اگر زمان افت یک سم است زمان استراحت تجدید قوا و پادزهر است
کانالانرژیمثبت😷
شرکت دسکتایم که تولید کننده نرمافزارهای ارزیابی بهرهوری است ادعا میکند که نرخ طلایی نسبت کار به استراحت را پیدا کرده است
از مدرسه تا دادگاه: قدرت استراحت تجدید قوا کننده
در فصل یک از نتایج عجیب آزمونهای استاندارد ملی دانمارک آگاه شدیم. بچههای مدرسهای دانمارکی که آزمون را در بعد از ظهر داده بودند، نمرات بسیار پایینتری نسبت به دانشآموزانی که صبح امتحان داده بودند اخذ کردند. موضوع برای مدیر مدرسه یا سیاستگذار عرصه آموزش روشن است: هر طور شده، همه آزمونها را به صبح منتقل کنید. با این حال، محققان یک راه حل دیگر نیز کشف کردند که فراتر از مدرسه و آزمون نیز کاربرد دارد و توضیح دادن و اجرای آن بسیار ساده است.
وقتی دانشآموزان دانمارکی پیش از آزمون یک وقت استراحت بیست تا سی دقیقهای داشتند تا «بخورند، بازی و گفتگو کنند»، نمرات آنها پایین نیامد. در واقع، نمره آنها افزایش پیدا کرد. آن گونه که محققان اذعان میکنند، «یک وقت استراحت باعث بهبودی در عملکرد میشود که اثر بیشتری از کاهش ساعتی آن دارد» یعنی بعد از ظهر نمرهها کاهش پیدا میکند اما پس ازوقت استراحت، نمرهها با نرخ بیشتری افزایش پیدا میکند.
متاسفانه، مدارس دانمارک مانند بسیاری از مدارس دیگر در جهان، تنها دو زمان استراحت در هر روز در نظر گرفتهاند. بدتر از آن این است که گروهی از سیستمهای مدارس، با هدف افزایش سختکوشی و (از قضا) کسب نمرات بالاتر، در حال کاهش زمان استراحت و سایر وقفههای تجدید قوا کننده هستند. اما همان گونه که «فرانچسکا گینو» از دانشگاه هاروارد بیان میکند، «اگر بعد از هرساعت یک زمان استراحت در نظر بگیریم، نمرات در طول روز بهبود خواهند یافت».
بسیاری از دانشآموزان جوان در زمان افت، عملکرد پایینی دارند که دو خطر را ایجاد میکند نخست اینکه معلمان را در ارزیابی پیشرفت دانشآموز به خطا میاندازند و دیگر اینکه مدیران را به این نتیجه میرسانند که محتوا و نحوه آموزش را عامل اصلی قلمداد کنند در حالی که موضوع واقعا زمان برگزاری آزمون است. محققانی که این پدیده دانمارکی را مطالعه کردهاندمیگویند: «ما معتقدیم این نتایج دو کاربرد مهم در سیاستگذاری دارند، نخست اینکه در هنگام تصمیمگیری در مورد طول روز درسی و همچنین تعداد و طول زمانهای استراحت، باید خستگی شناختی را هم در نظر بگیریم. نتایج ما نشان میدهد که روزهای تحصیلی طولانی مدت قابل توجیه است البته در صورتی که تعداد زمانهای استراحت مناسب باشد. دوم اینکه سیستمهای ارزیابی مدارس باید تاثیر عوامل خارجی در نمره امتحانات را نیز در نظر بگیرند. رویکردبهتر این است که طوری برنامهریزی کنیم که آزمونها دقیقا بعد از زمان استراحت برگزار شوند».
شاید منطقی است که یک لیوان آب سیب و چند دقیقه گشت و گذار بتواند در حل مسائل ریاضی به کودکان هشت ساله معجزهآسا باشد. اما استراحتهای تجدید قوایی برای بزرگسالان با مسئولیتهای مهمتر نیز تاثیر مشابهی دارد.
