Corona
پست شماره 2-4-2021
🔷ادعای یک افسر ارشد اطلاعات چین در مورد واقعیت شیوع ویروس کرونا:
بگذارید این مقدمه را با گفتن این مطلب ارائه دهم که به هیچ وجه راهی برای بررسی اطلاعات زیر وجود ندارد ، به همین دلیل آن را در دسته "تجزیه و تحلیل" در این وب سایت قرار دادم. با این حال من این مقاله را پست میکنم،چون در من تلاش برای علت شیوع ویروس کرونا ویروس COVID-19 وجود دارد ، و ممکن است در طول مسیر پاسخ هایی بدست آورم.
من همه را تشویق می کنم که زیر این پست و در بخش نظرات ,نظرخود را بنویسند و آن را بطور گسترده در رسانه های اجتماعی به اشتراک بگذارند.
من یک شهروند چینی در ووهان هستم که دارای موقعیت عالی رتبه ای در اطلاعات نظامی هستم . من همچنین عضو حزب کمونیست چین هستم. من به عنوان یک مقام ارشد نزدیک به رأس حزب ، به اطلاعات طبقه بندی شده زیادی دسترسی دارم و در بسیاری از پروژه های فوق العاده مخفی دولت مشارکت داشته ام. من دکترای یک دانشگاه برجسته در یکی از کشورهای غربی را دارم ، به همین دلیل قادر هستم مقاله خود را به انگلیسی بنویسم.
من اطلاعاتی دارم که به اعتقاد من می تواند منجر به سرنگونی دولت من شود. این موضوع همچنین مربوط به میلیاردها نفر در خارج از چین است که هم اکنون همه آنها در معرض خطر زیستی هستند.
شنیدن اینکه اگر هویت من فاش شود ، زندگی من و همسر و پسرم به شدت در معرض خطر قرار می گیرند ، شما را متعجب نخواهد کرد. من از شما می خواهم به این واقعیت احترام بگذارید که من تمام حقایقی را که شناسایی من را آسان می کند از این مقاله جدا کردم.
در حال حاضر شما با شیوع اخیر 2019-nCoV آشنا خواهید شد ، همچنین به عنوان NCP یا به سادگی "ویروس کرونا" شناخته می شود. شما شنیده اید که منشأ آن از ووهان ، یک شهر صنعتی در چین است ، و از یک حیوان - به احتمال زیاد خفاش یا پانگولین - که در یک بازار حیوانات وحشی فروخته می شود ، ناشی شده است. به شما گفته شده است كه این بیماری مانند آنفلوانزا است كه در موارد شدید می تواند باعث ذات الریه ، نارسایی تنفسی و مرگ شود. سرانجام ، ممکن است شنیده باشید که اگرچه این بیماری بسیار عفونی است ، اما فقط برای افراد مسن یا کسانی که سیستم ایمنی بدنشان به خطر افتاده خطرناک است. میزان کشندگی رسمی تقریباً 2٪ یا همین حدود است.
همه اینها دروغهایی است که دولت چین با حمایت ضمنی دولت درسایه (کابال ) ایالات متحده و دوستانش در اتحادیه اروپا ، روسیه و استرالیا جعل کرده و توسط رسانه های مطبوع در همه این کشورها منتشر شده است.
بگذارید شروع کنم و به شما بگویم که جهان همانطور که شما فکر می کنید کار نمی کند. اگرچه کشورهایی مانند ایالات متحده و چین برای دستیابی به سلطه جهانی با هم رقابت می کنند ، اما این رقابت در برخی مناطق خاص محدود شده است. از بیشتر جهات ، دو کشور علاقه بیشتری به همکاری دارند تا بتوانند جلوی قدرت بیشتر سایر کشورهای رقیب را بگیرند. آنها همچنین علاقه دارند که قدرت واقعی را از دست شهروندان "عادی" خود دور نگه دارند. برای این منظور ، آنها سازوکارهای مختلفی دارند که به وسیله آنها اکثریت قریب به اتفاق رسانه هایشان را کنترل می کنند. به ویژه آمریکایی ها هنر ایجاد "تفرقه" ساخته شده بین دو حزب اصلی خود را که برای پنهان کردن این واقعیت است که هر دو در خدمت ارباب یکسان هستند ، به کمال رسانده اند.
https://t.me/arameshdartoufan
همین ملت ها همچنین دارای فناوری بسیار پیشرفته تراز آنی هستند که شما می توانید تصور کنید و با دقت از دید عموم پنهان مانده است. این شامل "هوش مصنوعی" پیشرفته است که "قادر به تضعیف کردن هر تصمیم گیری" در مورد هر انتخابات در جهان است. "عوامل بیولوژیکی و شیمیایی که می توانند الگوها و رفتارهای تفکر شهروندان را تا درجات وحشتناک دستکاری و کنترل" کنند. تکنیک های بسیار پیچیده دستکاری با استفاده از" شیوه های خواب آور" کاملاً ناشناخته برای عموم ؛ و سایر مواردی که اکنون آنها را بررسی نخواهم کرد. حرف من این است که ملت های بزرگ به همان اندازه همکاری با یکدیگر رقابت نمی کنند. هدف اصلی آنها پنهان کردن واقعیت های جهان , از مردم "ناآگاه" است.
