب اعضا پرداخته شود تا امور انجمن بچرخد و انجمن تا حدی بتواند استقلال خود را در برابر صاحبان قدرت حفظ کند. این انجمن‌ها نیز همانند تمامی گروه‌های داوطلبانه باید به اعضای خود گزارشی ارائه کنند که این پول‌ها و دیگر منابع مالی واریزی چگونه تخصیص یافته و در چه راستایی هزینه شده است. طرفه اینکه ما از مدیر ساختمان مسکونی توقع داریم تا ترازنامه مالی (در حد حرفه ای) به ما ارائه کند ولی هیچ کدام نتوانسته و یا نخواسته‌ایم از انجمن‌های علمی- صنفی مرتبط حساب پس بکشیم که آقا! خانم! پول‌ها کجا می‌رود و چگونه خرج می شود! (البته در مجامع عمومی سالیانه یا دوره‌ای یک نمودار و آمار نمادین از سوی بازرس یا رییس هیات‌مدیره ارائه می‌شود ولی اینکه حسابرسی آن چگونه انجام شده و این آمار و ارقام تا چه حد درست است الله اعلم!)

دومین نکته در رابطه با مسأله شفافیت این است که مسئولان انجمن‌ها و کنگره‌ها چه ارتباطات مالی با شرکت‌های خصوصی دارند؟ هزینه سفرهای داخلی و خارجی، پذیرایی VIP و یا دیگر مسائل قابل ذکر و غیرقابل ذکر از کجا می‌آید و در ازای آن چه امتیازی ارائه شده است؟ این افراد ماندگار در ازای برگزاری کنگره‌ها چه قراردادهای نوشته و نانوشته‌ای را تأیید می‌کنند و… بگذریم!

عدم وجود رسانه های فعال

مجله‌ها و خبرنامه‌های انجمن‌های صنفی و علمی، خسته‌ کننده‌ترین مجله‌های این روزگار هستند و اگر به صورت رایگان و اجباری (!) به آدرس مطب‌ دندان‌پزشکان نمی‌آمدند، هیچ‌کس دلش برایشان تنگ نمی‌شد و سراغی از آنها نمی‌گرفت. این مجلات برای چه چاپ می‌شوند و چرا این میزان هزینه صرف آنها می‌شود؟ چرا گزارش‌های عملکرد و نظرخواهی از دندان‌پزشکان و اعضا جایی در این مجلات ندارند. مجلات انجمن‌ها به نظر مجلاتی بی‌روح هستند که از سر وظیفه چاپ می‌شوند و هیچ کارکردی برای تجمیع خواسته‌ها و ارائه گزارش و بحث‌های واقعی و مرتبط ندارند یا مسئولان آنها نمی‌خواهند که (به دلایل پیش گفته) داشته باشند.

عدم واکنش به مسایل اجتماعی مرتبط با حوزه های مشکلات مردم

انجمن‌های علمی و صنفی در کشورهای دمکراتیک نه فقط به خود بلکه به مردم و مراجعان نیز فکر می‌کنند و در اندیشه کمتر کردن مشکلات سلامتی مردم عادی هستند. این انجمن‌ها در زمینه محدود کردن دخانیات و سیگار کشیدن، مصرف قند و دیگر مواد مضر بیانیه می‌دهند و از دولت‌ها می‌خواهند که قواعد و مقررات برای مصرف و تولید آنها وضع کنند. حتی روندهای اقتصاد سیاسی موجد نابرابری و اختلاف طبقاتی که به سلامت فرودستان جامعه صدمه می‌زند بخشی از دغدغه این انجمن‌هاست و در بیانیه‌های آنها بازتاب پیدا می‌کند. حال آنکه انجمن‌های ما فقط به فکر تعرفه‌ها هستند و مردم را رها کرده‌اند تا در امواج فقر و نابرابری، بیش از بیش سلامت خود را از دست بدهند و خود نیز اعتبار و مقبولیت مردمی چندانی نداشته باشند.

سخن آخر

با توجه به آنچه گفته شد، به نظر نمی‌رسد انتخابات جدید انجمن‌های علمی و صنفی چندان با استقبال دندان‌پزشکان روبرو شود. پیش از آن باید تغییراتی اساسی در منش و روش پایه‌گذاران و اعضای انجمن اتفاق بیفتد و یا اینکه جامعه دندان‌پزشکان تکانی به خود بدهد و با مشارکت فعالانه خود بازیگران عرصه را وادار به تغییر کند و صحنه را متناسب با خواسته‌هایش تغییر دهد… به راستی میسر است؟


Report Page