Company

Company

𝒦𝒾𝓁𝓁ℯ𝓇
@Taekook_family

تو بزرگترین شرکت طراحی لباس هیچکس حق رابطه داشتن نداشت

این قانونی بود که رییس سختگیر اونا براشون تایین کرده بود یعنی کیم تهیونگ

اون معتقد بود سر کار جای عشق و عاشقی نیست و همه باید رو مسئولیتی که بهشون محول شده تمرکز کنن

همه چی طبق روال همیشه پیش میرفت و گروه طراحی کارشونو انجام میدادن و طرحای خاص و نابی میکشیدن

گروه فروش در حال مذاکره با شرکتای دوخت لباس بودن و گروه دیگه ای در حال عکاسی از طرح ها بودن

در کل همه چیز حالت عادی داشت به جز یک چیز

منشی رییسی که وجود نداشت و حالا با اگهی پخش شده چندین نفر برای ارائه رزومشون به اون ساختمون چند طبقه پا گذاشته بودن

رییس کیم افرادو یکی بعد از اون یکی رد میکرد و دیگه داشت از این ادمای بیخودی که ملاقات میکرد سردرد میگرفت

میخواست برگرده به اپارتمان بزرگ و ارومش و در اولین فرصت از تخت کینگ سازش برای ارامش ذهنش استفاده کنه

اما با تموم اینا اون یه مرد بالغ و مسئولیت پذیر بود و شرکت براش اولویت داشت پس باید تحمل میکرد

نفر بعدی پسری لاغر اندام ولی عضله ای بود که میخورد از تهیونگ کوچیکتر و حدود 23 24 سال سن داشته باشه

با قرار گرفتن پروندش روی میز پسر بزرگتر اون از افکارش بیرون پرت شد و مشغول بررسی رزومه اش شد

_4 سال سابقه کار داری؟

پسر مودب دستاشو جلوش قفل کرد و با چشمای مشکی و گردش که خیره به موهای بلوند و جذاب رییس بود جواب داد

_بله قربان... دوسال در شرکت کی اس و دو سال در شرکت گلدن

تهیونگ سری تکون داد و دوباره مشغول شد

رزومه اون پسر عالی بود و معلوم بود که کار بلده و نسبت به افراد قبلی موقعیت بهتری داشت

پس بعد از بستن پرونده سرشو بلند کرد و خیره به اون پسری که تا حالا کسیو به زیباییش ندیده بود گفت

_قبل از اینکه بیای اینجا در مورد قوانین اینجا مطالعه کردی؟... چون برای من در درجه اول قوانین شرکتم و بعد از اون کار اهمیت داره اقای جئون

پسر کوچیکتر مصمم سری تکون داد

_بله اقای کیم درمورد قوانین اطلاع دارم و مطمئنا از پس رعایت کردنشون برمیام

تهیونگ نیشخندی زد و پروندشو سمتش گرفت

_خوبه... پس به جمعمون خوش اومدی... مایلم فردا ساعت 7 صبح شمارو سر کارتون ملاقات کنم

لبخند بزرگی رو لبای جونگ کوک نشست و همراه با تعظیم تشکر کرد اما تهیونگ انقدر محو اون لبخند خرگوشی شده بود که نتونست اینده رو حدس بزنه... کاری که همیشه انجامش میداد

وگرنه هیچوقت حاضر به استخدام اون پسر نمیشد چون اینده به وضوح نشون میداد کیم تهیونگ برای محافظت از معشوقه و منشی شرکتش مجبور به فریاد زدن عشقش میشه و خودش اولین کسیه که قانون شماره یک شرکتشو زیر پا میذاره


#killer

Report Page