فقط یک مثال بزنم ، در واقع هیچ سلاح هسته ای در هیچ کجای دنیا وجود ندارد. ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی همه آنها را در(طی قرار دارد منع گسترش سلاح هسته ای -م ) دهه 1970 از بین بردند و تکه تکه کردند ، و همانطور کشورهای مشتری آنها. همه فهمیدند که این سلاح ها بدون از بین بردن کل جهان قابل استفاده نیستند ، بنابراین نیازی به آنها نبود. اما با تظاهر به اینكه هنوز آنها را در اختیار دارند ، بازیكنان بزرگ توانستند قدرت های غیر هسته ای خود را حفظ كنند.
بگذارید به ویروس برگردم.
سال گذشته اعتراضات گسترده ضد دولتی در هنگ کنگ آغاز شد. کمیته دائمی حزب کمونیست چین این موارد را تهدیدی جدی برای سلامت و ثبات سرزمین مادری دانست. دولت آمریكا و اتحادیه اروپا هر دو می دانستند كه چینی ها مخفیانه روی یك عامل بیولوژیكی كار می كنند كه قرار بود معترضین را رام و مطیع جلوه دهد. بدون اینکه وارد جزئیات شوم ، روی آن پروژه کار کردم. ما سعی کردیم نوعی اسپری تولید کنیم که بتواند از بالگردها یا هواپیماهای بدون سرنشین ,پخش و پراکنده شود و منجر به عقب ماندگی ذهنی و تغییر رفتار شود.
طبیعتاً ، از آنجا که هنگ کنگ یکی از بازترین و بین المللی ترین شهرهای جهان است ، حزب کمونیست تصمیم گرفت که آزاد کردن عامل ویروس در هنگ کنگ بدون آزمایش اولیه آن بسیار خطرناک است. برای این کار به تعداد زیادی خوکچه هندی نیاز داشت. دو گروه برای این کار مشخص شدند.
در ابتدا ، ما تعداد زیادی از به اصطلاح "رادیکالهای اسلامی" را در استان سین کیانگ جمع آوری کردیم و آنها را به آنچه "اردوگاه های آموزشی" نامیدیم منتقل کردیم. ما چندین سال بود که از این اردوگاه ها برای آزمایش انسانی استفاده می کردیم ، اما اعتراضات هنگ کنگ به این معنی بود که تلاش مضاعف کردیم. ما زندانیان را در معرض عوامل مختلف آزمایشی "آلفا" قرار دادیم. از آنجا که این موارد "بدون بو و نامرئی" بودند ، و آزمایش شده ها از شرکت در آزمایشات پزشکی اطلاع نداشتند. نرخ بالای سرطان ، زوال عقل زودرس ، افسردگی خودکشی و مرگ ناشی از نارسایی اعضای بدن به راحتی سرپوش گذاشته می شد ، زیرا اردوگاه ها در مناطق بسیار دور افتاده از سرزمین مادری ما واقع شده اند.
https://t.me/arameshdartoufan
هنگامی که آزمایشات اولیه عامل "بتا" را به همراه داشت ، آنها را به استان هوبئی منتقل کردند و در آنجا در "یک مرکز آزمایش ویژه نظامی" در خارج از شهر ووهان مستقر شدند. این حتی یک راز کاملاً محرمانه نبود: وجود این مرکز در اخبار بین المللی گزارش شده است. حتی این واقعیت که در نزدیکی بازار حیوانات وحشی واقع شده نیز یک واقعیت شناخته شده است.
در آن زمان رئیس جمهور ما قبلاً یک سیستم "اعتبار اجتماعی" را معرفی کرده بود که به ما امکان می داد عناصر وفادار ، ضد انقلاب و بورژوازی را در جامعه خود شناسایی کنیم. با استفاده از امتیازات اعتباری اجتماعی - که از فعالیت های آنلاین ، رفتار خرید الکترونیکی و گزارش های اطلاع رسانان در جامعه مدنی گرفته شده است , برخی از بدترین مجرمان را انتخاب کردیم. این شامل وکلا و فعالان حقوق بشر ، مسیحیان ، همجنس گرایان ، هنرمندان ، روشنفکران ، افرادی که به زبان های خارجی صحبت می کنند و سایر موارد عنصر نامطلوب (از نطر ما )بود.
به محض اینکه این افراد مزاحم جمع آوری شدند و در مرکز مورد آزمایش قرار گرفتند ، ما آنها را در معرض آن "عامل ویروس" قرار دادیم که ماهیت آن (مانند مواد ) بیوشیمیایی در طبیعت بود و مانند یک آئروسل (اسپری ) نامرئی در هوا پخش میشد، مشابه ویروس های خاص . نتایج اولیه دلگرم کننده بود ، زیرا ما (در آزمایشات ) شاهد کاهش چشمگیر روان شناختی و کاهش در امکانات پردازش ذهنی بالاتر بودیم. اساساً ، افراد نامطلوب , به طور ملایم از نظر ذهنی از کار می افتادند ، این دقیقاً همان تأثیری است که می خواستیم برای آرام کردن جمعیت ناآرام هنگ کنگ ایجاد کنیم.
