Liar criminal

Liar criminal

Edited by @Ceraunophiler

Chnl:Bts_au

Follow @Bts_au for more scenario


هوا سرد بود و هیچ شومینه ای نبود تا گرمشون کنه.. البته که زیاد اینجا نمیموندن، اونا برای این

توی اون اتاقی که برای یه هتل قدیمی بود مونده بودن که اون بانک رو تخلیه کنن.

جونگکوک هر لحظه با دوربین شکاریه مشکی رنگش که جامونده از پدربزرگش بود داخل بانک رو چک می‌کرد تا همه ی کارمندا به جز مراقب اونجا خارج شن

-بریم؟

آروم توی گوش پسر بزرگتر زمزمه کرد.

-شاید باورش برات سخت باشه ولی تا بوسم نکنی هیچ کاری نمیکنم

متقابلا با همون تن صدای آروم مثل خودش گفت.

-من اگه بوس کنم جلو تر میرم برات بد میشه بیا بریم بعدش به فاکت میدم سوییت هارت چطوره؟

-یه بوس کوچیکو ازم دریغ میکنی خبیث

جونگکوک لبخند ملیح و شیطنت آمیزی رو به صورت پسر کرد

-امشب که نمیشه متاسفانه ولی فردا یه کاری میکنم نتونی حتی یه تکون کوچیک به شکمت بدی

جیمین نگاه خمارش رو بهش انداخت و برای اذیت کردن پسر کوچکتر، پرتش کرد روی مبل مشکی رنگ چرم و روش خیمه زد و پسر کوچیکتر فقط نگاهش می‌کرد

-مشکلی ندارم فردا من برای توام

پسر کوچیکتر با شنیدن صدای کیوت پسر بزرگتر قند تو دلش آب شد و با خنده بعد ازینکه لب های بزرگ پسر رو بوسید، بوسه ای کوچیک هم به نوک بینیش زد و راه افتادن

Insta:Btsau_

با دوتا اسلحه HK 416 و بدون ماسک برای پوشوندن صورتشون، شیشه های بانک رو شکوندن ترسی از هیچی نداشتن جونگکوک رئیس مافیا بود و جیمین پسری که فقط عاشق فیلمایی با ژانر جنایی معمایی بود.

*مردم با دیدن صورت یکی از دزدها نفس تو سینه هاشون حبس شد آره این همون خواننده ی معروف کیوتی بود که حالا با یه پسر هیکلی دارن یه بانک بزرگ رو میزنن*

-عاشق ماشینتم خیلی پر سرعته

-پس داری میگی عاشق صاحب ماشین نیستی نه؟

-چرا ولی ماشین بیشتر

-دارم واست

-صبر کن اوکی انقدر لازم نیست تند بری دیگه پلیس پشت سرمون نیست

-نوچ

Report Page