Daddy

Daddy

YoonminIR

دراز کشیدن تو وان آب گرم با شمع های معطر اطرافش و واینی که توی رگ هاش جریان پیدا میکرد و بدنشو گرم تر میکرد حس بهشتو بهش میداد .

زیر لب آهنگ مورد علاقشو زمزمه میکرد و پاهاشو توی آب تکون میداد و به موج های کوچیکی که درست کرده بود خیره شد . سرشو از پشت به دیواره وان تکیه داده بود و به صدای باز و بسته شدن در حموم اهمیتی نداد .

یونگی که از سر کار برگشته بود با دیدن تصویر نفس گیر رو به روش نیشخندی زد و دوباره پیش خودش اعتراف کرد که جیمین زیباتر از هر اثر هنریه .

_ هممم ... حموم بدون من ؟

یونگی که صداش دورگه تر از هر زمان دیگه شده بود همزمان دکمه های سر استین رو باز کرد و استینشو تا رو ساعدش بالا داد .

جیمین خنده ی مستانه ای کرد و صداش بین دیوارا اکو شد .

- اومدیی ...

یونگی همینطور که به بدن سفید دوست پسرش چشم دوخته بود که بین کف ها و آب خودنمایی میکرد بهش نزدیک تر شد و لبه ی وان نشست ... دستش سمت لب های سرخ الهش رفت و بعد انگشتشو وارد دهنش کرد و زبونشو لمس کرد

جیمین عاشق لمس های بی پروای دوس پسرش بود و همیشه اونو به هیجان میاورد . یونگی بعد از اینکه از لب های بهشتی جیمین کام گرفت به سمت گردن کشیدش حمله کرد

و نقطه به نقطه ی گردن شیرینشو چشید و لمس کرد . ناله های ظریف جیمین کنار گوشاش میتونست اونو تا سر حد مرگ به دیوونگی بکشونه اما نمیخواست زود تمومش کنه . جیمین بدنشو بی قرار قوس میداد تا لمس های بیشتری دریافت کنه و اون دستای بزرگ و گرمو رو تمام تنش حس کنه . اون دستها ، حتی اگه بهش درد میدادن ، لذت میدادن ، یا حتی اگه تو جهنم رهاش میکردن بازم عاشق حس امنیت اون دستها بود .

- ااااههه د .. ددی

جیمین به ساعد یونگی چنگ انداخت و نگاه نیازمندش چیزی نبود که از چشم یونگی دور مونده باشه . اون توله ی کوچیک چیزی میخواست و یونگی قطعا بهش میدادش و بیبیشو بیشتر از این منتظر نمیزاشت . دستش رو بین رون های پر جیمین برد و بعد از لمس های کوتاه کمی عضو متورمشو مالید که باعث شد بدن جیمین از این حس بلرزه و بلند تر ناله کنه

_ دوسش داری بیبی بوی ؟

جیمین جواب سوالشو با ناله های بلندش داد و انگشتای کشیده ی یونگی سمت سوراخش که از نیاز نبض میزد رفت

_ برام بلند تر ناله کن مینی.. به ددی نشون بده چقد به لمس هام و انگشتام توی اون سوراخت نیاز داری و براش التماس میکنی زیبای من .

Report Page