متأسفانه ، به سرعت مشخص شد که "عامل ویروس" اثرات دیگری نیز دارد. حدود یک هفته پس از آن افراد دارای علایم عقب ماندگی ، دچار اضطراب و حملات وحشت شدید شدند. در نهایت علائمی شبیه علائم "اسکیزوفرنیک پارانوئید" پیدا کردند. در آن زمان ، بدن آنها به سرعت خراب شد. آنها دچار "خونریزی گسترده داخلی" شدند. "دیواره عروق آنها حل شده" بود. آنها از چشمان و مجراهایشان خونریزی میکردند و بافت آنها از هم پاشید. به بیان دقیق تر غربی ، آنها شروع به ذوب شدن میکردند.
https://t.me/arameshdartoufan
مرگ معمولاً از طریق نارسایی چند عضو رخ داده است. قبل از این حداقل پنج روز رنج شدید داشتند که با مسکن قابل تسکین نبود. در این زمان بود كه من برای اولین بار پروتكل خود را نقض كردم و آن این موضوع بود که ، یك خانم مسن كه كارتون های افترا آمیز رئیس جمهور ما را منتشر كرده بود ، با چنان اصراری از من برای مرگ خواهش كرد و من احساس ترحم كردم و به او شلیك كردم. من توبیخ شدم ، اما خوشبختانه وقتی توافق كردیم که هزینه گلوله را جبران كنم ، این شكایت كنار گذاشته شد. و قسم خوردم که دیگر هرگز چنین احساس غیرضروری را نشان ندهم.
ما تصمیم گرفتیم که "عامل ویروس " ما غیرقابل استفاده باشد. چون برای اهداف ما بسیار مخرب بود. ما می خواستیم جمعیت هنگ کنگ به ما تسلیم شود. اما نمی خواستیم آن را نابود کنیم.
به طور طبیعی ، دوستان آمریکایی ما در آن زمان به کار ما علاقه مند شده بودند و از ما یک نمونه برای اهداف تحقیق و آزمایش خود خواستند. آنها اشاره کردند که مایلند از آن برای حل برخی مشکلات در "کشور ونزوئلا" استفاده کنند. به طور طبیعی ما باید موافقت میکردیم ، زیرا مایل بودیم روابط دوستانه ای با CIAرا حفظ کنیم ، اما با توجه به طبیعت بسیار سمی "عامل"، ما قبول نکردیم.
و این همانطور که مشخص شد ، یک اشتباه فاحش بود. زیراCIA متقاعد شد که ما چیزی بسیار قدرتمند را توسعه داده ایم و می خواهیم آن را برای خودمان نگه داریم. آنها مبلغ زیادی به یکی از محققان ما پیشنهاد دادند.و به طور احمقانه ، او با فروش نمونه ای(از عامل ویروس) به آنها موافقت کرد. ما به موقع متوجه زمان تحویل شدیم و سعی کردیم جلوی آن را بگیریم. اما توصیه میشود به خود زحمت ندهید که آن را در اخبار جستجو کنید ،چون هرگز در هیچ کجا گزارش نشده است - و ده ها نفر کشته شدند. از همه مهمتر ، "عامل " از دست ما در رفت (به دست سیا افتاد).
https://t.me/arameshdartoufan
این تیراندازی در بازار فروش حیوانات وحشی اتفاق افتاده است که به عنوان محل انتقال و شیوع ویروس از"حیوان به انسان" گزارش شده است که شیوع آن را آغاز کرده است. اما مسلماً چنین انتقالى وجود نداشت؛ این فقط مکانی بود که CIA قرار بود شیشه مهر و موم شده حاوی عامل بیماری را دریافت کند. هنگامی که شیشه توسط خائنی که توافق کرده بود آن را به آمریکایی ها بفروشد ، ریخته شد ،و خرد شد.
در حال حاضر من می فهمم که شما بدبین خواهید بود. اگر من واقعاً همان هستم که می گویم هستم ، چرا این اطلاعات را در اینترنت به اشتراک می گذارم؟ بگذارید به شما اطمینان دهم که هیچ دوستی در سیستم حکمرانی غربی ندارم. من سرزمین مادری خود را دوست دارم و به حزب کمونیست وفادار هستم. این (سیستم کمونیست) صدها میلیون نفر از هموطنان من را از شر بدبختی و فقر نجات داده است. با این حال من هم یک انسان هستم و وجدان دارم.از همه مهمتر ، من یک زن و یک پسر دارم.
وقتی فهمیدیم که عامل ویروس از دست رفته و شروع به گسترش می کند ، همه ووهان را به سرعت در محاصره قرار دادیم. من یکی از کسانی بودم که وظیفه مدیریت پساب آلودگی را بر عهده داشتم. البته ما نمی توانستیم چنین اقدام بزرگی را مخفی نگه داریم ، بنابراین تصمیم گرفتیم که به رسانه های دولتی خود دستور دهیم گزارش دهند که "ویروس کرونا" در ووهان مشاهده و گزارش شده است.در واقع ، البته ، هیچ "ویروس کرونا" وجود ندارد. همه اش صحنه سازی بود.
