Daddy🥺✨💕

Daddy🥺✨💕

✨🍭your little baby

خب داستانی که میخوام برات تعریف کنم داستان یه بیبی بویه که دلش دوتا مستر میخوست...

داستان از اونجایی شورع میشه که...

این منم که دارم با گربم بازی میکنم^^


یه روز من داشتم با کتیم بازی میکردم که حس کردم حوصلم سر رفته...

پس رفتم یکم توی گوشیم بچرخم که نیوز یکی رو دیدم و با کله پریدم توی چنلش:)

بعد از اینکه قوانین رو خوندم یکم ترسیدم ولی بازم حس هیجانم بهم اجازه نداد که کاری بکنم سو 

قبول کردم که بشم اسلیو جفتشون*^*

راستش یکم ترسیده بودم ولی فقط یکم بود..خیلی خیلی موچولو*^*

مسترام•.•

بعد از این که فهمیدم که قراره دوتا مستر فوقالعاده خشن داشته باشم کلی ترسیدم و رفتم زیر پتوم! 

ولی بعد یه اتفاقی افتاد!

یکی از مسترام بهم گفت که باهام مهربونه و ازم مراقبت میکنه و دوست داره که ددی صداش کنم*^*

خیلی خیلی خوشحال شدم که یکیشون حداقل یه کوچولو مهربونه پس خرذوق از زیر پتو کلی صداهای عجیب غریب در اوردم!


ددی جذابم*^*

همه چیز اوکی بود تا اینکه من میخواستم برم یه میتینگ ولی ددیم گفت اجازه نمیده!


مثلا اینجا ناراحتم که ددیم نزاشته برم میتینگ خوشبگذرونم:(

پس منم کلی اسرار کردم و حتی لوکاسم رفت به ددیم التماس کرد..

ولی ددیم بهش گفته بود که جونم براش مهم تره:)

منم خیلی از این حرف خوشحال شدم و فهمیدم ددیم خیلی مهربونه!

و واقعیتم این بود که من بهترین و مهربون ترین مستر دنیا رو داشتم:)

البته!

یه اتفاق بدی افتادش...

دوستم که رفته بود با ددیم حرف بزنه اونوعصبانی کرده بود و ددیم اومد منو دعوا کرد:(

من خیلی ناراحت شدم...چون کاری نکرده بودم...

اون شب کلی گریه کردم ولی ددیم گفت که اگه به حرفش گوش کنم دیگه ازم ناراحت یا عصبانی نیست!

پس منم شدم یه بیبی خوب^^

اینم منیم که ددیمو بغل کردم که اروم بشم*^*

بعد از همه ی اون روزا و موندن با ددیم...

اینو فهمیدم که مهربون ترین ددی دنیا ددی خودمه...

اون خیلی قویه 

جذابه 

مهربونه 

خوش قلبه 

صلح طلبه 

و درضمن بهم شکلات میده^^

و منم با بوتم بهش لذت میدم:)


و من اینو فهمیدم که ددیم یه ادم فوقالعادس...

اون انقدر بخشنده و مهربونه که حتی کسیو اذیت نمیکنه اگه دلیلی وجود نداشته باشه!

حتی بهش کمکم میکنه و این...

این حس خوبی بهم داد که ددیم همچین ادمیه...

ولی این اواخر 

ددیم خیلی خستس...

فشار زیادی روشه 

منم اینو درک میکنم 

خیلی دلم میخواد یجوری از خستگیت کنم ددی..

اما هیچ راهی برام وجود نداره...

خیلی متاسفم بابتش...

ولی امروز روز مهمیه...

میتونم بگم تو یه فرشته ی بی بالی...

و من خیلی خوشبختم که تو زندگیم دیدمت 

بدون که خیلی خیلی خیلی ارزش داری 

خیلی خیلی خیلی مهمی 

و هر اتفاقیم بیفته تو بهترینی

و حتی اگه همه ازت سرد بشن یا ولت کنن من بازم دوست خواهم داشت 

چون تو بهترین ددی دنیایی^^

*گریه کردن از شدت احساسات*

ددی امیدوارم همیشه سالم بمونی و به هرچی که میخوای توی زندگیت برسی...

میدونم که به همه ی ارزوها و رویاهات میرسی 

چون دیدم که چطور تلاش میکنی:)

امیدوارم دیگه خسته نباشی 

چه روحی چه جسمی 

و اینو بدون خیلی دوست دارم ددیم^^

حتی بیشتر از اوجولاتام*^*

بوس روی گونه هات ددی 

تولدت مبارک^^


I love you daddy

I love you daddy^^💕✨




Report Page