در آمریکا ، دو هیئت قضایی حدود 40 درصد درخواستهای آزادی مشروط زندانیان را بررسی میکنند. در راس این هیئتها قضاتی هستندکه کارشان این است که پرونده زندانیان را یکی پس از دیگری استماع کنند و در مورد سرنوشت آنها تصمیم بگیرند. آیا این زندانی به دلیل اینکه بخش قابل توجهی از محکومیت خود را سپری کرده است و علائم کافی از اصلاح شدن را نمایش داده است باید آزاد شود؟ آیا مجرمی که قبلا آزادی مشروط دریافت کرده است، اکنون میتواند بدون دستگاه ردیاب خود آزادانه رفت و آمد کند؟
قضات میخواهند منطقی، هشیار و خردمند باشند و بر اساس واقعیتها وقانون عدالت را اجرا کنند. اما قضات انسان نیز هستند و در معرض همان چرخه روزانهای قرار دارند که سایر افراد از آن تاثیر میپذیرند. ردای مشکی آنها، نمیتواند ایشان را در برابر افت بعد از ظهر بیمه کند. در سال 2011، سه متخصص علوم اجتماعی (دو کانادایی و یک آمریکایی) با استفاده از دادههای این دو هیئت آزادی مشروط به بررسی تصمیمگیریهای قضایی پرداختند. آنها دریافتند که به طور کلی، احتمال اینکه قضات رای مثبت بدهند(رای به آزادی مشروط یا رای به آزادی رفت و آمد بدون دستگاه ردیاب) در صبحها بسیار بیشتر از بعد از ظهرهاست. (در این تحقیق انواع مجرمان، شدت جرم و سایر عوامل در نظر گرفته شده بود). اما الگوی تصمیمگیری پیچیدهتر و جذابتر از یک روند صبح و بعد از ظهر بود.
نمودار پایین نشان میدهد که چه چیزی رخ داده است. در اوایل روز قضات در حدود 65 درصد موارد رای مثبت به پرونده میدادند. اما با گذشت روز، این نرخ کاهش پیدا میکرد. دراواخر صبح، رایهای موافق آنها به نزدیک صفر رسید. در نتیجه اگر پرونده یک زندانی در ساعت 9 صبح رسیدگی میشد احتمالا با آن موافقت میشد و اگر همین پرونده در ساعت 11:45 دقیقه مطرح میشد، احتمال رای موافق به آن تقریبا صفر بود (فارغ از واقعیتهای پرونده). به بیان دیگر، از آنجا که تصمیم پیشفرض در این هیئتها عدم اعطای آزادی مشروط است، قضات در برخی از ساعتهای روز از آن عدول میکردند و در ساعتهای دیگر آن را تقویت میکردند.
اما ببینید پس از اینکه قاضی استراحت میکند چه اتفاقی میافتد. پس از نخستین وقت استراحت برای نهار، آنها به سرعت بخشنده میشوند (تمایل بیشتر به عدول از رای پیشفرض) و پس از چند ساعت نگرش آنها بسیار سختگیرانه میشود. اما مانند بچههای مدرسه دانمارک، در اینجا هم مشاهده میکنید که وقتی این قضات به وقت استراحت دوم خود میروند چه اتفاقی میافتد (یک وقفه تجدید قوا کننده در بعد از ظهر برای نوشیدن آبمیوه و یا چرخی درسالن تفریحات). آنها به همان نرخ ارای موافق که در ابتدای صبح داشتند برمیگردند.
کمی به پیامدهای این موضوع فکر کنید: اگر بر حسب اتفاق، پیش از زمان استراحت در برابر هیئت بررسی آزادی مشروط قرار بگیرید و نه پس از آن، احتمالا چند سال دیگر را در زندان خواهید ماند (نه به دلیل واقعیتهای پرونده بلکه به خاطر زمان روز). محققان میگویند نمیتوانند دقیقا مشخص کنند که چه چیزی عامل این پدیده است. شاید دلیل آن این باشدکه خوردن باعث بالا رفتن سطح گلوکز قضات میشود و ذهن آنها را تجدید قوا میکند. شاید فاصله گرفتن از مسند رای، روحیه آنها را بهتر میکند. شاید قضات خسته هستند و این وقت استراحت خستگی آنها را کم میکند. (یک تحقیق دیگر در دادگاههای فدرال ایالات متحده نشان داد که در اولین دوشنبه پس از تغییر ساعت به خاطر فصل، وقتی مردم به طور میانگین حدود 40 دقیقه کمخوابی دارند، رای زندان قضات به طور معمول حدودا 5 درصد طولانیتر از رایهای صادره در سایر دوشنبهها است).
که خوردن باعث بالا رفتن سطح گلوکز قضات میشود و ذهن آنها را تجدید قوا میکند. شاید فاصله گرفتن از مسند رای، روحیه آنها را بهتر میکند. شاید قضات خسته هستند و این وقت استراحت خستگی آنها را کم میکند. (یک تحقیق دیگر در دادگاههای فدرال ایالات متحده نشان داد که در اولین دوشنبه پس از تغییر ساعت به خاطر فصل، وقتی مردم به طور میانگین حدود 40 دقیقه کمخوابی دارند، رای زندان قضات به طور معمول حدودا 5 درصد طولانیتر ازرایهای صادره در سایر دوشنبهها است).