این یکی از همکاران من بود که به یک ایده نابغه ای دست یافت که وانمود می شد افراد مبتلا به آنفولانزای مشترک از ویروس کرونا رنج می برند. این به ما اجازه می داد ماهیت واقعی بیماری را پنهان کنیم. بگذار توضیح بدهم.
در آن زمان در چین فصل آنفولانزا بود. وقتی فهمیدیم که دیگر نمی توانیم شیوع عامل ویروس را کنترل کنیم ، نیروهای خود را به همه بیمارستانها فرستادیم و به همه پزشکان دستور دادیم که هر مورد آنفولانزای مشترک را "ویروس کرونا" اعلام کنند. ما با یک نام جدید - 2019-nCoV - روبرو شدیم و "برگه های صورت وضعیت" را توزیع کردیم که یک بیماری ساخته شده را توصیف می کرد..
"نتیجه این تصمیم این بود که ده ها هزار بیماری که به سادگی از سرماخوردگی یا آنفولانزا داشتند, اکنون تشخیص داده شده است که ویروس کرونای اسرا آمیز دارند , که اگرچه عفونی است اما اغلب کشنده نیست. در حالی که این باعث ترس مردم شد ، اما به ما این امکان را داد که این داستان را تبلیغ کنیم که این بیماری کشنده نبوده است. این واقعه همچنین به ما فرصت داد تا خود را برای مقابله با فاجعه ای که مطمئناً با تحمیل قرنطینه ووهان و دیگر شهرهای استان هوبئی به وجود خواهد آمد ، آماده کنیم".
https://t.me/arameshdartoufan
شما این را در اخبار نشنیده اید - و با توجه به وسعت ووهان ، با 11 میلیون نفر جمعیت ، حتی برای بسیاری از ساکنان شناخته شده نیست - اما در طی چند روز هزاران هزار نفر آلوده شدند و دیری نپایید که آنها متحمل مرگ های دردناک شدند که قبلاً توصیف کردم. در عرض یک هفته ، آنقدر اجساد وجود داشت که نمی دانستیم با آنها چه کنیم ، بنابراین به زندانیانی که درسیستم" اعتبار اجتماعی" نمره خوبی نداشتند ، دستور دادیم که اجساد را به داخل حومه شهر برده و در گورهای دسته جمعی دفن کنند. اما مخفی نگه داشتن این فعالیت بسیار دشوار بود و ما حتی نمی توانستیم همانطور که تعداد زیادی اجساد وجود داشت ، ادامه دهیم. "ما داستانی را منتشر کردیم که پنج میلیون نفر از ووهان "گریخته اند". در حقیقت ، البته ، بسیاری از این افراد به دلیل عامل فوت کرده بودند.
من به طور شبانه روزی در حال کار برای کمک به تنظیم این پوشش بودم. و زمانی که به اقدامات گذشته خود نگاه میکنم ، احساس شرم زیادی می کنم. در آن زمان هنوز اعتقاد داشتم که برای وطنم می جنگم و حاکمیت حزب درست و عادلانه است. اما در اعماق خودم به آن شک کرده بودم.
وقتی فهمیدم چه اتفاقی برای دکتر Li Wenliang افتاده است ، اعتقاد من به حزب حتی عمیقتر متزلزل شد. او یکی از معدود پزشکان بود که به طور دروغ از تشخیص بیماران آنفولانزا با "ویروس کرونا" امتناع کرد. به عنوان مجازات ، او برای کمک به انتقال اجساد مرده به گورهای دسته جمعی فرستاده شد. انتظار این بود که او به ویروس عامل آلوده شود و در اثر مرگ آزار دهنده بمیرد ، اما در کمال تعجب ما ، او به این بیماری مبتلا نشد.
شما البته خوانده اید که وی به دلیل "ویروس کرونا" درگذشت. اما به شما اطلاعات غلط داده شده است. یک گروهبان از پلیس مسلح خلق مخلوطی از هروئین و جیوه را به وی تزریق کرد که باعث تخریب ریه های او شد.
وقتی این موضوع را فهمیدم, مطمئن نبودم که کار درستی را انجام می دهم یا نه. در حالی که من معتقدم که این برای یک دولت خوب است که با خشونت حکومت کند ، اما من فکر نمی کنم که کشتن دکتر لی کار درستی بود. او مردی دلسوز و مهربان بود و به بیماران خود اهمیت می داد. سرزمین مادری ما چگونه از داشتن چنین پزشکی نباید بهره مند باشد؟
من نگرانی هایم را با همسرم در میان گذاشتم ، اما او مرا متقاعد کرد که نباید چیزی به مقامات بالاتر بگویم. او گفت که این خیلی خطرناک است. که آنها بیش از هر چیز برای وفاداری ارزش قائل بودند. و اینکه فقط اگر به تردیدهای خود در مورد اعمال اشتباه آنها اعتراف کنم ، مشکل پیدا خواهم کرد. وی همچنین اشاره کرد که ما از اولویت درمان پزشکی بهره مند شدیم. و به عنوان مقامات ارشد ، به طور منظم ماسک های پیشرفته" Hazmat" را که تنها فناوری شناخته شده ای است که می تواند از عفونت جلوگیری کند ، دریافت می کنیم. او از من خواست تا به پسرمان که هنوز کوچک است فکر کنم. اگر من صحبت می کردم و گرفتار می شدم ، زندگی ما در معرض خطر بود.
تقریباً در همان زمان مشخص شد که عامل ویروس کاملاً از کنترل ما خارج است. مانند آتش سوزی در سراسر استان هوبئی و فراتر از آن در حال گسترش بود و ده ها میلیون نفر را آلوده و همه آنها را به کام مرگ کشاند.
من می فهمم که باور کردن آنچه که من گفتم دشوار است ، زیرا به شما گفته شده است که فقط حدود 50،000 عفونت وجود داشته و مرگ و میر بسیار کمتری داشته است. اما اینها عفونت های آنفلوانزا بودند که به دروغ به عنوان "ویروس کرونا" که (در واقع )وجود نداشت اعلام شدند. عامل ویروس بسیار مسری تر از آن است و میزان کشندگی آن ، بر خلاف "ویروس کرونا" ، 2٪ نیست.
https://t.me/arameshdartoufan
خیر ، میزان کشندگی آن 100٪ است. هیچ کس از آن بهبود نمی یابد. هرکسی که به آن مبتلا شود, می میرد.و بسیاری از افراد به آن مبتلا می شوند.
استان هوبئی در یک ویرانه قرار دارد. بسیاری ازمحدودیت های مسافرتی که اعمال شده است و قرنطینه ها, برای جلوگیری از گسترش عامل ویروس ایجاد نشده است ,چون هیچ کس نمی تواند آن را متوقف کند ، نه تحریم ، نه ماسک صورت یا ضد عفونی کننده دست - بلکه برای متوقف کردن بازماندگانی که فاجعه را با چشم های خود دیده اند.
من بخشی از بزرگترین سرپوش گذاری و لاپوشانی در تاریخ بشر هستم: پنهان کردن مرگ دهها میلیون نفر. خیلی زود استان هوبئی فقط یک مرده غول پیکر نخواهد بود و حقیقت آشکار خواهد شد.
برای من ، نقطه عطف (این ماجرا) زمانی اتفاق افتاد که حزب دروغ دیگری گفت و آن دروغ خیلی وحشتناک بود حتی با اینکه من آنرا پذیرفتم . شاید شنیده باشید که چین بیمارستان جدیدی را به نام بیمارستان Huoshenshan در ووهان ساخته است تا امکانات قرنطینه و ایزوله بیشتر برای بیماران آلوده فراهم کند. شاید شنیده باشید که آنها آن را فقط در مدت ده روز ساخته اند...این هم دروغ است.
مطمئناً ، آنها ظرف شش روز چیزی ساختند. اما بیمارستان نبود. ماهیت واقعی ساختمان کاملاً محرمانه بود. در ابتدا ، من آنقدر ساده لوح بودم که باور می کردم حزب مهربانی و مراقبت خود را نسبت به مردم نشان می دهد. اما سپس مافوق هایم مرا به Huoshenshan فرستادند. اطراف تاسیسات توسط یک افسر پلیس نظامی به نام سرهنگ منگ (این نام واقعی او نیست) به من نشان داده شد. آنجا بود که حقیقت را دیدم.
همانطور که اشاره کردم ، تنها راه برای محافظت از خود در برابر عامل ویروس, استفاده از ماسک محافظتی است که کاملاً بر خلاف ماسک های موجود در بازار بود. حتی متخصصان پزشکی نیز به آن دسترسی ندارند. این فقط برای "محققان جنگ پزشکی" است و شامل فناوری فوق العاده پیشرفته ای است.
این ماسک ها برای محافظت کامل باید در دمای خاصی نگهداری شوند و خیلی زود کارایی خود را از دست بدهند. همانطور که قبلاً نیز گفتم ، یکی از مزایای موقعیت من این بود که هم خانواده ام و هم من به تجهیزات به طور منظم دسترسی داشتیم ، به همین دلیل در مقایسه با غیرنظامیان ، پزشکان و حتی مقامات سطح پایین دولتی که همه آنها ماسکهای کاملاً بی اثر جراحی با این باور نادرست که از آنها محافظت می کند,ایمن بودم . و بنابراین ، با پوشیدن این تجهیزات ویژه ، با سرجوخه منگ به Huoshenshan رفتم.
https://t.me/arameshdartoufan
شما هر چه میخواهید میتوانید آن مکان را بنامید ،اما شبيه به یک بیمارستان نیست. مطمئناً ، در ورودی به نظر می رسد یک بیمارستان است و در بخش جلوی مجتمع ، تخت های طبی معمولی وجود دارد. در آنجا ، هزاران بیمار آلوده دروغ می گویند ، همه آنها در مراحل اولیه بیماری هستند. من در امتداد آن دالانهای سفید و در کنار سرجوخه منگ قدم زدم ، چهره استخوانی او با وجود خستگیهای نظامی اش , دلسوزانه بود و صدها و صدها تخت بیمارستان را دیدم که ساکنان وحشت زده و بیمار ووهان روی آنها پیچ و تاب میخوردند. اکنون گریه ها و التماس های آنها مرا در شب های طولانی که قادر به خوابیدن نیستم ، آزار می دهد.