توضیح این موضوع هر چه باشد، اما عاملی که نباید در تصمیمگیریهای قضایی تاثیر داشته باشد و ربطی به خود عدالت نیز ندارد (اینکه آیا قاضی استراحت میکند یا این زمان استراحت چه وقتی است)، در تصمیم در باره اینکه آیا کسی باید آزاد شود یا در زندان بماند اهمیت زیادی داشت. و پدیده گستردهتر (که استراحت میتواند موجب کاهش تاثیر افت بعد از ظهر باشد) احتمالا در سایر تصمیمها و قضاوتهای مهم دیگر مانند تصمیمهای قانون گذاران، تصمیمهای مالی و تصمیمهای مسئولین پذیرش دانشگاهها نیز تاثیر دارد.
پس اگر زمان افت یک سم است و زمان استراحت تجدید قوا پادزهر، این زمانهای استراحت باید چگونه باشند؟ پاسخ واحدی وجود ندارد اما علم پنج اصل راهنما را ارائه میکند:
1. چیزی بهتر از هیچی است.
مشکل بعد از ظهر این است که اگر مدت زیادی روی کاری تمرکز کنیم، هدف خود در انجام این کار را فراموش میکنیم که به این پدیده «خوپذیری» میگویند. زمانهای استراحت کوتاه میتواند به ما کمک کند تا از خوپذیری اجتناب کنیم و تمرکز خود را بالا ببریم و تعهد خود در رسیدن به هدف را دوباره تجدید کنیم. و زمانهای استراحت مکرر بهتر از زمانهای استراحت هر چند وقت یکبار است. شرکت دسکتایم که تولید کننده نرمافزارهای ارزیابی بهرهوری است میگوید «موضوعی که در ده درصد کاربران برتر ما مشترک است، توانایی آنها در استفاده از زمانهای استراحت است». شرکت دسکتایم پس از تحلیل دادههای خود ادعا میکند که نرخ طلایی نسبت کار به استراحت را پیدا کرده است. تحقیقات شرکت چنین نتیجهگیری میکنند که افراد دارای عملکرد بالا پنجاه و دو دقیقه کار میکنند و سپس هفده دقیقه استراحت میکنند. دسکتایم هرگز دادههای خود را در مجلاتی که توسط همتایان ارزیابی میشود منتشر نکرده است، در نتیجه شاید نرخ بهینه شما کمی متفاوت باشد. اما دلایل بسیار زیادی وجود دارد که نشان میدهد زمانهای استراحت کوتاه کارآمد هستند (و در ازای هزینه کمی که دارند، سود قابل توجهی ارائه میکنند). حتی زمانهای استراحت بسیار کوتاه نیز میتواند مفید باشد.
2. حرکت بهتر از ثابت بودن است.
به ما گفتهاند که در شرایط کنونی نشستن، مانند سیگار کشیدن است (یک خطر روشن و واقعی برای سلامتی). همچنین نشستن ما را در برابر خطرات ناشی از افت بعد از ظهر نیز آسیبپذیر میکند که به همین دلیل است که ایستادن و قدم زدن به مدت پنج دقیقه بعد از هر ساعت میتواند سطح انرژی را بالا ببرد، تمرکز را افزایش دهد و «روحیه را تمام طول روز بهبود ببخشد و احساس خستگی را در بعد از ظهرها کاهش دهد». این استراحتها که محققان آن را «زمانهای کوتاه فعالیت» مینامند، در مقایسه با یک زمان سی دقیقهای برای قدم زدن تاثیرگذارتر هستند (این تاثیر چنان است که محققان پیشنهاد میکنند سازمانها «در طی روزهای هفته زمانهای استراحتی برای فعالیت بدنی تعیین کنند»). همچنین قدم زدنهای کوتاه مدت منظم در محل کار موجب افزایش انگیزه و تمرکز و بهبود خلاقیت میشود.
3. اجتماع بهتر از تنهایی است.