اما این فقط آغاز کار بود. سرانجام سرجوخه مرا به انتهای قسمت جلویی برد. در آنجا به دروازه های فلزی قفل شده که به آنچه او "بخش وسط" می نامید ,هدایت شدیم. بیماران در قسمت جلو از وجود آن بی اطلاع هستند. در آنجاست که پرونده های پیشرفته تر ، و مواردی که بیشتر شبیه تیمارستان ذهنی است ، نگهداری می شوند.
بلافاصله با ورود به این قسمت از هووشانشان ، نور کم و بوی بد استفراغ و نامطبوع انسانی من را تحت تأثیر قرار داد. در اینجا انسان های بدبخت آزادانه پرسه می زدند ، ذهن آنها به تدریج در حملات وحشت آور بی پایان و قسمت های روان پریشی از هم میپاشید. در اینجا نیز دیگر هیچ پزشكی وجود نداشت ، فقط مردان صورت گوریل مانند با یونیفورم های سیاه كه متعلق به شاخه مخفی پلیس نظامی بودند و من هرگز نامشان را نشنیده بودم وجود داشتند.
به نظر می رسید که آنها فقط به دلیل قساوت قلب خود انتخاب شده اند ، زیرا آنها بیماران را به سادیستیک ترین حالت مورد ضرب و شتم قرار داده و تحقیر می کنند. بسیاری از زندانیان به حالتهای کودکانه بازگشتند و بر روی زمین دراز کشیده بودندو مانند نوزادان گریه می کردند و به خاطر دلسوزی که دریافت نمیکردند التماس می کردند. در نگاه این اراذل و اوباش رضایتی وجود داشت, زیرا آنها بدشانس ها را بی رحمانه با باتوم کتک میزدند ، با اسپری فلفل به چشمان آنها می پاشیدند و با چکمه های لبه دار فلزی خود آنها را لگد میزدند. از آنجا که من از اطلاعات نظامی بودم ، نگهبانان حتی سعی نکردند فعالیت های خود را پنهان کنند. آنها حتی از من برای پیوستن دعوت کردند. از هر لحاظ با من به عنوان یکی از خودشان رفتار میکردند.
بله ، یکی از آنها ..... من در دستشویی کارمندان خاکستری هوشنشان ایستادم و به آینه ای ارزان نگاه کردم و از خودم پرسیدم - آیا این واقعاً همان چیزی است که تو هستی؟ آیا من واقعاً مانند آنها هستم؟
https://t.me/arameshdartoufan
اما این خشونت فقط بیان سادیسم نبود ، زیرا زندانیان بدبخت در آنجا نبودند که از آنها مراقبت شود.آنها آنجا بودند تا کار کنند.
یک درب دیگر وجود داشت و فراتر از آنها همان چیزی بود که سرجوخه "هسته" نامید. و آنجا بود که من آن را دیدم - توده ها و انبوهی از اجساد مرده ، تا انتهای سقف روی هم چیده شده اند. مردان ، زنان و کودکان ، پیران و کودکان نوپا ، ثروتمند و فقیر ، زیبا و بدبخت ، همه نوع انسان وجود داشتند .همه آنها مرده بودند. عامل ویروس هیچ تفاوتی بین هیچ یک از آنها قائل نشده بود.
وقتی سرجوخه مرا به هسته اصلی هدایت کرد ، نفسم بند آمده بود. نمی توانم تعداد آنها را حساب کنم ، اما تعداد آنها بسیار زیاد بود ، هزاران نفر. و در میان انبوه اجساد نوعی مسیر قرار داشت و من از دور صدای خروشان شنیدم. بیماران بدبخت از بخش وسط ، مردگان را برمی داشتند و حمل می كردند و آنها را به تاریكی می كشاندند ، حتی در حالی كه نگهبانان آنها را با باتون می زدند.
کمی طول کشید تا اینکه آنچه را که اتفاق می افتد را درک کنم. من به راحتی نمی توانستم آنچه را که در انتهای آن مسیر در هسته قرار دارد باور کنم.در آنجا یک کوره ای عظیم بود که آتش بزرگی در آن غرش می کرد.
یک به یک ، ذهن آنها از بین رفته و بدن آنها پیچ خورده بود، مردان و زنان در حال مرگ اجساد را به کوره منتقل کرده و در یک تلاش محکوم برای مخفی کردن حقیقت وحشتناک ، آنها را به داخل کوره میانداختند. من دیدم که چندین نفر از آنها از خستگی بیهوش شدند و اجساد بی جانشان به کوههای اجساد دو طرف اضافه شد. آنها در یک صف به ظاهر بی پایان رفتند ، بدنهای لاغر آنها با لباسهای خاکستری پوشیده شد ، و کمر آنها زیر سنگینی محموله مخوفشان خم شده بود. خیلی ها از وحشت زوزه می کشیدند و ناله می کردند و صدای آنها به صداهای غم انگیزی می پیوست که در غرش آتش ها درنگ کرده بود.
در شوک عمیق ، به وحشت بی حد و حصر پیش روی خود خیره شدم. كنار من سرجوخه منگ ایستاده بود ، صورت تازه تراشیده شده او مانند قبل بی احساس بود. وقتی برگشتم به طرفش ، نگاهم کرد. دهانش لبخند زد ، اما چشمهایش لبخند نزد.
وی گفت: "ما از انرژی برای اداره کردن Huoshenshan استفاده می كنیم." وی افزود: "ما از این طریق منابع قابل توجهی هم در كشور پس انداز می كنیم. و نگاه کن ، "او به سمت مردگان اشاره کرد " , تعداد بسیاری از آنها در اینجا وجود دارد. تقریباً می توانید آن را به عنوان یک انرژی تجدیدپذیر توصیف کنید. » او خندید و دست خود را با حرکتی عجیب تکان داد.
https://t.me/arameshdartoufan
من بدون حرف زدن ایستاده بودم و به صحنه های جهنمی پیش روی خود خیره می شدم. مردانی که لباس یکدست سیاه داشتند ، مانند شیطان به سمت بدبختانی که اجساد را برای آنها دفع می کردند فریاد می زدند. آنها اجساد را از هرچیزی که ارزش داشت تخلیه میکردند - جواهرات ، پول نقد ، لباس های گران قیمت - و این وسایل را به مانند کوهی در کنار کوره جمع میکردند. وقتی از سرپرست پرسیدم که با این موارد چه کارهایی می توان انجام داد ، آنها گفتند که برای پرداخت "هزینه های مراقبت های بهداشتی" به دلیل اقامت بیماران در هووشانشان استفاده می شود.
در توالت استفراغ کردم. وقتی سرخ شدم و از دکه بیرون آمدم ، سرجوخه منگ کنار در ایستاد و به من نگاه کرد. صورت او مانند قبل خالی از احساس بود ، اما در نگاهش فکر کردم که یک اثر تحقیر بسیار ضعیف ثبت کرده ام. نگاه گفت: شما ده سال بزرگتر من هستید ، اما نازک دل هستید.
من از خدماتش تشکر کردم و به خانه رفتم.
وقتی به منزل رسیدم ، دیدم که صدها مورد به روز شده در مورد دستگاه رمزگذاری شده ای که حزب برای برقراری ارتباط با افراد خودی استفاده می کند را دریافت کرده ام. خبر غیرقابل تصور و تلخ بود. کمیسیون حقوقی و اقتصادی دولت بودجه ای را برای ساخت ده ها تاسیسات مانند Huoshenshan در سراسر چین اختصاص داده است. عامل ویروس نه تنها در هر استان مادری ، بلکه در اکثر ملل دیگر جهان گسترش یافته بود. "خوشبختانه ما با دولت های دیگر توافقاتی انجام دادیم و آنها موافقت کردند که وانمود کنند که عفونت ها به دلیل ویروس کرونا است." آنها به همان اندازه ما نگران بودند كه مبادا وحشتي در كشورهايشان بوجود آيد. به ویژه آمریکایی ها از اینکه S&P 500 ممکن است کاهش یابد وحشت داشتند. آنها گفتند ، این در سالی که انتخابات پیش رو میباشدغیرقابل قبول است ، بنابراین می توانیم روی حمایت کامل آنها حساب کنیم.
البته سازمان بهداشت جهانی نیز به ما کمک کرد. برای مدت طولانی ، تنها مسئله سازمان بهداشت جهانی -WHO این بود که ما در یک رقابت با آمریکایی ها در مورد اینکه چه کسی بیشتر به آنها رشوه می دهد ، محصور شده بودیم. آنها انواع اطلاعات غلط پیچیده ای را در مورد رمزگشایی DNA ویروس کرونا منتشر کردند. همه اینها به ما اجازه داده است تا از وحشت جهانی جلوگیری کنیم .البته فعلا.
با این حال اوضاع با سرعت حیرت انگیز در حال بدتر شدن بود. من مایل نیستم که در این مورد چیزهای زیادی را فاش کنم ، زیرا شناسایی من را برای دشمنانم بسیار آسان می کند ، اما ما به سرعت اقدامات حفاظت از رهبران ارشد خود را شروع کردیم. اگر به اخبار جهان نگاهی بیندازید ، خواهید دید که شی جی پینگ ، رئیس جمهور ما ، تقریباً یک هفته پس از شیوع ناپدید شد ، قبل از اینکه دوباره با رهبر کامبوج دیده شود.
باید بدانید که شخصی که با رهبر کامبوج دیدار کرده رئیس جمهور شی جی نبود. "او یک بدل" بود که سالها آموزش دیده بود که درست مثل رئیس جمهور ما به نظر برسد . البته رئیس جمهور شی جی پینگ آنقدر بی دقت نیست که خود را در خطر مرگ بیندازد. او با خیال راحت در یک پناهگاه مخفی در زیر Zhongnanhai ، مقر اصلی حزب در پکن پنهان شده بود.
https://t.me/arameshdartoufan
"همچنین او تنها رهبری نبود که مخفی شد. در واقع ، من می توانم به شما اطمینان دهم که بیش از نیمی از اعضای ارشد حزب در حال حاضر توسط بازیگران آموزش دیده و بدل سازی شده اند و دستورالعمل هایی را که از طریق ایمپلنت های خاص به آنها داده می شود را دنبال می کنند". آیا واقعاً فکر می کنید نخست وزیر ما با رفتن به ووهان جان خود را به خطر بیندازد؟
"همه اینها بدان معناست که دولت ما کاملاً فلج شده و وظایف دولت توسط ارتش بر عهده گرفته شده است."