برای ما افراد درونگرا، تنهایی میتواند تجدید قوا کننده باشد. اما حجم انبوهی از تحقیقاتی که در مورد استراحتهای تجدیدقوایی انجام شده است، نشان میدهد که سپری کردن زمان با دیگران تا چه اندازه قدرتمند است خصوصا اگر در انتخاب اینکه زمان خود را با چه کسی بگذرانیم آزاد باشیم. در مشاغل دارای استرس زیاد مانند پرستاری، زمانهای استراحت اجتماعی نه تنها خستگیهای جسمی را کاهش میدهند و موجب کم شدن خطاهای پزشکی میشوند، بلکه نرخ استعفای کارمندان را نیز کاهش میدهند؛ پرستارانی که از این گونه استراحتها استفاده میکنند، احتمالا زمان بیشتری در شغل خود میمانند. همین طور، تحقیقاتی که در ادارات کره جنوبی انجام شده است، نشان میدهد زمان استراحت اجتماعی (صحبت کردن با همکاران در مورد چیزی غیر از کار) در کاهش استرس و بهبود روحیه نسبت به زمان استراحت شناختی (پاسخ دادن به ایمیل) و استراحت تغذیهای (خوردن یک خوراکی) موثرتر هستند.
4. بیرون بهتر از داخل است.
سپری کردن زمان استراحت در طبیعت از همه چیز بیشتر به ما نیرو میبخشد. نزدیک بودن به درختها، گیاهان، رودخانه و نهرها یک ابزار قدرتمند برای تجدید قوای ذهنی است که البته بیشتر ما از تاثیر این موضوع آگاه نیستیم. برای مثال، افرادی که بیرون قدم میزنند نسبت به کسانی که در فضای پوشیده قدم میزنند، در بازگشت، روحیه بسیار بهتری دارند و بهتر تجدید قوا کردهاند. اگرچه افراد پیشبینی میکردند که از قدم زدن در فضای باز شادتر خواهند بود اما میزان این شادی را دست کم میگرفتند. سپری کردن چند دقیقه در طبیعت بهتر از این است که این زمان را در داخل ساختمان سپری کنیم. نگاه کردن به بیرون از پنجره استراحت بهتری نسبت به نگاه کردن به دیوار یا اتاقک اداره است. حتی قدم زدن در فضای بسته اما در کنار گیاهان بهتر از انجام این کار در جایی بدون گیاه است.
5. رهایی کامل بهتر از نیمه درگیر بودن است.
اکنون کاملا روشن شده است که 99 درصد ما نمیتوانیم چند کار را به طور همزمان پیش ببریم. با این حال، وقتی کار را متوقف میکنیم، غالبا تلاش میکنیم تا استراحت خود را با یک فعالیت دیگر که به لحاظ شناختی خسته کننده است ادغام کنیم (بررسی پیامها، و یا صحبت با همکار در مورد مسائل کاری). این کار اشتباه است. همان تحقیقی که در کره جنوبی انجام شده بود و قبلا به آن اشاره شد، نشان میدهد که استراحت آرامش بخش (انجام حرکات کششی یا رویاپردازی) استرس را از بین میبرد و روحیه را بهبود میبخشد به گونهای که زمانهای استراحت چندکاری چنین اثری ندارد. همچنین استراحت بدون تکنولوژی «انرژی را بالا میبرد و خستگی احساسی را کاهش میدهد». آن گونه که محققان دیگری بیان کردهاند «جدایی روانی از کار، در کنار جدایی جسمی، مهم است زیرا فکر کردن در مورد کارهای شغلی در زمان استراحت میتواند منجر به خستگی شود».
پس اگر به دنبال یک زمان استراحت تجدید قوایی ایدهآل میگردید، ترکیبی از شال گردن کلاه و دستکش برای جلوگیری از سرمای عصرگاهی را به همراه داشته باشید و با دوست خود قدم کوتاهی در فضای آزاد بزنید و در مورد مسئلهای غیر کاری صحبت کنید.
وقفه هشیاری و استراحت تجدید قوا به ما امکان میدهند تا انرژی خود را بازیابی و تجدید قوا کنیم، خواه جراح باشیم یا متنهای تبلیغات را ویراستاری کنیم. اما دو نوع استراحت دیگر نیز ارزش تامل را دارند. هر دوی این دو از ویژگیهای زندگی حرفهای و شخصی بودهاند و تنها اخیرا در فضای قرن بیست و یکمی که میخواهد صندوق پیامها خالی، لپتاپها روشن و سرها پایین باشد، آنها را بیهوده، بیاثر و پوچ دانسته و کنار گذاشتهایم. اما حالا این دو در حال بازگشت هستند.
مهمترین وعده روزانه