برای من روشن شد که تلاش های ما بی فایده است. بله ، قرنطینه کردن ها ، ممنوعیت سفر و ترورهای هدفمند روزنامه نگاران سرکش به ما اجازه داد تا وضعیت واقعی ووهان را پنهان کنیم. اما من می دانستم که این دوام نخواهد داشت. به محض شروع مرگ و میرهای گسترده در بقیه جهان - طبق تخمین ما ، این اتفاق باید طی هفته آینده رخ دهد - و همه واقعیت را خواهند فهمید و روشن خواهد شد که ما نمی توانیم از خود در برابر عامل ویروس محافظت کنیم. ماسک های جراحی ، ضد عفونی کننده دست ، دستکش ها, هیچ چیز نمی تواند جلوی آن را بگیرد. هیچ چیز به جز ماسک های مخصوص Hazmat ، اما موارد مشابه را نمی توان در مقادیر کافی تولید کرد. شما بعنوان یک فرد عادی ، هرگز یک عدد از انها را دریافت نخواهید کرد ، چه رسد به تعداد کافی در هولوکاست آینده.
برای همه شما که این را می خوانید ، تنها چیزی که می توانم پیشنهاد کنم این است که عزیزان خود را نزدیک خود نگه دارید. آنها را در آغوش بگیرید ، به آنها بگویید که برای شما چه معنی دارند. از زمانی که با آنها سپری میکنید لذت ببرید. در فرهنگ چینی بیان احساسات از این طریق عادی نیست ، اما من اهمیت چنین حرکاتی را آموخته ام.
من به همسرم قول دادم قبل از ارسال پست,اسناد را به او نشان بدهم,اما من قول خود را شکستم.
می شنوم که در اتاق خواب با صدای بلند و ناگهانی گریه می کند و صفحه کلید لپ تاپ من از اشک های من خیس است. چندی پیش ، ما نتایج آزمایشات منظمی را که بخشی از " اولویت درمان پزشکی" ما است را دریافت کردیم و فهمیدیم که پسر ما به عامل ویروس آلوده شده است.
پلیس نظامی که ماسک محافظتی مخصوص من را تهیه کرده بود ، به پسرم ماسک تاریخ مصرف گذشته و غیرموثر می داد ، ماسک هایی که مقامات ارشد قبلاً از آن استفاده می کردند و دیگر بدرد محافظت نمی خورند و آنها را دور می اندازند. از طرف دیگر ، ماسک های خودم همیشه از کیفیت لازم برخوردار بودند.
من فکر می کنم آنها تصمیم گرفتند که پسرم از اولویت کمتری نسبت به من برخوردار باشد. فکر می کنم پسرم نمی تواند در پنهان کاری به آنها کمک کند.
مدتها پیش تصمیم گرفته بودیم که متفاوت باشیم و همیشه با او صادق باشیم. و بنابراین وقتی او از ما پرسید ، ما هم حقیقت را به او گفتیم. به او گفتیم که خیلی مریض است. او بیشتر سوال کرد و ما هم به او گفتیم که بهتر نخواهد شد. او به پرسیدن ادامه داد و ما به او گفتیم که می میرد. او بسیار کوچک است ، اما آنقدر بزرگ شده بود که بتواند درک کند.
ناله های وحشتناک او تا روزهای آخر زندگی نکبت بارم, من را در این دنیا آزار می دهد. بگذارید بیایند و هر طور که خواستند با من رفتار کنند. من دیگر اهمیتی نمی دهم.
یک روز پس از پست فوق ، در چهارشنبه ، 12 فوریه ، پیام دوم توسط Wuhanvirusthrowaway ارسال شد. اگر به نحوه نوشتن پست دقت کنید. تقریباً گویی که توسط حزب کمونیست نوشته شده است. آیا نویسنده شکار شده و مجبور شده است که این مقاله را (برای مردم ) ارسال کند؟
پس از آرام شدن و تأمل ، فهمیدم که مجبور نشده ام و سخنان من نظم اجتماعی را برهم زده. ویروس مصنوعی فوق الذکر (کرونا-م) وجود ندارد ، و من (گذشته های )سابق خود را تغییر داده و قول داده ام که اظهارات غیرواقعی و نادرستی را در اینترنت بیان نکنم. احداث بیمارستان "کوه خدای آتش" هم یک ابتکار قابل توجه است ، که تلاش عادی و عظیم مردم کارگر را نشان می دهد ... من معتقدم که در آینده ، کشور مایل است بیشترین تلاش خود را برای خدمت صادقانه به حزب و همکاری با مردم برای حل مشکلات کشور انجام دهد.
من صادقانه توبه می کنم. در موارد فوق هم هیچ دروغی وجود ندارد. هیچکس من را مجبور نکرده است. اینها همه کلماتی است که من داوطلبانه می خواهم بگویم.پایان
ترجمه و ویرایش گروه کانال آرامش در طوفان-7 اپریل 2021
منبع:https://www.intellihub.com/claim-i-am-a-senior-chinese-military-intelligence-officer-and-i-know-the-truth-about-the-coronavirus-outbreak